به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ داریوش فرهنگ، كارگردان، فیلمنامهنویس و بازیگر سینما وتلویزیون عنوان كرد: دانش و دانشاندوزی در هر شرایطی برای بازیگر و غیربازیگر مفید است. خواندن رمان و داستان كوتاه ذهن و روح هنرمند را بارور میكند. ادبیات و سینمای امروز از هم تاثیر میگیرند. اگر نگاهی به درخشانترین فیلمهای دنیا بیندازیم، در خواهیم یافت كه هم ادبیات از سینما و هم سینما از ادبیات تاثیر گرفته است. این تأثیر بسیار زیباست. این امر مهم با مطالعه رمان محقق میشود.
كارگردان مجموعه تلویزیونی «سلطان و شبان» افزود: مگر میشود بازیگری بگوید خواندن رمان برای من اهمیتی ندارد. دانش انسان را با كمالات آشنا میكند و هنر هنرمندان این است كه به كمالات و معرفت برسند و این جهان آشفته را مكانی بهتر برای زیستن كنند. بنابراین سروكار داشتن با ادبیات در سطح همین واژگانی هم كه به كار میبریم اهمیت فراوان دارد.
این كارگردان اضافه كرد: اگر مطالعه را كنار بگذاریم، دایره واژگانمان محدود میشود. همینطور اگر دایره تفكرات و واژگان ما پرورش نیابد مانند مردابی میشود كه سر جای خود ایستاده است و هیچ خاصیتی ندارد اما با ادبیات سر و كار داشتن و نیاز دنیای امروز را درك كردن، هنر ما را زایا و پویا خواهد كرد. این حرف پیش پا افتادهای است كه بگوییم در حین كار و مطالعه سناریو نمیخواهیم مطالعه كنیم. به نظرم نمیشود انسان به آنچه میداند بسنده كند.
این بازیگر تلویزیون در پاسخ به این پرسش که «اگر قرار باشد از میان شخصیتهای رمانهای ایرانی و خارجی یکی را بازی کنید، کدام شخصیت را دوست دارید؟» گفت: اگر بخواهم نقشی را بازی کنم آن نقش باید ایرانی باشد. امروز آثار خوبی حتی از سوی رماننویسان جوانمان نوشته میشود.شخصیت هر چه پختهتر، ملموستر و با فرهنگتر باشد بیشتر دوست دارم آن را بازی كنم و واقعی و غیر واقعی بودنش برایم مهم نیست. هنر آن جا شكل میگیرد كه یك موضوع غیرواقعی را با نگاه هنرمندانه واقعی جلوه میدهد. با آفریدن هنر، ما چیزی را به جهان میافزاییم و هنر و نقش بازی كردن و كارگردانی و تئاتر و ادبیات به هم مربوط است.
فرهنگ گفت: وظیفه من است كه به عنوان كارگردان و بازیگر سینما ادبیاتداستانی را مطالعه كنم. از نظامی گنجوی گرفته تا خیام و فردوسی و حافظ را مطالعه میكنم. وقتی ادبیات گذشتهمان را درست نشناختهایم طبعاً رمانهای امروز را هم درنخواهیم یافت. متأسفانه در مدارس هنری و دانشگاهها به جای اینكه بزرگانمان را معرفی كنیم به دنبال مكتبها و ایسمهایی میگردیم كه چندان هم مفید نیست. ما فیزیک و شیمی را سر امتحان خواندیم و حفظ کردنیها را حفظ کردیم اما بعد از تمام شدن امتحان و گرفتن دیپلم همهشان را فراموش کردیم. موضوع مکتبهای ادبی هم مانند همین موضوع است. این در حالی است که وقتی مطالعه استمرار یابد بهتر میتوان دست به انتخاب زد و تصمیم گرفت كه چه كتابی را خواند و كدام كتاب را كنار گذاشت.
وی در پاسخ به این پرسش که «میان رمانها و مجموعه داستانها و آثار ایرانی و خارجی آثار کدام شاعر و نویسنده مورد پسند شماست؟» گفت: آثار كلاسیك همیشه جاودان هستند. نمیشود بدون خواندن رمانها و آثار كلاسیك دست روی بهترین آثار دنیا گذاشت. شكسپیر به این دلیل جاودانه است که نویسندگان و شاعران بزرگ پیش از او جاودانه بودهاند. در میان ایرانیها دیوان حافظ ویژگیهایی دارد كه حتی با گذشت زمان جاودانه است. ما باید نسبت به همه آنها سر تعظیم فرود آوریم اما به گمانم ضروری است كه همه آنها را چه خارجی و چه ایرانی مطالعه كنیم.
داریوش فرهنگ متولد آذرماه ۱۳۲۶ آبادان است. «خنده در باران (کارگردان و فیلمنامه نویس، ۱۳۸۹) «یک گزارش واقعی» (کارگردان و فیلمنامهنویس، ۱۳۸۷) «راه شب» (مجموعه تلویزیونی، کارگردان، ۱۳۸۵) «طلسمشدگان» (مجموعه تلویزیونی، کارگردان، ۱۳۸۳) «رز زرد» (کارگردان، ۱۳۸۱) «تکیه بر باد» (کارگردان، ۱۳۷۹) «شبهای تهران» (کارگردان، ۱۳۷۹) «تولدی دیگر» (مجموعه تلویزیونی، کارگردان، ۱۳۷۷) «روانی» (کارگردان، ۱۳۷۶) «دیپلمات» (کارگردان و فیلمنامهنویس، ۱۳۷۴) «راه افتخار» (کارگردان و فیلمنامهنویس، ۱۳۷۳) «بهترین بابای دنیا» (کارگردان، ۱۳۷۰) «دو فیلم با یک بلیت» (کارگردان و فیلمنامهنویس، ۱۳۶۹) «طلسم» (کارگردان و فیلمنامهنویس، ۱۳۶۵) «اتوبوس» (فیلمنامهنویس، ۱۳۶۴) «کفشهای میرزا نوروز» (فیلمنامهنویس، ۱۳۶۴) «سلطان و شبان» (مجموعه تلویزیونی، کارگردان، ۱۳۶۱) «رسول پسر ابوالقاسم» (کارگردان و فیلمنامهنویس، ۱۳۶۰) نام برخی از آثار اوست.