به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه شرق: شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران، طی بیانیهای، با هشدار وضعیت ورشکسته سینمای ایران، از دولت خواست تا دخالتی در تولیدات سینمایی نکند. این شورا که بهار ٩٤ تشکیل شده و اعضای آن را سینماگرانی همچون فرهاد اصلانی، بهروز افخمی، مسعود جعفریجوزانی، محمدعلی حسیننژاد، سیدشهاب حسینی، پوران درخشنده، سیدضیاءالدین دری، علیرضا رئیسیان، سیدجمال ساداتیان، منوچهر شاهسواری، رسول صدرعاملی، مهدی فخیمزاده، فرامرز قریبیان، مهدی کرمپور، رضا کیانیان، علی معلم، مجید میرفخرایی و سیدضیاء هاشمی تشکیل میدهند، در این بیانیه آورده است: «مگر میشود جماعت را با زور و نصیحت و بخشنامه و دستور به سینما کشاند و در این شرایط اقتصادی وادار به خرید بلیتهای چندهزارتومانی کرد. واژه سینما برای مردم مترادف با سرگرمی است. جذابیت رکن رکین سینماست. سینمایی که فاقد جذابیت باشد خودبهخود از جماعت خالی میشود. پس مشکل سینمای ما در عدم جذابیت فیلمهای ماست. البته سینمای ایران همیشه اینگونه فاقد جذابیت نبود. ما روزگار پررونق و سالهای پرجنبوجوش و صف طویل تماشاچیان را در مقابل سالنهای سینما تجربه کردهایم. این مشکل یکباره اتفاق نیفتاده، بلکه در یک روند طولانی و رشدیابنده و نامحسوس ریشه دوانید و با تغییر شرایط و نفوذ و حضور رقبای قدرتمندی چون کانالهای ماهواره و صفحات سیدی و دیویدی و سیاستهای آشفته و ناکارآمد رو به وخامت گذاشته و اکنون به نقطه بحرانی رسیده و حیات و بقای سینمای حرفهای را تهدید میکند و اگر بهدقت به سیر و روند صعودی این گریز مخاطب و دلزدگی تماشاچی نگاه کنیم بهخوبی میبینیم که با چگونگی حضور دولت و افزایش سرمایههای دولتی در سینما هماهنگ و همراه است. سرمایهگذاری دولتی عوارض مستقیم و عوارض جانبی زیادی دارد».
اما از سوی دیگر حرفهای اخیر حبیب ایلبیگی، معاون شورای نظارت و ارزشیابی، درباره ترافیک فیلمنامههای ارسالی برای دریافت پروانه ساخت، تناقض با هشداری دارد، که اعضای شورای راهبردی به آن اشاره کردهاند. مازیار میری، نماینده کانون کارگردانان خانه سینما در شورای صدور پروانه ساخت، هم خبر از ترافیک فیلمنامههایی میدهد که درخواست تولید دارند؛ ترافیکی که به تعبیر میری، نویدبخش رونقگرفتن چرخه تولید است. از طرفی در روزهای پایانی هفته گذشته، فیلمنامههای «صافکننده»، به نویسندگی مصطفی کیایی و مهیار شاهرخی و تهیهکنندگی و کارگردانی مصطفی کیایی، «نرگس مست» به نویسندگی و کارگردانی سیدجلالالدین دری و تهیهکنندگی عبدالله اسفندیاری، «مینا» به نویسندگی معصومه بیات و کارگردانی و تهیهکنندگی حمید نعمتالله، «زاپاس» به نویسندگی و کارگردانی برزو نیکنژاد و تهیهکنندگی سیدامیر پروینحسینی، «نگار» به نویسندگی احسان گودرزی و کارگردانی و تهیهکنندگی رامبد جوان و «دعوتنامه» به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی مهرداد فرید هم پروانه ساخت گرفتهاند. اما در شرایط بحرانی اقتصاد سینما و در وضعیتی که برخی از اهالی سینما در بیانیه مذکور خواهان حذف دولت از چرخه تولید و اکران شدهاند، سینماگرانی که پروسه صدور پروانه ساخت و نمایش را بهسختی طی میکنند، آیا از دولت و بنیاد سینمایی فارابی انتظار وام و کمک دارند؟ مهرداد فرید، یکی از شش کارگردانی که فیلمنامهاش اخیرا پروانه ساخت گرفته، در اینباره به «شرق» میگوید: «وقتی سینما دولتی باشد، قاعدتا در کنار نظارتهای سفتوسخت، باید حمایت دولتی وجود داشته باشد. نمیشود دولت در مرحله تولید و ارائه پروانه ساخت همهکاره باشد و دست به اصلاح فیلمنامه بزند ولی از سوی دیگر، در پروسه ساخت حمایتی نکند. حمایت و هدایت باید کنار هم باشند. هرچند سینما ذاتا متعلق به بخش خصوصی است، منتها در سالهای بعد از انقلاب متأسفانه ما با یک سیاست مشخصی در این زمینه مواجه نبودیم. گاهی مدیران بسیار سختگیر بودند و گاهی مسئولانی که بر سر کار آمدند مهربانتر بودند. یعنی در دورههای مختلف، سیاستگذاریها قبض و بسط داشته است. طی سالهای ٧٦ تا ٨٤ روزگار خوشی بر سینما گذشت و اگر بخواهیم روند سینما در دورههای مختلف را روی نمودار نشان دهیم، قله این نمودار به همان سالها برمیگردد، منتها در سالهای دولت احمدینژاد سینما سالبهسال از رونق افتاد، تا جایی که امروز وضعیت طوری شده که بازگشت به آن دوران درخشان، سالها وقت و فکر و انرژی میبرد. از طرف دیگر بخش مهمی از افول و متزلزلشدن بخش خصوصی برای سرمایهگذاری، به رفتار مردم بازمیگردد. اگر مردم با قاچاقچیان کالاهای فرهنگی همراهی نکنند، قاعدتا سینما دوباره رونق میگیرد. با اینکه بخشی از این بیرونقی به دولت مربوط است اما بخش مهمی هم به مردم بازمیگردد». فرید از نگرانیهایی که برای پروسه ساخت و نمایش فیلم خودش دارد هم سخن میگوید: «با این اوصاف من هم برای ساخت فیلمم نگرانیهایی دارم. اما با همه اینها، تولید در ایران همیشه آسانتر از اکران است. من فیلمم را میسازم حتی با بهترین کیفیت، اما وقتی میخواهم آن را عرضه کنم، ناگهان با شبکههای قاچاق مواجه میشوم و فیلمم به یغما میرود! یا اینکه در مرحله صدور پروانه نمایش ممکن است با سختگیریهایی مواجه شوم و سرنوشت فیلمم، تباه شود. در وضعیت کنونی با وجود رکود و تورم و بحران مخاطب، من هم مثل هر فیلمساز دیگری برای ساخت فیلمم به حمایت دولت چشمداشت دارم و فکر میکنم تا وضع اینچنین است دولت باید از تولیدات سینمایی حمایت کند».
مصطفی کیایی نیز که در تدارک ساخت فیلم جدیدش،«صافکننده»، است با اشاره به اینکه اساسا با دخالت در تولید آثار سینمایی مخالف است، به «شرق» میگوید: اگر وارد بحث صنعتی سینما شویم میتوان درباره این موضوع صحبت کرد که بهتر است دولت دست از سر تولیدات سینمایی بردارد و به زیرساختهای سینما بپردازد و آن زمان است که میتوان انتظار بهترشدن فیلمنامه و محصول بهتر را داشت.
او ادامه میدهد: بهتر است دولت در هیچ بخشی دخالت نکند. ما بهشدت در سینما مشکل داریم و اکرانهای ما شوخی است. داشتن ٤٠ یا ٥٠ سالن سینما برای اکران فیلمهای ما اصلا خوب نیست و دقیقا بخش زیرساختهای سینمای ما درحالحاضر نیاز بیشتری به حمایت دولت دارد. معتقدم اگر مسئولیتها به سینماگران واگذار شود، شرایط بهتر خواهد شد و شرکتها و تهیهکنندگان بايد مسئولیتها را عهدهدار شوند. من حتی با شورای پروانه ساخت هم مشکل دارم و حس میکنم سینمای ما نیاز به یک بازنگری جدی دارد».
***
اینکه عدهای از سینماگران، خواستار کناررفتن سایه دولت از روی سر سینما هستند و عدهای دیگر، همچنان برای ساخت فیلمهایشان خواهان حمایت دولتی میشوند، نشان از عدم وحدت و انسجام صنفی و شکافی عمیق بین آرای اهالی سینما دارد؛ شکافی که انتظار میرفت با بازگشایی خانه سینما پس از رویکارآمدن دولت یازدهم، روزبهروز کمتر شود اما پس از دوسالوچندماهی که از آغازبهکار دوباره این نهاد صنفی میگذرد، همچنان پابرجاست.