به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ «كوچه بينام» عنوان فيلمي از هاتف عليمرداني است كه سال گذشته در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد و با استقبال مردم و مخاطبان روبهرو شد. ميتوان به جرات گفت اين فيلم يكي از آثار موفق كارنامه عليمرداني، كارگردان جوان سينماي ايران است. همچنين اين فيلم كه راي بسيار بالايي در آراي مردمي جشنواره فجر داشت، توانست جوايز متعددي را براي بازيگرآن به ارمغان بياورد. باران كوثري و فرشته صدرعرفايي براي اين فيلم در جشنواره فجر و جشن انجمن منتقدان جوايزي را دريافت كردند. اين كارگردان همچنين اين روزها مشغول انجام مراحل فني فيلم جديد خود «هفت ماهگي» است، در همين ارتباط با او گفتوگو كرديم.
«كوچه بينام» با اينكه سال گذشته در جشنواره فجر با استقبال مردم روبهرو شد و جوايزي هم به دست آورد، هنوز با گذشت نزديك به يك سال امكان اكران عمومي پيدا نكرده است. البته شنيدهايم كه قرار است يك ماه ديگر به نمايش درآيد. فكر نميكنيد بايد اين فيلم را زودتر اكران ميكرديد؟
تهيهكننده «كوچه بينام» در جشنواره فجر سال گذشته با دو فيلم حضور داشت. در همان شش ماه اول سال ترجيح دادند «عصر يخبندان» را اكران كنند و نمايش
«كوچه بينام» را به زمان ديگري موكول كردند. به نوعي اين موضوع هم شانس ما است كه اصولا زمانهاي خوبي نصيب اكران فيلمهايم نميشود.
«مردن به وقت شهريور» فيلم قبلي من پتانسيل بالايي براي فروش داشت. اما دقيقا يك سال طول كشيد تا اكران شود. اما فقط سه هفته به آن زمان نمايش دادند. خيلي هم زود سينماداران آن را از اكران برداشتند. بيشتر حس ميكنم نمايش آن به نوعي
از سر باز كني بود. اما خوشبختانه مردم از سينماي مستقل حمايت ميكنند و در همين شرايط فيلم دوميليارد فروش كرد. همان زمان اگر خاطرتان باشد همين اتفاق دقيقا براي «قندون جهيزيه» هم افتاد و آن فيلم فروش خوبي داشت.
شما كه چنين تجربهاي داشتيد چرا دوباره حاضريد «كوچه بينام» را در چنين زمان سوختهاي اكران كنيد.
بله، موافقم. اكران در اين شرايط به نوعي فيلمسوزي است و كمتر اثري در اين زمان فروش خوبي دارد. اين فيلم ميتواند بالاي سه ميليارد فروش كند چرا كه در جشنواره فجر ثابت كرد كه مورد توجه مخاطب قرار ميگيرد. اما اگر اين شرايط را از دست بدهيم زمان ديگري تا پايان سال براي نمايش فيلم نداريم.
من مطمئنم اين فيلم فروش بالايي خواهد داشت اما ممكن است با اين شرايط اكران نيمي از مخاطبان را از دست بدهيم. اما در هر صورت حاضرم به اين شرايط تن بدهم و فيلم را اكران كنم. از طرفي هم معتقدم فيلم خوب در هر زماني توسط مخاطب ديده ميشود.
سينماي من، سينماي مخاطب است و بسيار به اين موضوع اهميت ميدهم. زماني كه كار كودك هم ميساختم باز به ارتباط مخاطب با فيلم توجه ميكردم. در فيلمهاي ديگر هم همين گونه بود؛ مانند «به خاطر پونه». اما معتقدم يكي از بهترين فيلمهايي كه در كارنامهام دارم «كوچه بينام» است و اميدوارم در اكران اتفاق خوبي براي فيلم بيفتد. به نوعي اين فيلم را كاملترين فيلم خودم ميدانم. البته هر بار كه فيلمي ميسازم فكر ميكنم در حال ساختن بهترين در كارنامهام هستم. چرا كه اگر چنين حسي را نداشته باشم پيشرفتي در آثارم صورت نميگيرد.
گويا فيلمبرداري «هفت ماهگي» هم به اتمام رسيده است.
بله. «هفت ماهگي» تنها فيلم من است كه با فراغ بال ساختم. به اين دليل كه هر آنچه ميخواستم سر صحنه مهيا بود. تهيهكننده از تمام جوانب فيلم را حمايت كرد. استاد محمود كلاري در اين فيلم با من بود كه خود سينما است. دركنار آن با يك گروه بسيار حرفهاي همكاري داشتم كه من را به نتيجه اميدوار ميكرد. همين شرايط باعث شد كه فيلم بدون هيچ كم و كاستي شبيه فيلمنامه باشد. به جرات ميتوانم بگويم كه اين تنها فيلم من است كه تمام و كمال مانند فيلمنامه اجرا شد و به هر دليل از آن كم يا زياد نكرديم. در حال حاضر هم فيلم در حال تدوين توسط امير اديبپرور است.
فكر ميكنم تجربه خوب
«كوچه بينام» باعث شد كه دوباره با فرهاد اصلاني و باران كوثري همكاري كنيد.
تمام تركيب بازيگران اين فيلم درجه يك بودند. فرهاد اصلاني يكي از بهترينهاست. هر كسي آرزو دارد با او كار كند. باران كوثري هم به خوبي روي بازي احاطه دارد و خود را به ايدههاي كارگرداني در نقش نزديك ميكند.
آيا تصادف باران كوثري سر صحنه شما باعث نشد كه به كار لطمهاي وارد شود؟
اين اتفاق ناگوار اصلا به كار لطمه نزد. واقعا با مديريت گروه و صبوري تهيهكننده خوشبختانه توانستيم صحنههاي باقيمانده را هم با حضور اين بازيگر فيلمبرداري كنيم. تمامي سكانسهاي كوثري را گرفتيم و به هيچوجه فيلمنامه را تغيير نداديم.
در فيلمهايتان نقشي را بر اساس بازيگر خاصي مينويسيد؟
در «كوچه بينام» كاملا نقش بر اساس فرهاد اصلاني نوشته شده بود. در
«هفت ماهگي» هم شخصيت زن داستان بهشدت به باران كوثري نزديك بود.
فضاي «هفت ماهگي» چقدر شبيه كار قبليتان است؟
اين فيلم حاصل دغدغههاي اجتماعي بك زوج است كه قدر لحظات خود را نميدانند و خبر ندارند كه چقدر زود ميتواند دير شود. اما در «كوچه بينام» مساله فيلم چيز ديگري بود. اين فيلم از رازي صحبت ميكرد كه هرگز نميتوانست زير ابر باقي بماند.