به گزارش فرهنگ امروز به نقل از سایت انسانشناسی و فرهنگ؛ کاوه کاردگر در یادداشتی نوشت:
هرچند تاریخ پژوهشهاي حوزه فولكلور در ایران به کمتر از هشتاد سال میرسد، تاکنون پژوهشهای بسیاری درباره فولكلور اقوام صورت گرفته که بیشتر آنها در خور اهمیت و دارای ارزش فراوانی است اما کیفیت تمامی کارهای انجام شده به یک اندازه نیست. البته هنوز وجوه مختلف فولکلور اقوام در پژوهش های انجام شده گردآوری نشده است و نکتهای که در برخی از پژوهشهای فولکلوریک وجود دارد این است که این آثار بر اساس علاقه شخصی افراد جمعآوری شده و کمتر از روشهای علمی گردآوری مواد فولکلوریک در آنها استفاده شده است، در حالی که اگر این پژوهشها روشمند باشند، به عنوان مثال بر اساس طرح «صادق هدایت» برای کاوش در فرهنگ فولکلور یک منطقه ارائه شوند، بسیار مناسبتر خواهد بود.
پژوهشهای در حوزه فرهنگ عامه در هر ناحیه و مکان، مخاطبان بسیاری دارد که به واسطه آن، افراد از فرهنگ مردم منطقه خود آگاه شده و حتی به بازآفرینی فرهنگ نیاکان خود نیز پرداختهاند. پژوهشهای بسیاری در این زمینه وجود دارد که قابلیت تبدیل شدن به فیلم مستند، سریال و... را دارد.
اگر توجه داشته باشیم که فرهنگ مردم بخش مهمی از هویت ملی ماست، اهمیت پرداختن به آن مخصوصا در رسانهها دوچندان میشود. مانع عمده دیگر موجود بر سر راه اجرايي شدن پژوهشهاي فرهنگ مردم، مشكل در اطلاعرسانی و حمایت از این گونه پژوهشهاست.
ممکن است این سوال مطرح گردد که «در راستای معرفی اقوام و فرهنگهای مهجور کشورمان، رویکرد پژوهشهای فرهنگ مردم باید متمرکز بر چه محوری باشد؟» به نظر میرسد در این راستا باید یک نهاد متولی در قالب "انجمن پژوهش های فولکلوریک" وجود داشته باشد که درصدد جمعآوری فولکلور اقوام موجود در استان برآمده و در این مسیر از پژوهشگران آکادمیک و همچنین افراد خبره و پیشکسوت در فرهنگ عامه این عرصه استفاده كند. همچنین شهرداریها نیز باید به پژوهشهایی که به معرفی فرهنگ مردم منطقه میپردازد، توجه ویژه داشته باشند.
یکی از مشکلات عمده این است که غالبا کتابهای فرهنگ مردم توسط افراد عادی و حتی کم سواد نگاشته شده و کمتر دیده میشود که افراد تحصیلکرده در رشتههای مرتبط به تدوین این گونه کتابها بپردازند، در حالی که اگر فولکلور یک منطقه توسط فولکلوریستها و با اصول علمی جمعآوری شود، تفاوت عملكرد و نتيجه بارز خواهد بود. البته یادآوری این نکته نیز لازم است که جمعآوری این آثار توسط هر کسی که به زادگاه خود علاقه دارد، عمل ارزشمندي است اما مشکل اصلی عدم حمایت نهادهای فرهنگی از این پژوهشهاست.
محورهایی که پژوهشهای فرهنگ عامه باید بر آنها متمرکز باشد را می توان به شرح ذیل بیان نمود:
- گردآوری تمامی مواد فولکلوریک، هرچند برخی از این مواد در سالهای گذشته جمعآوری شدهاند اما باید توجه کرد که چه تحولاتی به عنوان مثال در موسیقی فولکلور مازندران از دهههای گذشته تاکنون ایجاد شده است.
- انطباق با نیازهای جامعه در راستاي حفظ و احیای میراث نیاکان به موضوعات فرهنگ مردم با رویه تحلیلی ـ پژوهشی می باشد.
پژوهشهای فرهنگ مردم باید با راهاندازی رشته فولکلور در دانشگاهها نهادینه شود. بدین ترتیب دانشگاهها به نیروی متخصص این رشته که در دانشگاه تربیت میشود، به تجزیه و تحلیل مواد گردآوری شده از فولکلور اقوام خواهند پرداخت. البته پیش از آن باید همه ابعاد فولکلور اقوام جمعآوری شود که این کار هم نیازمند حمایت متولیان امور فرهنگی است.
از آنجایی که هنر موسیقی در این دیار مورد اقبال عمومی واقع گردیده و همواره در دل و جان مردم طنین انداز است، در گام اول عملیاتی شدن پژوهش های فولکلور پیشنهاد می شود ضمن گردهم آوری متخصصین و پژوهشگران فرهنگ عامه و برگزاری جلسات هم اندیشی و همچنین تمرکز فعالیت ها و نشر آثار پژوهشی، گروه های موسیقی محلی با اجرای منظومه ها و اجرای " سوت " (حماسی خوانی) به معرفی فرهنگ شفاهی منطقه بپردازند.