شناسهٔ خبر: 39920 - سرویس دیگر رسانه ها

10 رمان بزرگی که در آن‌ها به حرفه روزنامه‌نگاری پرداخته شده است

حرفه روزنامه‌نگاری از آن رو که در عصر اطلاعات بسیار تاثیر‌گذار است، مورد توجه بسیاری قرار دارد: طیفی با گستره مردم عادی تا نخبگان و اندیشمندان. رخ‌دادهای پیرامونی این حرفه و تصمیم‌گیری‌های پشت‌پرده درباره هدف‌گذاری گرایش اخبار و اطلاعات منتشر شده همیشه یکی از پرحاشیه‌ترین موضوعات در حواشی آن بوده است.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛  این حواشی جنجالی که گاهی مثبت و آگاهی دهنده و گاهی نیز بوی فرصت‌طلبی می‌دهند غیر شیعات محفلی رمان‌نویس‌ها را نیز مجذوب خود کرده است. در برخی از رمان‌های مشهور جهانی روزنامه و روزنامه‌نگاری محور اصلی داستان بوده و در برخی از آن‌ها بخش‌هایی از آن و به بهانه‌های مختلف از این حرفه استفاده شده است.
 
نشریه «تلگراف» ۱۰ رمان برتری را که در آن‌ها از حرفه روزنامه‌نگاری سخن گفته شده معرفی کرده است.
 
«خیابان گراب نو» (New Grub Street) نوشته «جورج گیسینگ» (۱۸۹۱)
 
«گیسینگ» در طی ۲۳ سال، ۲۳ رمان منتشر کرده است اما «خیابان گراب نو» تنها کتابی است که از وی به‌جای مانده است. عنوان این اثر برگرفته از فرهنگ «سفارشی‌نویسی» در قرن ۱۸ میلادی بازمی‌گردد؛ هر چند این نویسنده آن را در فضای قرن نوزدهم بازتعریف می‌کند. در این داستان «جاسپر میلوین» به نشریه «کورنت» (Current) به سردبیری شخصی به‌ نام «کلمنت فیج» می‌پیوندد و مصمم است تا از هر راهی از نردبام ترقی بالا برود. برخی بر این باور هستند که فضای تیره این رمان را این روزها نیز در برخی نشریات می‌توان مشاهده کرد. «خیابان گراب» نام یکی از نشریات سفارشی بوده که به‌صورت اصطلاحی در زبان انگلیسی درآمده است.
 
«اولیس» نوشته «جیمز جویس» (۱۹۲۲)
 
کتاب به‌تمامی درباره روزنامه‌نگاری نیست اما وقایع فصل هفتم این شاهکار «جویس»، در دفتر نشریه «فریمن ژورنال» می‌گذرد؛ جایی که «لئوپولد بلووم» تلاش می‌کند تا جایی برای آگهی تبلیغاتی خود بیابد. هر بخش از این فصل با تقلیدی طنز‌آلود از تیتر اصلی یکی از روزنامه‌های شهر «دوبلین» در سال ۱۹۰۴، عنوان‌بندی شده است.
 
«پیش‌خبر» (Scoop) نوشته «اویلین واوف» (Evelyn Waugh) (۱۹۳۸)
 
گفته می‌شود این اثر «واوف» به‌احتمال یکی از جالب‌ترین و خنده‌دارترین رمان‌ها درباره روزنامه‌نگاری باشد. این رمان داستان انتخاب اشتباه «ولیام بوت» به عنوان گزارش‌نویس روزنامه «دیلی‌بیست» و اعزام او به آفریقا برای پوشش خبری جنگ در این قاره را حکایت می‌کند. برای شخصیت مفلوک «بوت» می‌توان نمونه‌های واقعی را معرفی کرد که معروف‌ترین آن‌ها «بیل دیدز»، از دوستان «واوف» است که در آن زمان به عنوان ویراستار نشریه «دیلی‌تلگراف» انتخاب شده بود. بعدها نیز این کتاب صورتی واقعی به‌خود گرفت و در سال ۲۰۰۸ وب‌سایتی با نام «دیلی‌بیست» راه‌اندازی شد و عبارت «بوت» که خود را »موش صحرایی کاوش‌گر» نامیده بود، به عنوان یک اصطلاح عامینه در حرفه روزنامه‌نگاری بر سر زبان‌ها افتاد.
 
«چرا قایق تکان خورد؟» (Why Rock the Boat) نوشته «ویلیام وینتراب» (۱۹۶۱)
 
«وینتراب» خود گزارش‌گر نشریه «مونترآل گزت» بود و داستان این رمان او نیز به همان دوران بازمی‌گردد. داستان این کتاب درباره شخصی با نام «هری وینتراب»، یک خبرنگار ۱۹ ساله است که برای رسیدن به درجات بالای شغلی اشتیاق فراوانی از خود نشان می‌دهد؛ به همین دلیل در مراسم‌های تدفین و یا نشست‌های ناهار شرکت می‌کند. این نویسنده داستان خود را با درون‌بینی سخت‌گیرانه پیش برده است. در جایی از رمان «چرا قایق تکان خورد؟» نویسنده نوشته است: «دیگر روزنامه‌های مونترآل گاه‌وبی‌گاه اخباری را پیش می‌برند که کاملا جذاب هستند اما در پشت این جذابیت تفکر رسیدن به اهداف مدیران آن پنهان شده است.»
 
«خانه‌ای برای آقای بیسواز» نوشته «وی‌اس نایپل»
 
تعدادی از طنزآلودترین بخش‌های این رمان به دوران کار آقای «بیسواز» در نشریه «ترینیداد سنشیال» برمی‌گردد. «نایپل» این داستان را بر مبنای زندگی روزنامه‌نگار پدر خود نوشته است و در آن «بیسواز» به جست‌وجوی پرشورترین داستان‌های خبری در جزیره «ترینیداد» می‌پردازد: موضوعاتی چون دیوانه‌ترین مرد «ترینیداد» و یا گفت‌وگوی خبری سوزناک با کودکان داغدیده. به عنوان مثال یکی از تیترهای اصلی یکی از گفت‌وگوها چنین است: «بابا درون یک تابوت به خانه آمد.»
 
«به‌سوی پایان صبحگاهان» نوشته «مایکل فراین» (۱۹۶۷)
 
«فراین» داستان خود را بر مبنای نشریه «آبزرور» در دهه پنجاه نوشته است. این رمان داستان دستیار خبرنگاری را روایت می‌کند که هیچ رویایی ندارد جز نگارش یادداشت و نقد کتاب برای نشریه‌ای به نام «نیو استیتسمن». شاید جملات پیش‌رو بتواند جمع‌بندی از این رمان به‌دست دهد: «تعداد زیادی از اعضای تحریریه  با عجله در آخرین لحظات تاریک صبحگاهان از معبر می‌گذرند و با ژستی مسئوالانه از ورودی عبور می‌کنند، با نگهبان چاق‌سلامتی می‌کنند، با آسانسور به طبقه بالا می‌روند به دوستانشان تلفن می‌کنند و پیش از آن‌که دوباره برای ناهار بیرون بروند، دخل‌وخرج خود را محاسبه می‌کنند. و روزگار این گونه می‌گذرد.»
 
«ورزشی‌نویس» نوشته «ریچارد فورد» (۱۹۸۶)
 
این کتاب «فورد» درباره رمان‌نویس شکست خورده‌ای که به کار ورزشی‌نویسی روی می‌آورد در سال ۱۹۸۶ یکی از ۵ رمان برتر از سوی مجله «تایم» انتخاب شد. این کتاب جلد نخست سه‌گانه‌ای است که شخصیت محوری آن شخصی به نام «فرانک بسکامب» است. دو جلد دیگر «روز استقلال» و «سرزمین غیرروحانی» نام دارند. به‌نطر می‌رسد «بسکامب» زندگی سرخوشانه‌ای دارد اما در حقیقت او با بحران‌هایی نیز مواجه است: جاه‌طلبی‌های او در رمان‌نویسی ارضاء نشده، همسرش از او جدا شده و پسر بزرگ او در یک حادثه غم‌بار می‌میرد.
 
«بیلتون» نوشته «اندرو مارتین» (۱۹۹۹)
 
«بیلتون» روزنامه‌نگاری نگون‌بخت است که با نخست‌وزیر قهوه می‌نوشد اما متاسفانه «بیلتون» مفلوک به دور از هرگونه انگیزه سیاسی در پیشرفت شکست می‌خورد و دائم‌الخمر می‌شود. بدتر از آن، رقبای او حقیقت را درمیابند و آن را افشا می‌کنند. این رمان تداعی‌گر داستان داستان «پیش‌خبر» «اویلین واوف» است؛ به‌ویژه آن قسمت که قرار است جنگی میان انگلستان و روسیه رخ دهد و هیچ‌کس نمی‌داند که چگونه باید اخبار آن را پوشش دهد و رییس «بیلتون تصمیم می‌گیرد برای روزهای یکشنبه ضمیمه‌ای منتشر کند که در آن اصلا از جنگ خبری درج نمی‌شود.
 
«مرگ و پنگوئن» نوشته «آندره کورکف» (۲۰۰۲)
 
«کورکف» در این رمان تصویری طنزآمیز از زندگی در «اوکراین» را ترسیم می‌کند؛ اگرچه با توجه به این‌که یک سال پیش از انتشار کتاب یک روزنامه‌نگار «اوکراینی» ربوده شده و کشته می‌شود، داستان این کتاب واقعیاتی دردناک را نیز در خود دارد. «ویکتور زولوتاریف»، نویسنده‌ای جوان است که به‌عنوان نویسنده اعلامیه‌های فوت در یک روزنامه محلی مشغول به‌کار می‌شود. هرچند، او به‌ناگهان درمیابد که کار او به‌گونه‌ای با کشته‌شدن رقبای صاحب نشریه ارتباط دارد.
 
«روح» نوشته «رابرت هریس» (۲۰۰۷)
 
«هریس» یکی از توانمدترین نویسندگان داستان‌های هراس‌آور و روزنامه‌نگاری مشهور است. (کتاب‌های او درباره «جنگ فالکلند» و «خاطرات هیتلر» نیز ارزش خواندن دارند.) رمان «روح» درباره شخصیتی شبیه «تونی بلر»، نخست‌وزیر پیشین انگلستان است. اگرچه این رمان فرهنگ سیاسی مدرن را به باد نقد می‌گیرد، به شدت رسانه‌هایی را که با تسامح و تساهل با آن برخورد می‌کنند را بی‌نسیب نمی‌گذارد. داستان هنگامی را روایت می‌کند که یک روزنامه‌نگار «سفارشی‌نویس» تصمیم می‌گیرد خاطرات نخست‌وزیر پیشین را بنویسد به ۲ اثر دیگر با موضوعی واحد مواجه می‌شود: یک مقدس‌نگاری اولیه و کتابی انتقادی تندوتیز که هر دو را یک تن نوشته است.