به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ حجت الاسلام جواد گلی در گفتگو درباره برنامه های معارفی صداوسیما که بعضا با اجراهای خنثی و گفتگوهای تکراری همراه هستند گفت: متاسفانه برنامه سازی در سازمان صداوسیما در سال های گذشته و در دوره های مختلف پس از انقلاب اسلامی یک روند رو به رشد، یکپارچه و هماهنگ را طی نکرده است.
وی ادامه داد: برنامه ها در حوزه های مختلف در دوره هایی از حمایت های مدیران سازمان برخوردار بوده اند و در دوره هایی این حمایت ها به مباحث دیگری منتقل شده است. در بسیاری از فعالیت های فرهنگی و آموزشی سیاست های حاکم بر فعالیت های برنامه سازان مشخص نیست و ما گاهی این سیاست ها را با ذایقه و سلیقه خود تنظیم می کنیم. این سخن بدین معنا نیست که ما امیال شخصی خود را مدنظر قرار می دهیم بلکه به این معناست که ذایقه و سلیقه خود را دخالت می دهیم. گویی ما لباسی را برای خود می دوزیم و آن را با سلیقه خود طراحی و اجرا می کنیم.
این کارشناس مذهبی درباره جایگاه حوزه های مختلف برنامه سازی و آثار نمایشی در صداوسیما بیان کرد: با نگاهی به سال های گذشته می توان دریافت که سازمان صداوسیما هر بار تنها به یکی از حوزه های مختلف توجه دارد، به طور مثال گاهی به فیلم و سریال ها و گاهی به مستندها و گاهی هم به برنامه های گفتگومحور توجه کرده است اما این توجه رویکرد مشخصی نداشته است و حتی تاکنون سهم برنامه سازی در حوزه های مختلف نیز معین نشده است که هر حوزه ای چه سهمی از آنتن دارد.
هدفگذاری صحیحی در حوزه برنامه های معارفی وجود ندارد
وی با اشاره به برنامه های معارفی سازمان صداوسیما تصریح کرد: در حوزه برنامه های معارفی باید سهم این برنامه ها مشخص شوند و همچنین باید تعریف و مفهوم ما از چنین برنامه هایی بیان شود. در این حوزه نه تنها مخاطب که حتی برنامه ساز و تولیدکننده نمی داند مفهومی را که در برنامه مذهبی به دنبال آن است با چه عناصر و مولفه هایی بایستی به مخاطبش معرفی کند و هدفگذاری صحیحی در اختیارش قرار داده نشده است.
حجت الاسلام گلی درباره برنامه های معارفی که در ایام محرم روی آنتن می روند و مجریانی که در برنامه های گفتگومحور بدون چالش و پرسش های مباحثه انگیز گفتگو را به پایان می رسانند، بیان کرد: در برخی برنامه های معارفی از صبح تا ظهر عاشورا چندین ساعت برنامه زنده پخش می شود درحالیکه تهیه کننده نمی داند آن روز چه هدفی از برنامه های معارفی دارد. تهیه کننده به دنبال گرامیداشت شعایر دینی است اما نازلترین اتفاقی که رخ می دهد پرکردن آنتن به تناسب ایامی است که پیش رو هستند. همه اینها به این دلیل است که هدفگذاری صحیحی نسبت به این برنامه ها وجود ندارد و تهیه کننده به عنوان مدیر عالی کیفی و اجرایی یک برنامه معارفی نمی داند در مدت زمان پخش به دنبال چیست، همچنین به تبع او مجری نیز از اهداف برنامه های معارفی اطلاعی ندارد.
وی در پاسخ به پرسشی درباره دلیل نبود مجریان آگاه و مسلط در حوزه برنامه های معارفی نسبت به دیگر حوزه ها عنوان کرد: با شرایطی که گفته شد باید تاکید کرد برخی از مجریان ما حافظ قرآن هستند، اطلاعات دینی و علمی دارند و روایات را می دانند اما به دلیل نبود هدفگذاری مشخص نمی توانند از توان و دانش خود بهره بگیرند. نبود هدفگذاری مساله اصلی مجریان برنامه های معارفی است و باعث می شود مجری از قابلیتی که در اختیارش قرار گرفته است استفاده نکند.
مجریان موفقی که تاکنون در سازمان فعالیت داشته اند یک اتفاق هستند
این پژوهشگر و کارشناس مذهبی اضافه کرد: مجریان برنامه های معارفی در یک فرایند آموزشی در تلویزیون تربیت نشده اند بلکه گاهی براساس اتفاق، رشته تحصیلی و نوع نگرش شخصی و یا اعتقادات دینی پررنگی که داشته اند جذب این حرفه شده اند. این ذوق و علاقه شخصی آنها بوده است و در تلویزیون مرکزی که بتواند در حوزه معارف و حتی دیگر حوزه های برنامه سازی مجری تربیت کند، وجود ندارد. حتی مجریان حوزه کودک که شاید بیشتر از دیگر حوزه ها باشند محصول یک نظام سازمان دهی شده نبوده اند و موفقیت افرادی همچون داریوش فرضیایی در اجرا به دلیل همان علایق شخصی بوده است.
حجت الاسلام گلی با اشاره به نبود یک نظام آموزشی که بتواند برای حوزه های گوناگون برنامه سازی مجری تربیت کند، تصریح کرد: مجریان موفقی که تاکنون در سازمان فعالیت داشته اند یک اتفاق هستند که خروجی کارشان نتیجه عملکرد خودشان بوده است والا در تلویزیون جذب و آموزش مجری در هیچ یک از حوزه های معارفی، اجتماعی، ورزشی، خبر و... وجود ندارد.
وی درباره مجریان بخش خبری نیز توضیح داد: در واحد مرکزی خبر آموزش های تخصصی ارایه می شود اما منابع انتخاب و جذب مجری آکادمیک نیست بلکه افراد براساس چهره، صدا و یا علایق خود وارد این حرفه می شوند.
آنتن را در اختیار مجری قرار می دهند و این را به معنای استفاده از پتانسیل های وی تلقی می کنند
این کارشناس مذهبی فیلم و سریال های تلویزیونی درباره استفاده از ظرفیت و پتانسیل مجریان صداوسیما بیان کرد: زمانی که قرار است از ظرفیت مجریان تلویزیونی بهره گرفته شود آنتن را در اختیار آنها قرار می دهند و این را به معنای استفاده از پتانسیل های یک مجری تلقی می کنند. درحالیکه این برداشت غلط است و مثل این است که برای استفاده از ظرفیت های یک استاد دانشگاه ۸۰ ساعت در هفته تدریس به وی داده شود. باید توجه داشت که استفاده از ظرفیت ها به معنای مصرف کردن و کهنه کردن نیست. با این شیوه ما به سراغ مجریان بسیاری رفته ایم که از شدت دیده شدن از کیفیت محتوا در کلامشان کاسته شده است. مثل بعضی از مبلغانی که روزی چندین ساعت در تلویزیون سخن می گویند و دیگر محتوایی برای ارایه ندارند. تلویزیون از مبلغان دینی هم به خوبی استفاده نکرده است و تنها به آنها آنتن داده است. اینجا می توان از حسن رحیم پور ازغدی به عنوان کسی یاد کرد که سال ها برنامه دارد اما چون میزان حضورش را در آنتن مدیریت کرده است، قابلیت هایش از میان نرفته است و برنامه هایش هنوز هم دیده می شود.
وی در پاسخ به اینکه چرا مجریان تلویزیونی در برنامه های معارفی وارد چالش و مباحثه نمی شوند، گفت: این مشکل از مجریان نیست بلکه در هنگام طرح موضوعات معارفی در تلویزیون این امکان وجود ندارد که مجری ها در برنامه های زنده وارد چالش شوند. این فرصت در اختیار مجری قرار داده نمی شود و اینگونه نیست که فکر کنید صرفا یک یا دو مجری توان و جرات چالش را دارند و مابقی نمی توانند. اگر این فرصت را در اختیار همه مجریان قرار دهیم آنها هم مطالعه می کنند و وارد چالش می شوند.
در حوزه برنامه های معارفی امکان چالش کردن وجود ندارد
حجت الاسلام گلی چالش را از المان های موفقیت یک برنامه دانست و تصریح کرد: در حوزه برنامه های معارفی امکان چالش کردن وجود ندارد و گاهی همین دلیل موجب می شود که مجریان این برنامه ها به سمت اجرا در حوزه های اجتماعی گرایش پیدا کنند تا بتوانند با مهمان برنامه چالش کنند. ما جسارت نداشته ایم که امکانی را فراهم کنیم تا سوالات شجاعانه و البته مستدل و دقیق در یک برنامه مطرح شود. همانطور که در یک محفل دانشگاهی در موضوعات مرتبط با آموزه های دینی افراد شبهات خود را مطرح می کنند و تضارب آرا صورت می گیرد در تلویزیون این فرصت در اختیار کارشناسان قرار نمی گیرد و این اشکال متوجه تلویزیون است.
وی با اشاره به سخنی از شهید مطهری که رشد فکری را در تضارب آرا دانسته بود، توضیح داد: طرح مباحث به صورت چالشی منفعت بیشتری دارد چراکه در انتقال یک سویه و مونولوگ رشدی صورت نمی گیرد که متاسفانه رویه جاری تلویزیون به این شکل است که در فضای مونولوگ مباحثش را مطرح می کند. درصورتیکه اگر جوانانی به استودیو برنامه بیایند و در زمینه شبهات سوالاتی را مطرح کنند نباید نگران باشیم چراکه ما کارشناسانی داریم که پاسخ بسیاری را از سوالات را حتی در قالب کتاب و نوشته بیان کرده اند. بنابراین خود ما فرصت چالش را از مجریان گرفته ایم و حتی این باعث شده است که مجریان برنامه های معارفی بی سواد بمانند چون فضای مجادله، طرح بحث و تضارب آرا وجود ندارد و مجری تنها به سلام و احوالپرسی با مخاطبان مشغول می شود.
حجت الاسالام گلی درباره پیشنهاد خود نسبت به تغییر در رویه برنامه های معارفی و اجرای آنها بیان کرد: تلویزیون می تواند به جای اینکه تولیدکننده برنامه معارفی باشد آیینه ای برای نشان دادن تجربه های صحیح در حوزه معارف در کشور باشد. تصور ما از رسانه ها غلط است و فکر می کنیم همه محتواها را باید خودمان در رسانه تولید کنیم درحالیکه در دیگر کشورها گاهی گزارش هایی از تجربه های موفق خود را پخش می کنند. به طور مثال ما نمونه های موفقی از مناظره های دانشجویی با موضوعات عاشورا و قیام امام حسین (ع) داریم که شاید پخش این مناظره ها یا پخش یک محفل دانشجویی و طلبگی جذابیت و تاثیر بسیار بیشتری دارد.
سخنرانی ساده ترین راهی است که انتخاب کرده ایم
وی اضافه کرد: پویایی چنین برنامه ای بهتر می تواند رضایت مخاطب را از یک برنامه استودیویی با دو کارشناس جلب کند. مخاطب امروز نگاه محققانه تری به دین دارد و با جلسات معارفی که از مونولوگ خارج شده و فرصت را به مخاطب می دهند که اشکالات خود را مطرح کند ارتباط بهتری برقرار می کنند. ما تجربه های موفقی از کلاس ها و محفل هایی با موضوع آموزه های دین داشته ایم؛ مناظره هایی که توسط شخصیت ها و چهره ها در ابتدای انقلاب برگزار می شد که مواجهه ای با احزاب و گروه های انحرافی و التقاطی بود. کلاس های پیش از انقلاب شهید مطهری در دانشکده الهیات، کلاس های شهید مفتح در دانشگاه و کلاس های علی شریعتی در حسینیه ارشاد از جمله این مباحث بوده اند. بنابراین می توان مباحثی را با حضور دو سویه کارشناسان موافق و مخالف پیگیری کرد و این رویکردی است که بسیاری از تلویزیون های دنیا از آن بهره می برند.
این پژوهشگر و کارشناس مذهبی تصریح کرد: امروز می توانید ببینید که تلویزیون فارسی بی بی سی مخالفان خود را به استودیوهای شبکه اش دعوت می کند و می خواهد با این شیوه خود را اثبات کند که سخن مخالفانش را هم می شنود ولی ما این فرصت را در اختیار کارشناسان خود قرار نداده ایم چون توان نظارت و مدیریت کافی در این عرصه را نداریم به آن ورود هم پیدا نمیکنیم. با این حال جنبش نرم افزاری و احیای کرسی های آزاداندیشی مولفه هایی است که نظام از ما می خواهد و رسانه تقریبا هیچ کاری در این زمینه انجام نداده است.
وی در پایان گفت: کرسی های آزاداندیشی و جنبش نرم افزاری باید در محیط های حوزوی و دانشگاهی اتفاق بیفتد و بعد در محیط رسانه ای انعکاس یافته و در جامعه ترویج شود. متاسفانه ما حتی در شبکه ۴ که شبکه فرهیختگان است چنین کارهایی را انجام نداده ایم. ما ساده ترین راه را که همان سخنرانی های مذهبی است انتخاب کرده ایم و به فکر تاثیرگذاری آن هم نیستیم.