به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ اولین همایش ملی «ظرفیت های فرهنگی و تمدنی اربعین» صبح دیروز چهارشنبه ۲۰ آبان در سالن سوره حوزه هنری با حضور مسئولان و اندیشمندان برگزار شد.
در دومین پنل تخصصی این همایش علیرضا شجاعی زند، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره موضوع «تأملی در موضوعشناسی و مسالهیابی جامعهشناسان در ایران» سخنرانی کرد.
شجاعی زند، در ابتدای صحبتش گفت: مساله من در این مراسم بیش از اینکه درباره اربعین باشد، درباره موضوع جامعهشناسی است و اینکه چرا جامعهشناسی به این حادثه بیاعتنا بوده است. ممکن است به من اعتراض کنید که چرا بنده به عنوان یک جامعهشناس به این موضوع بیاعتنا بوده ام ولی من برای بیتوجهیام دو دلیل دارم؛ دلیل اول اینکه عذر تقصیر به عنوان یک جامعهشناس که در این کار کوتاهی کرده ام و دلیل دوم اینکه دستم هم از لحاظ داده ها و هم از لحاظ دانش کافی، خالی است. ممکن است به من بگویید پس چرا دعوت حضور در این مراسم را پذیرفتم ولی واقعیت این است که جرأت نکردم که به این مراسم نیایم و دقیقا جزو موقعیت هایی بود که بین کنشگری و نظارهگری مانده بودم. با اینکه سعی کردم درگیری عاطفی با موضوع پیدا نکنم ولی واقعیت این است که نتوانستم.
وی افزود: وقتی به برخی از پدیده های جهان اسلام نگاه می کنیم، می بینیم که اجماعی برای ندیده شدن برخی از پدیده ها و اصراری برای دیده شدن پدیده های دیگر وجود دارد. متاسفانه این جریان درون جامعه علمی هم راه افتاده است و برخی از جامعهشناسان عمدا یا سهوا برخی از مسائل را از زیر چشم می گذرانند. بنابراین مساله من دیدن یا ندیدن می شود. وبر در همین رابطه دوگانه ای دارد که در آن تلاش کرده برخی از سوءتفاهم های جانبداری علم را حل و فصل کند. ربط ارزشی و داوری ارزشی دوگانه وبر است. در ربط ارزشی، انتخاب ارزشی موضوع پژوهش مطرح می شود به این معنا که محقق حق دارد موضوع مورد مطالعه اش را انتخاب کند، اما در بخش داوری ارزشی، ارزش ها کنترل می شود.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس ادامه داد: امروزه بخش اول نظریه وبر بیشتر اهمیت پیدا کرده است چون عنصر اساسی در بومیسازی علم، موضوعشناسی و مسالهیابی است. جالب این است که ما درباره بومیسازی که اتفاقا ریشه آن غربی است، آنقدر با احتیاط حرف می زنیم که خود ِ غربی ها اینگونه نیستند و برای آنها جزو بدیهیات است. به عبارت دیگر حساسیت ما نسبت به این موضوع بیشتر از غربی ها است.
شجاعی زند با اشاره به اینکه جامعهشناسی، علم مطالعه پدیده های اجتماعی است، گفت: جامعهشناسی با مساله آغاز می شود، منتها مشکل اصلی این است که ما عمدتا مساله را به تبعیض و مشکل تعبیر می کنیم. نتیجه اینکه روحیه حل مشکل و تبعیض، تسری پیدا می کند و در همه جای جامعه از تاکسی گرفته تا مراکز علمی نگاه مساله ای و آسیبی حاکم می شود. این نگاه اگر به قصد حل مساله باشد قطعا لوازمی دارد که یکی از آنها شناخت داده های جامعه است. به عبارت دیگر، ما همانطور که می خواهیم ضعف ها و مشکلات را حل کنیم، باید روحیه ایجابی هم در جامعه ایجاد کنیم و از نقاط قوت هم بگوییم. به خاطر اینکه در بسیاری از مواقع بخش ظرفیت های دینی منفی ارزیابی می شود.
وی در ادامه یک سوال مطرح و تصریح کرد: ملاک و معیار جامعهشناسان ایرانی برای دیده شدن و ندیده شدن پدیده ها چیست و چه میشود که به برخی از پدیده ها توجه و به برخی دیگر بیتوجهی می شود؟ به عقیده من هر چه پدیده های جامعه گستردهتر باشد، مغفولتر می شود و در عوض هر چه کوچکتر باشد، کمتر مورد توجه قرار می گیرد. جامعهشناسان، پدیده های عظیمی چون اربعین و جمکران را نمی بینند، در عوض به موضوعات کوچک ادیان دیگر می پردازند. علاوه بر این، به نظر می رسد هر چه پدیده های ایران آسیبیتر باشد، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد، هر چه اپوزیسیونتر باشد، مطلوبتر می شود و هر چه چالش ها و تعارضات را بیشتر نشان دهد، به آن بیشتر توجه می شود. خلاصه اینکه وقتی مسالهمندی با این ویژگی ها تعریف شود، پدیده هایی مثل اربعین دیده نمی شود.
بخش دوم سخنرانی این استاد دانشگاه به اهمیت اربعین اختصاص داشت. شجاعی زند گفت: اربعین اگرچه یک مناسبت است ولی نباید با آن برخورد مناسبتی بکنیم. باید با آن با عنوان یک امر مستمر برخورد کنیم نه اینکه فقط در آستانه آن به فکر ایجاد زمینه برای برگزاری اش باشیم و بعد هم که تمام شد، تا سال بعد فراموشش کنیم. خلاصه اینکه نباید از ظرفیت های اربعین غافل شویم و باید با آن جدی برخورد کنیم. فکر می کنید چرا غرب با این همه بیعدالتی از شرایط داخلی خودش مطمئن است؟ برخی می گویند به خاطر ساختار دموکراتیک است ولی به اعتقاد من این اطمینان به دلیل تخلیه معرفتی و ارزش های انسان های غربی است.
عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس در ادامه تعدادی از ویژگی های پدیده کنگره عظیم اربعین را شرح و توضیح داد: این پدیده عظیم، ویژگی های بسیاری دارد که من فقط به تعدادی از آنها می پردازم. ابقاء و بسط دینداری درنوردیدن تاریخ و پیوند زدن بین زمان حال، گذشته و آینده، به وجود آمدن شکل جدیدی از تعامل اجتماعی، مردمی بودن این حرکت و نبودن فاصله قومی و جنسی از جمله ویژگی های این پدیده است. در بحث ابقاء و بسط دینداری این موضوع مطرح می شود که کارکرد تجمعات مناسکی اغلب در حد پیروان همان دین است در حالی که در مورد اربعین پیروان مختلفی به این منسک روی می آورند. علاوه بر این، محو شدن جغرافیا و مرزها را در این پدیده می بینیم. ما با عراقیها پدرکشتگی داشتیم، آنها هم همینطور ولی الان به طرز عجیبی با آنها احساس قرابت می کنیم. به عبارتی در طول این پدیده احساس خود و دیگری از بین می رود، اگرچه زمانش کوتاه است ولی آثارش عمیق است.
شجاعی زند در پایان با اشاره به بحث انبوه خلق در جامعهشناسی گفت: در جامعهشناسی یک مفهوم به نام انبوه خلق (mass)داریم به این معنا که گستره زیادی از جمعیت بدون نظم و برنامهریزی و بر اساس یک هیجان درونی در کنار هم جمع شده اند، اما کنگره عظیم اربعین با انبوه خلق که در جامعهشناسی مطرح می شود، قابل مقایسه نیست. در پدیده اربعین بر خلاف پدیده انبوه خلق پایداری، تداوم و نظم و ترتیب وجود دارد. علاوه بر آن، حاضرین در این کنگره عظیم، آرامش رفتاری عجیبی دارند. وحدت حداکثری و جهت واحد هم از دیگر ویژگیهای حاضرین در این پدیده است در حالی که در انبوه خلق آشفتگی وجود دارد. در اربعین افراد خودشان را پالایش می کنند. علاوه بر این، این حرکت برآمده از آگاهی و آگاهیبخش است. پدیده اربعین بر خلاف اتفاقی که در انبوه خلق می افتد، غیرمخرب است و از همه اینها مهمتر اینکه کنگره عظیم اربعین یک سرمایه اجتماعی مهم و ارزشمند است.