به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه شرق؛ آلودگی هوای شهر تهران بهتدریج در طول سالها به یک امر سیاسی بدل شده است. از نظر عموم و حتی از نظر خود دولتمردان، میزان آلودهبودن هوای پایتخت، یک معیار برای موفق عملکردن دولتها بهشمار میرود. آلودگی هوا به صورت جدی با سلامت شهروندان ارتباط دارد و یکی از اولین وظایف حاکمیتی دولتها، این است که سلامتی و جان شهروندانشان را حفظ کنند. بنابراین یک خواسته عمومی برای درستشدن وضعیت آلودگی هوا، در زمانهایی که آلودگی هوا به اوج میرسد، به وجود میآید و این مسئله توسط گروههای سیاسی رقیب دولتها نیز به یکی از نشانههای ناکارآمدبودن دولت تعبیر میشود. چه در زمانی که در دولت دهم آلودگی هوا از حد گذشته بود و چه در دولت یازدهم که بهجز اولین سال، همچنان آلودگی هوا گریبان تهران را گرفته است، رقبای دولت که در دو جبهه متضاد بودند، این اعتقاد را داشتند که دولت به دلیل درستعملنکردن بهخوبی با آلودگی هوا مبارزه نکرده است. حتی کار تا جایی پیش رفته است که ماجرای آلودگی هوا با ورود ریزگردها به کلانشهرها، به ابعاد بینالمللی نیز کشیده شده است و گاهی، افزایش ریزگردها در کلانشهرها اینطور تعبیر میشود که دولتها به دلیل نداشتن رابطه خوب با کشورهای همسایه، نتوانستهاند آنها را ترغیب کنند که ریزگردهایشان به داخل کشور وارد نشود و به کلانشهرها نرسد. جو سیاسیشدن آلودگی هوا گریبانگیر خود دولت هم شده است. دولتها بهتدریج این تصور برایشان به وجود آمده است که آلودگی هوای تهران را بهمنزله کارنامه و معیار کارآمدی خود در نظر بگیرند. بنابراین در مواقعی که هوای پایتخت بهشدت آلوده میشود، با انواع بهانهها تلاش میکنند که مسئولیت را به گردن نگیرند یا اینکه مثل دولت سابق، تلاش کنند که اصلا آماری از آلودگی هوا منتشر نشود. از سوی دیگر، نهادهای مدنی و جمعیتهای مردمی که باید در زمینه حل آلودگی هوا تلاش زیادی به خرج دهند و بهنفع سلامت شهروندان به دولتها یا نمایندگان مردم فشار وارد آورند که مسئله آلودگی هوا به صورت ریشهای و بلندمدت حل شود، عملا کار چندانی انجام ندادهاند و کسانی که در مصدر امور هستند، حتی با سیاسیکردن این ماجرا، تلاش میکنند هر انتقادی به دولت را از سوی نهادهای مردمی، بهعنوان رقابت سیاسی و مخالفتی معرفی کنند که ریشه در تضادهای سیاسی دارد. از سوی دیگر، به دلیل اینکه آلودگی هوا به بسیاری از مسائل؛ از اصلاح خودروسازی گرفته تا بهبود سوخت نیازمند است و اصلاح هرکدام از این مسائل به مؤلفههای بیشتری وابسته است، دولتها به خود میگویند که شاید انجام این بهبودها به عمرشان قد ندهد بنابراین روی برنامههای کوتاهمدت سرمایهگذاری میکنند. بنابراین برنامههایشان مشکل آلودگی هوا را به صورت ریشهای حل نمیکند و دوباره دولت در نظر عموم ناکارآمد جلوه میکند و باید سراسیمه از زیر مسئولیت شانه خالی کند و چرخه معیوب تکرار شود.