به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر ، در علوم انسانی از مبحثی به نام سیاست گذاری عمومی بحث میشود. سياستگذاري عمومي یعنی جهت دادن فعاليت و عملكرد وقايع جامعه به سوي اهداف از پيش تعيين شده آن جامعه. در اين مجال، برآنيم که پديده «دسته عزاداري» را که عموماً متعلق به حادثه حماسی عاشورا اتلاق میگردد، از حیث سیاستگذاری عمومی واکاوی کنیم. پیشفرض ما این است که حالت كنوني این پدیده، یک عمل واكنشي و منفعلانه در قبال حادثه عاشوراست که در مقابل هویت اصلی خود که یک عمل کنشی و فعالانه است، قرار میگیرد.
از ديرباز، در ايام شهادت امام حسین(ع)، علاوه بر آنكه افراد در حسينيهها، تكايا و منازل به گريه بر مصائب اهل بيت رسول الله(ص) ميپرداختند در دهه اول محرم، دستههايي در كوچه و خيابان راه ميانداختند و به همين نام «دسته» شناخته ميشدند، اما امروزه دسته عزاداري ناميده ميشوند. لكن، توجه به ويژگيهاي خاص اين دستهها، مشخص ميكند كه اين نام گوياي تمام فلسفه و هدف آن نيست و باید به دنبال یک هویت دقیق و اصیل به دنبال آن گشت. برای روشن شدن این موضوع، برخي از ويژگيهاي دستههای عزاداری مرسوم را مرور ميكنيم:
۱- اعلان عمومي: ومن يعظم شعائرالله فانها من تقويالقلوب (سوره مباركه حج، آيه شريفه ۳۲)، تعظيم شعائر اسلامي و فرياد زدن آن در بين اقشار جامعه، بهترين وسيله پيشگيري از فراموشي آرمانهاي سيدالشهدا است. در واقع حضور دسته در کوچه و خیابان به این معنی است که شعائر اسلامی که یکی از آنها زنده نگاه داشتن قیام عاشورا است، به صورت عمومی تبلیغ میگردد.
۲- زمان حركت: حركت اين دستهها در روزهاي اول محرم تا روز عاشورا است و پس از آن، علمها را كنار ميگذارند. به نظر ميرسد در صورت انطباق زمان اين دستهها و حركت سيدالشهدا در سال ۶۱ هجري به اين نتيجه برسيم كه اين دسته همزمان با حركت كاروان عاشورا حركت ميكند و با عروج شهداي كربلا، اين دستهها نيز از حركت باز ميايستند. به عبارت بهتر اگر مقصود اصلی دسته، عزاداری میبود، باید از روز عاشورا به بعد تشکیل و عزاداری کنند نه ماقبل آن.
۳- نماد دسته: در جنگهاي پيشين كه از سلاح سرد استفاده ميشد، هر يك از طرفهاي جنگي، پرچم سپاه خود را برميافراشتند و آن را به دست يكي از دليرترين افراد لشگر ميسپردند و اين پرچم و برافراشتگي آن به نوعي نمايانگر، پابرجا بودن و مغلوب نشدن آن سپاه بود. در دستههای دهه اول ماه محرم نيز اين بیرقها يا علمها پيشاپيش دسته حركت مينمودند و هدايتگر حركت آن دسته بودهاند و معمولاً فردی قوي و تنومند، حامل علم دسته است.
۴- نظم در دستهها: برخلاف آنچه در مراسم خانگي، يا در حسينيهها، افراد نزديك هم عزاداري ميكنند و نظم خاصي از جهت چيدمان به چشم نميخورد، در دستهها، نظم در حركت و ترتيب ايستادن افراد كاملاً آشکار و یکی از شاخصخای ارزیابی یک دسته محسوب میشود؛ ابتدا پرچم، سپس گروه مارش نظامي، سپس با تجربهها و پیشکسوتها، بعد از آن ميانسالان و جوانان و در انتها زنان و كودكان قرار ميگيرند. یعنی آرایش سلسله مراتب دسته، آرایش یک گروهی است که برای مبارزه عازم است. به علاوه، در مقابل مقتلخواني در حسينيهها كه شبيه نقل داستان به صورت آهنگين است، در اينجا نظم در حركت، نظم در جواب دادن و نظم در همراهي و تبعيت از نوحهخوان و مياندار يا نظمبخش دسته نيز به چشم ميخورد.
۵- اشعار حماسي: اشعار دستهها در مقايسه با اشعاري كه در تكايا و مجالس خوانده ميشود پرشورتر و حماسيترند و به عنوان تهييج كننده شور حسيني در دلها عمل ميكنند. معمولا در عزاداری خانگی و مجالس و تکایا، بیشتر روضه و مقتل خوانی برگزار میگردد و برعکس معمولا در دستهها بیشتر رجزخوانی و نوحههای حماسی خوانده میشود و اغلب، خبری از روضه و مداحی در دستهها نیست.
با عنایت به موارد فوق به نظر ميرسد اين دستهها به جاي آنكه «دسته عزاداران حسین(ع)» محسوب شوند، باید «دسته ياوران حسين(ع)» باشند که در پاسخ به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حضرت امام حسین(ع) تشکیل شدهاند که با آرایش مبارزه و لحاظ کردن شرایط و لوازم رزم برای یاری امام حسین(ع) را نیز فراهم کردهاند. بنابراین حمل علمها به نوعي، نماد پرچم سپاه جنگي است، زمان حركت آن پيش از مصاف روز عاشورا است، از نظم و آرايش نظامي برخوردار است و اشعاري در آن قرائت ميشود كه يادآور اين فراز در زيارت آل ياسين است «و نصرتي معده لكم و مودتي خالصه لكم»، و اعلان عمومي ميكنيم كه «هركه دارد هوس كربوبلا بسمالله - هر كه دارد بسرش شور و نوا بسمالله».
از اينرو به نظر ميرسد بايد عنوان اين دستهها را به جاي دسته عزا، «دسته ياوران حسين (ع)» يا عبارت متناسب با عصر كنوني آن «دسته ياوران مهدي (عج)» ناميد. نامگذارياي كه فعال بودن و كنشگر بودن دسته را با خود به همراه دارد. با این تغییر نگاه است که معنی «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» تفسیر میشود و برای شرکت کنندگان در دسته، معرف سازی میکند. حال سوگواري در ايام پيش از عاشورا در دستههايي كه براي ياري امام به صحنه آمدهاند، صحيح به نظر نميرسد و این كارواني نيست كه مقصدش ياري و مجاهدت براي نصرت امامش باشد. ضمن آنکه اگر تنها مقصد سوگواري و گريه است نيازي به اعلان عمومي ندارد.
همچينين، شایسته است برنامهریزی متولیان امر به گونهای باشد که همچون اجتماع عظیم پیادهروی اربعین یا راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن و روز قدس، اجتماع عظیمی دستههای یاوران حسین(ع) در کلانشهرها و شهرستانها و روستاها صورت گیرد که حاوی پیام وحدتبخش و اقتدار اجتماعی اسلام و رهروان امام حسین(ع) برای دشمنان منطقهای و بینالمللی اسلام باشد؛ کاری که در لبنان با تجربه موفق صورت گرفته است؛ نمونه واقعي از اين حجم جمعيت در برخي شهرهاي كشور، از جمله زنجان هم به چشم ميخورد.
به گزارش خبرنگار مهر، در علوم انسانی از مبحثی به نام سیاست گذاری عمومی بحث میشود. سياستگذاري عمومي یعنی جهت دادن فعاليت و عملكرد وقايع جامعه به سوي اهداف از پيش تعيين شده آن جامعه. در اين مجال، برآنيم که پديده «دسته عزاداري» را که عموماً متعلق به حادثه حماسی عاشورا اتلاق میگردد، از حیث سیاستگذاری عمومی واکاوی کنیم. پیشفرض ما این است که حالت كنوني این پدیده، یک عمل واكنشي و منفعلانه در قبال حادثه عاشوراست که در مقابل هویت اصلی خود که یک عمل کنشی و فعالانه است، قرار میگیرد.
از ديرباز، در ايام شهادت امام حسین(ع)، علاوه بر آنكه افراد در حسينيهها، تكايا و منازل به گريه بر مصائب اهل بيت رسول الله(ص) ميپرداختند در دهه اول محرم، دستههايي در كوچه و خيابان راه ميانداختند و به همين نام «دسته» شناخته ميشدند، اما امروزه دسته عزاداري ناميده ميشوند. لكن، توجه به ويژگيهاي خاص اين دستهها، مشخص ميكند كه اين نام گوياي تمام فلسفه و هدف آن نيست و باید به دنبال یک هویت دقیق و اصیل به دنبال آن گشت. برای روشن شدن این موضوع، برخي از ويژگيهاي دستههای عزاداری مرسوم را مرور ميكنيم:
۱- اعلان عمومي: ومن يعظم شعائرالله فانها من تقويالقلوب (سوره مباركه حج، آيه شريفه ۳۲)، تعظيم شعائر اسلامي و فرياد زدن آن در بين اقشار جامعه، بهترين وسيله پيشگيري از فراموشي آرمانهاي سيدالشهدا است. در واقع حضور دسته در کوچه و خیابان به این معنی است که شعائر اسلامی که یکی از آنها زنده نگاه داشتن قیام عاشورا است، به صورت عمومی تبلیغ میگردد.
۲- زمان حركت: حركت اين دستهها در روزهاي اول محرم تا روز عاشورا است و پس از آن، علمها را كنار ميگذارند. به نظر ميرسد در صورت انطباق زمان اين دستهها و حركت سيدالشهدا در سال ۶۱ هجري به اين نتيجه برسيم كه اين دسته همزمان با حركت كاروان عاشورا حركت ميكند و با عروج شهداي كربلا، اين دستهها نيز از حركت باز ميايستند. به عبارت بهتر اگر مقصود اصلی دسته، عزاداری میبود، باید از روز عاشورا به بعد تشکیل و عزاداری کنند نه ماقبل آن.
۳- نماد دسته: در جنگهاي پيشين كه از سلاح سرد استفاده ميشد، هر يك از طرفهاي جنگي، پرچم سپاه خود را برميافراشتند و آن را به دست يكي از دليرترين افراد لشگر ميسپردند و اين پرچم و برافراشتگي آن به نوعي نمايانگر، پابرجا بودن و مغلوب نشدن آن سپاه بود. در دستههای دهه اول ماه محرم نيز اين بیرقها يا علمها پيشاپيش دسته حركت مينمودند و هدايتگر حركت آن دسته بودهاند و معمولاً فردی قوي و تنومند، حامل علم دسته است.
۴- نظم در دستهها: برخلاف آنچه در مراسم خانگي، يا در حسينيهها، افراد نزديك هم عزاداري ميكنند و نظم خاصي از جهت چيدمان به چشم نميخورد، در دستهها، نظم در حركت و ترتيب ايستادن افراد كاملاً آشکار و یکی از شاخصخای ارزیابی یک دسته محسوب میشود؛ ابتدا پرچم، سپس گروه مارش نظامي، سپس با تجربهها و پیشکسوتها، بعد از آن ميانسالان و جوانان و در انتها زنان و كودكان قرار ميگيرند. یعنی آرایش سلسله مراتب دسته، آرایش یک گروهی است که برای مبارزه عازم است. به علاوه، در مقابل مقتلخواني در حسينيهها كه شبيه نقل داستان به صورت آهنگين است، در اينجا نظم در حركت، نظم در جواب دادن و نظم در همراهي و تبعيت از نوحهخوان و مياندار يا نظمبخش دسته نيز به چشم ميخورد.
۵- اشعار حماسي: اشعار دستهها در مقايسه با اشعاري كه در تكايا و مجالس خوانده ميشود پرشورتر و حماسيترند و به عنوان تهييج كننده شور حسيني در دلها عمل ميكنند. معمولا در عزاداری خانگی و مجالس و تکایا، بیشتر روضه و مقتل خوانی برگزار میگردد و برعکس معمولا در دستهها بیشتر رجزخوانی و نوحههای حماسی خوانده میشود و اغلب، خبری از روضه و مداحی در دستهها نیست.
با عنایت به موارد فوق به نظر ميرسد اين دستهها به جاي آنكه «دسته عزاداران حسین(ع)» محسوب شوند، باید «دسته ياوران حسين(ع)» باشند که در پاسخ به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حضرت امام حسین(ع) تشکیل شدهاند که با آرایش مبارزه و لحاظ کردن شرایط و لوازم رزم برای یاری امام حسین(ع) را نیز فراهم کردهاند. بنابراین حمل علمها به نوعي، نماد پرچم سپاه جنگي است، زمان حركت آن پيش از مصاف روز عاشورا است، از نظم و آرايش نظامي برخوردار است و اشعاري در آن قرائت ميشود كه يادآور اين فراز در زيارت آل ياسين است «و نصرتي معده لكم و مودتي خالصه لكم»، و اعلان عمومي ميكنيم كه «هركه دارد هوس كربوبلا بسمالله - هر كه دارد بسرش شور و نوا بسمالله».
از اينرو به نظر ميرسد بايد عنوان اين دستهها را به جاي دسته عزا، «دسته ياوران حسين (ع)» يا عبارت متناسب با عصر كنوني آن «دسته ياوران مهدي (عج)» ناميد. نامگذارياي كه فعال بودن و كنشگر بودن دسته را با خود به همراه دارد. با این تغییر نگاه است که معنی «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» تفسیر میشود و برای شرکت کنندگان در دسته، معرف سازی میکند. حال سوگواري در ايام پيش از عاشورا در دستههايي كه براي ياري امام به صحنه آمدهاند، صحيح به نظر نميرسد و این كارواني نيست كه مقصدش ياري و مجاهدت براي نصرت امامش باشد. ضمن آنکه اگر تنها مقصد سوگواري و گريه است نيازي به اعلان عمومي ندارد.
همچينين، شایسته است برنامهریزی متولیان امر به گونهای باشد که همچون اجتماع عظیم پیادهروی اربعین یا راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن و روز قدس، اجتماع عظیمی دستههای یاوران حسین(ع) در کلانشهرها و شهرستانها و روستاها صورت گیرد که حاوی پیام وحدتبخش و اقتدار اجتماعی اسلام و رهروان امام حسین(ع) برای دشمنان منطقهای و بینالمللی اسلام باشد؛ کاری که در لبنان با تجربه موفق صورت گرفته است؛ نمونه واقعي از اين حجم جمعيت در برخي شهرهاي كشور، از جمله زنجان هم به چشم ميخورد.
به گزارش خبرنگار مهر، در علوم انسانی از مبحثی به نام سیاست گذاری عمومی بحث میشود. سياستگذاري عمومي یعنی جهت دادن فعاليت و عملكرد وقايع جامعه به سوي اهداف از پيش تعيين شده آن جامعه. در اين مجال، برآنيم که پديده «دسته عزاداري» را که عموماً متعلق به حادثه حماسی عاشورا اتلاق میگردد، از حیث سیاستگذاری عمومی واکاوی کنیم. پیشفرض ما این است که حالت كنوني این پدیده، یک عمل واكنشي و منفعلانه در قبال حادثه عاشوراست که در مقابل هویت اصلی خود که یک عمل کنشی و فعالانه است، قرار میگیرد.
از ديرباز، در ايام شهادت امام حسین(ع)، علاوه بر آنكه افراد در حسينيهها، تكايا و منازل به گريه بر مصائب اهل بيت رسول الله(ص) ميپرداختند در دهه اول محرم، دستههايي در كوچه و خيابان راه ميانداختند و به همين نام «دسته» شناخته ميشدند، اما امروزه دسته عزاداري ناميده ميشوند. لكن، توجه به ويژگيهاي خاص اين دستهها، مشخص ميكند كه اين نام گوياي تمام فلسفه و هدف آن نيست و باید به دنبال یک هویت دقیق و اصیل به دنبال آن گشت. برای روشن شدن این موضوع، برخي از ويژگيهاي دستههای عزاداری مرسوم را مرور ميكنيم:
۱- اعلان عمومي: ومن يعظم شعائرالله فانها من تقويالقلوب (سوره مباركه حج، آيه شريفه ۳۲)، تعظيم شعائر اسلامي و فرياد زدن آن در بين اقشار جامعه، بهترين وسيله پيشگيري از فراموشي آرمانهاي سيدالشهدا است. در واقع حضور دسته در کوچه و خیابان به این معنی است که شعائر اسلامی که یکی از آنها زنده نگاه داشتن قیام عاشورا است، به صورت عمومی تبلیغ میگردد.
۲- زمان حركت: حركت اين دستهها در روزهاي اول محرم تا روز عاشورا است و پس از آن، علمها را كنار ميگذارند. به نظر ميرسد در صورت انطباق زمان اين دستهها و حركت سيدالشهدا در سال ۶۱ هجري به اين نتيجه برسيم كه اين دسته همزمان با حركت كاروان عاشورا حركت ميكند و با عروج شهداي كربلا، اين دستهها نيز از حركت باز ميايستند. به عبارت بهتر اگر مقصود اصلی دسته، عزاداری میبود، باید از روز عاشورا به بعد تشکیل و عزاداری کنند نه ماقبل آن.
۳- نماد دسته: در جنگهاي پيشين كه از سلاح سرد استفاده ميشد، هر يك از طرفهاي جنگي، پرچم سپاه خود را برميافراشتند و آن را به دست يكي از دليرترين افراد لشگر ميسپردند و اين پرچم و برافراشتگي آن به نوعي نمايانگر، پابرجا بودن و مغلوب نشدن آن سپاه بود. در دستههای دهه اول ماه محرم نيز اين بیرقها يا علمها پيشاپيش دسته حركت مينمودند و هدايتگر حركت آن دسته بودهاند و معمولاً فردی قوي و تنومند، حامل علم دسته است.
۴- نظم در دستهها: برخلاف آنچه در مراسم خانگي، يا در حسينيهها، افراد نزديك هم عزاداري ميكنند و نظم خاصي از جهت چيدمان به چشم نميخورد، در دستهها، نظم در حركت و ترتيب ايستادن افراد كاملاً آشکار و یکی از شاخصخای ارزیابی یک دسته محسوب میشود؛ ابتدا پرچم، سپس گروه مارش نظامي، سپس با تجربهها و پیشکسوتها، بعد از آن ميانسالان و جوانان و در انتها زنان و كودكان قرار ميگيرند. یعنی آرایش سلسله مراتب دسته، آرایش یک گروهی است که برای مبارزه عازم است. به علاوه، در مقابل مقتلخواني در حسينيهها كه شبيه نقل داستان به صورت آهنگين است، در اينجا نظم در حركت، نظم در جواب دادن و نظم در همراهي و تبعيت از نوحهخوان و مياندار يا نظمبخش دسته نيز به چشم ميخورد.
۵- اشعار حماسي: اشعار دستهها در مقايسه با اشعاري كه در تكايا و مجالس خوانده ميشود پرشورتر و حماسيترند و به عنوان تهييج كننده شور حسيني در دلها عمل ميكنند. معمولا در عزاداری خانگی و مجالس و تکایا، بیشتر روضه و مقتل خوانی برگزار میگردد و برعکس معمولا در دستهها بیشتر رجزخوانی و نوحههای حماسی خوانده میشود و اغلب، خبری از روضه و مداحی در دستهها نیست.
با عنایت به موارد فوق به نظر ميرسد اين دستهها به جاي آنكه «دسته عزاداران حسین(ع)» محسوب شوند، باید «دسته ياوران حسين(ع)» باشند که در پاسخ به ندای «هل من ناصر ینصرنی» حضرت امام حسین(ع) تشکیل شدهاند که با آرایش مبارزه و لحاظ کردن شرایط و لوازم رزم برای یاری امام حسین(ع) را نیز فراهم کردهاند. بنابراین حمل علمها به نوعي، نماد پرچم سپاه جنگي است، زمان حركت آن پيش از مصاف روز عاشورا است، از نظم و آرايش نظامي برخوردار است و اشعاري در آن قرائت ميشود كه يادآور اين فراز در زيارت آل ياسين است «و نصرتي معده لكم و مودتي خالصه لكم»، و اعلان عمومي ميكنيم كه «هركه دارد هوس كربوبلا بسمالله - هر كه دارد بسرش شور و نوا بسمالله».
از اينرو به نظر ميرسد بايد عنوان اين دستهها را به جاي دسته عزا، «دسته ياوران حسين (ع)» يا عبارت متناسب با عصر كنوني آن «دسته ياوران مهدي (عج)» ناميد. نامگذارياي كه فعال بودن و كنشگر بودن دسته را با خود به همراه دارد. با این تغییر نگاه است که معنی «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا» تفسیر میشود و برای شرکت کنندگان در دسته، معرف سازی میکند. حال سوگواري در ايام پيش از عاشورا در دستههايي كه براي ياري امام به صحنه آمدهاند، صحيح به نظر نميرسد و این كارواني نيست كه مقصدش ياري و مجاهدت براي نصرت امامش باشد. ضمن آنکه اگر تنها مقصد سوگواري و گريه است نيازي به اعلان عمومي ندارد.
همچينين، شایسته است برنامهریزی متولیان امر به گونهای باشد که همچون اجتماع عظیم پیادهروی اربعین یا راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن و روز قدس، اجتماع عظیمی دستههای یاوران حسین(ع) در کلانشهرها و شهرستانها و روستاها صورت گیرد که حاوی پیام وحدتبخش و اقتدار اجتماعی اسلام و رهروان امام حسین(ع) برای دشمنان منطقهای و بینالمللی اسلام باشد؛ کاری که در لبنان با تجربه موفق صورت گرفته است؛ نمونه واقعي از اين حجم جمعيت در برخي شهرهاي كشور، از جمله زنجان هم به چشم ميخورد.