به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دیوید میچل در آخرین دوسالانه «ادبی بودن در برابر گونه ادبی» اعلام کرد آنان که داستان علمی را در در زمره آثار ادبی نمیدانند از نوعی خودسانسوری رنج میبرند.
«میچل» یکی از معدود نویسندگان فعال در هر دو حوزه است. وی محبوب کانون ادبیات است و تا به حال دو بار نامزد جایزه من بوکر شده است. یکشنبه گذشته نیز جایزه جهانی کتاب فانتزی را برای رمان «ساعتهای استخوانی» دریافت کرد.
وی در سخنرانی خود هنگام دریافت جایزه گفت که نویسندگان موردعلاقهاش «تالکین»، «ارسلا گوئین»، و «سوزان کوپر» هستند و از «دیدگاههای بیمعنی» سخن به میان آورد که در آن خوانندگان با برچسب گونه ادبی خاص خیلی چیزها را از دست میدهند و کتابفروشیها با این دستهبندی ذهن مخاطب را برهم میریزند.
میچل میگوید: «بسیار خوب است که در کتابفروشی بخش داستان علمی، تخیلی، بخش داستان فانتزی، و بخش ادبیات وجود دارد اما این دستهبندی باید فقط نقش راهنما را بازی کند نه منطقهای که یک خواننده به آن تعلق داشته و خواننده دیگری به آن تعلق نداشته باشد. خیلی عجیب است کسی بگوید من داستان علمی-تخیلی دوست ندارم پس هیچوقت این نوع داستان را نمیخوانم. خندهدار است. دوری کردن از کتابهای خوب دنیا فقط به این دلیل که گونه ادبی موردعلاقه شما نیست بسیار خندهدار است.»
وی اظهار کرد بسیاری از کتابهای محبوب کانونهای ادبی مانند «چارلز دیکنز» آثاری هستند که از فانتزی بهره بردهاند. «کتابهایی که در کانون ادبیات مقدس شمرده میشوند از این قاعده مستثنا هستند و مردم دوست دارند خواندن آنها را تجربه کنند. آثار «دیکنز»، «اچ جی ولز»، و «مارگارت آتوود» از این دسته هستند. بحث «ادبیات در مقابل گونههای ادبی» مسالهای است که سال گذشته با سخن «کازو ایشی گورو» که دلش نمیخواست کتابش «عظیمالجثه دفنشده» را در ژانر فانتزی بدانند، آغاز شد. این کار وی مورد انتقاد «ارسلا گوئین» قرار گرفت.
میچل البته به هر دو نویسنده احترام میگذارد. احترام به «ایشی گورو» یا خوانندگان و منقدانی که گفتند کتاب وی فانتزی است. میچل میافزاید: «خیلیها حق دارند از این کتاب خوششان نیاید. خیلیها حق دارند کتاب را نفهمند، خیلیها سبک نوشتن نویسنده را دوست ندارند. خیلیها حق دارند از این کتاب به دلیل پوچی یا عجیببودن خوششان نیاید اما حق ندارند کتاب را به دلیل اینکه یکی از شخصیتهایش یک اژدهاست دوست نداشته باشند.«گوئین» البته جزو علایق شخصی من است. «ارسلا» را هر ده سال یک بار میبینم. نوشتههای خودم را برایش میخوانم. مثل یک پسربچه 5 ساله، یک نوجوان 15 ساله، یک جوان 26 ساله، یک نویسنده 36 ساله.»
«مایک کری» نویسنده معروف رمانهای «فلیکس کستور» نظری متفاوت دارد. وی میگوید مجادله بر سر گونه ادبی و رمان ادبی در آینده نیز ادامه پیدا خواهد کرد. گاهی خبری از این ماجرا نیست اما ناگهان و بار دیگر سر از مباحثههای ادبی درمیآورد. «اما نکته مهم این است که هیچگاه نویسندههای گونههای ادبی مختلف جدل را آغاز نمیکنند. یا بهتر بگویم هیچوقت یک نویسنده این دعوا را شروع نمیکند. این مسئولان کانونهای ادبی هستند که به ما دیکته میکنند چه داستانهایی ارزش خواندن دارند و چه داستانهایی بیارزش هستند.»