به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه شرق؛ در هفته گذشته چند خبر تلخ درباره میراث فرهنگی کشور منتشر شد اما به نظر میرسد که حساسیت مردم درباره تخریب بناهای تاریخی یا دیگر اشکال ازمیانرفتن میراث فرهنگی کم شده است. دلیل این موضوع را از سیدمحمد بهشتی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و عضو شورایعالی میراث فرهنگی کشور، پرسیدهایم:
نگاهی به یک دهه ارتباط مردم و مسائل پیرامون میراث فرهنگی نشان از آن دارد که حساسیت مردم نسبت به این موضوعات کم شده است، چرا؟
در دهه ٧٠ و اوایل دهه ٨٠، رسانهها رویکرد مثبتی به موضوع میراث فرهنگی پیدا کردند و بهطبع در جامعه نیز حساسیتهایی به وجود آمد. اگر به اطلاعرسانی رسانهها در آن موقع نگاه کنید، درمییابید رسالت رسانهها در این زمینه، معطوف به ارزشهای میراث فرهنگی بود. در آن زمان، بیشتر شاهد مطالبی در تبیین ارزشهای آثار تاریخی و... بودیم اما در دولت گذشته، موضوع میراث فرهنگی به یک مسئله سیاسی بدل شد و رسانهها نیز دست به تغییر رویکرد زدند و فعالیت آنها در این زمینه، معطوف شد به انعکاس اتفاقهای تلخ این حوزه. البته در آن دوره هم از این دست اتفاقات کم نبود و تخریب بناهای تاریخی، حفاریهای غیرمجاز، قاچاق آثار تاریخی و... بهوفور اتفاق میافتاد اما رسانهها در دوره اخیر سعی نکردند رویه خود را تغییر دهند که موجب شده نقششان در زمینه آگاهیبخشی جامعه نسبت به موضوعات میراث فرهنگی کم شود.
به نظر میرسد که رسانهها چارهای جز این روند نداشتهاند.
من با این موضوع موافق نیستم. اگر روند اطلاعرسانی براساس اخبار تلخ ادامه پیدا کند، جامعه پس از مدتی خسته خواهد شد. اگر هرروز به شما خبر تصادفات جادهای را بدهند، شما اندکاندک نسبت به آن بیتفاوت میشوید. علاوه بر اینکه در همین نوع انتشار خبر هم باز توجه اندکی به ارزشهای میراث فرهنگی میشود تا جایی که خبر تخریب یک بنا گاه بدون انتشار دلایل مهمبودن آن بنای تاریخی منتشر میشود. طبیعتا ما از شنیدن خبر مرگ انسانی ناراحت میشویم اما اگر آن انسان را نشناسیم، این تأثیر، تأثیر عمیقی نخواهد بود. در انتشار اخبار هم اگر از چرایی و چیستی یک اثر تاریخی، یک میراث فرهنگی ملموس یا غیرملموس و... حرف نزنیم، مردم حساسیت اندکی نسبت به ازمیانرفتن آن نشان خواهند داد. نکته دیگری هم هست؛ در تعقیب رسانهای وقایع حوزه میراث فرهنگی گاه شیطنتهای سیاسی هم دیده میشود که مورد اخیرش همین شایعات بیاساسی است که در حاشیه همایش باستانشناسان جوان از سوی برخی رسانهها مطرح شد. متأسفانه آنها نمیدانند که عرصه میراث فرهنگی کشور، عرصهای است که سیاست برایش حکم چوب را دارد برای بار شیشه. این رفتارهای غیرقابلجبران، گاهی مصداق ضربالمثلی است که میگوید: «بر شاخه نشسته، بن میبرد».
یعنی شما معتقد به اصلاح نوع نگاه رسانهها هستید و فکر میکنید در صورت این اتفاق شاهد بهترشدن شرایط خواهیم بود؟
یادمان نرود که در دولت اصلاحات رسانهها به حوزه میراث فرهنگی ورود موفقیتآمیزی داشتند و توانستند حساسیت مردم را نسبت به مسائلی از این دست ایجاد کنند، پس حالا کار بهمراتب راحتتر است و کافی است که این احساسات و حساسیتها به شکل درستی توسط رسانهها در جامعه احیا شود. یونسکو در بررسیهایی که انجام داده تأکید میکند که یکی از راههای مهم افزایش حفاظت از میراث فرهنگی در کشورها، آگاهکردن جامعه است و این آگاهکردن درست فقط توسط رسانهها اتفاق میافتد.
در رسانه ملی هم این حساسیت را شاهدیم؟
متأسفانه رسانه ملی سالهاست که دیگر به چنین صفتی موصوف نیست و خب طبیعی است گاهی اوقات، اوقاتمان را هم تلخ کند. در عین اینکه این رسانه در بعضی حوزهها کارهای خوبی کرده که غیرقابلانکار است اما در حوزه میراث فرهنگی شاهدیم که بعضا برخورد سیاسی اتفاق افتاده و اصل و اهمیت موضوع میراث فرهنگی نادیده گرفته شده است.