به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ «بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي» ضرب المثلي بود كه مهر تاييد ميزد پاي تمام رنجي كه يك مسافر بايد به جان ميخريد تا خورجين تجربهاش را پر كند. براي نسل امروز اگر بخواهي از سفرهايي كه ماهها و سالها طول ميكشيد بگويي، پنداري از زندگي در كرهاي ديگر ميگويي و تاريخي بعيد. انگار نه انگار كه همين ٤٠ سال پيش مردم همين حوالي هنوز جادههاشان مالرو بود و تنها سرمايهشان چهارپايي كه به هنگام خستگي، وزنشان را به جانش تحميل ميكردند. حالا به لطف كارخانجات توليد خودرو نهتنها سرعت سفرها بالا رفته، كه زحمت سفرها هم كم شده، همان طور كه امنيتشان. كاروانسراها تنها جان پناه و محل استراحت مسافران و تاجران نبودند، بلكه آثاري شاخص به لحاظ معماري محسوب ميشدند. در دورههاي مختلف تاريخي تغييراتي در اين بناها صورت گرفته و بسته به نيازهاي زمان معماري و كاربري اين بناها دستخوش تغييراتي شده است. همچنين فاكتور ديگري كه در معماري و طراحي كاروانسراها دخيل بودند منطقه جغرافيايي قرارگيري آنها بود. اما به طور كلي كاروانسراها معمولا ساختماني مربع يا مستطيل دارند، در ورودي بزرگ و ديوارهايي ساده و غالبا آجري، در برخي بناها بادگيرهايي هم در چهار طرف بنا وجود دارد. دالاني مابين ورودي و حياط داخلي قرار گرفته كه براي جا دادن حيوانات باركش مورد استفاده قرار ميگرفته. حجرههاي استراحت مسافران پشت طاقهايي است كه دورتا دور حياط مركزي قرار دارند. در كاروانسراهاي شهري كه غالبا دو طبقه هستند، از حجرههاي پاييني براي انبار كردن كالاها و تبادل آنها با تجار ديگر استفاده ميشده و از حجرههاي بالايي براي منزل دادن مسافران.
تاريخ كاروانسراها
تاريخ ميگويد نخستين كاروانسراها را هخامنشيان تاسيس كردند. هرودوت، مورخ يوناني در سفرش به ايران در دوران هخامنشي، از ساختمانهايي نام ميبرد كه بين شوش و سارد ساخته شدهاند و ميگويد اين ساختمانها در مسيري قرار گرفته بودند كه مسافران آن را سهماهه طي ميكردند. هرچند كه در مورد نامي كه براي اين بناها انتخاب شده بود توضيحي داده نشده و همين موضوع ميتواند اين شبهه را ايجاد كند كه منظور هرودوت همان چاپارخانههايي است كه در راه شاهي، بزرگراه باستاني هخامنشيان، وجود داشتند. اما چيزي كه مسلم است اين است كه هخامنشيان بناهايي را براي اتراق كوتاه مسافران در مسير راه شاهي احداث كرده بودند. هرودوت همچنين در مورد وضعيت راههاي عصر هخامنشي مينويسد: «واحد مقياس راهها فرسنگ است و به مسافت هر چهار فرسنگ منزلي تهيه شده موسوم به ايستگاه؛ در اين منازل مهمانخانههاي خوب برپا شده.» وسعت امپراتوري هخامنشي ايجاب ميكرد كه براي برقراري ارتباط ميان شهرها و مراكز مختلف كشور راههايي امن و منظم وجود داشته باشد. اسناد تاريخي مويد وجود اين نظم و امنيت در راههاي ارتباطي آن دوران هستند. در دورههاي تاريخي بعدي نيز اين امنيت از ان جهت حفظ شد كه راه ابريشم كه مسيري استراتژيك در آن روزگار بود از سرحدات شمالي ايران عبور ميكرد. همين بود كه دولت درآمد خوبي در قبال تامين امنيت تجار داشت و همين ميتوانست انگيزهاي باشد تا امنيت راهي كه سواحل مديترانه را به شرق دور پيوند ميداد توسط دولتهاي اشكاني و ساساني تامين شود. اما ساخت كاروانسراها در دوران باستان محدود نماند و سلجوقيان هم بناهايي را در ميانه شاهراههاي عبور مسافران و تاجران به نام خود سند زدند. عصر صفوي هم كه در تاريخ معماري ايران دورهاي شاخص محسوب ميشود و نامش با بناهايي گره خورده كه معماريشان جهانيان را مبهوت ساخته است، دورهاي طلايي در احداث كاروانسراهاي ايراني به حساب ميآيد. اين بارز بودن آثار معماري در مورد كاروانسراهاي به جا مانده از اين دوران هم صدق ميكند. بسياري از كاروانسراهايي كه امروزه در ميان جادههاي هرچند ناامن و غيراستاندارد ايران هنوز هم پابرجا هستند، باقيمانده هنر معماران عصر صفوي هستند.
دوران اوج راهسازي در ايران باستان برميگردد به دوران ساساني، در نتيجه بيشترين تعداد كاروانسراها هم در همين دوران ساخته شده است. راهسازي و وجود كاروانسراهاي متعدد در يك مسير، نشاندهنده رونق تجاري و اقتصادي در آن منطقه بود. همان طور كه راه ابريشم و رونق اين راه در مقطعي از تاريخ باعث به وجود آمدن كاروانسراهاي بسياري در اين مسير شده است، بسياري از بناهايي كه امروزه با عنوان كاروانسرا مورد مطالعه باستانشناسان هستند، در مسير پررونق جادهاي كه از چين تا مصر امتداد داشت، قرار دارند.
كاروانسراها به لحاظ معماري از باارزشترين بناهاي تاريخي هستند، و برخي آنها را بزرگترين نوع ساختمانهاي اسلامي ميدانند. اين بناها كه در فرهنگ لغات با نامهايي مانند رباط، ساباط، كاربات و خان نامگذاري شدهاند، كاربردهاي مختلفي داشتند. بعضي از انها كه بيشتر با نام رباط مشهور شدهاند اختصاص به تيمار حيوانات و چارپايان كاروانيان استفاده ميشدند. كاروانسراها غالبا داراي چاه آب و آب انبار بودند كه چاهها معمولا در ميان حياط مركزي بنا قرار داشتند و آب انبارها با توجه به دوره زماني بنا در داخل يا خارج از كاروانسرا قرار داشتند. بعضي از كاروانسراها خصوصا بناهايي كه در مسير جاده ابريشم قرار داشتند داراي فروشگاه براي خريد و فروش، تهيه نان، تهيه گوشت، نمازخانه و آسياب بودند كه براي سهولت مسافران در نظر گرفته شده بود. كاروانسراي دير گلچين در جنوب تهران وكاروانسراي مهيار در جاده اصفهان شيراز از جمله بناهايي هستند كه چنين امكاناتي را ميشد در ميان دالانها و اتاقهايشان پيدا كرد.
كاروانسراي ايراني به روايت جهانگرد فرانسوي
شايد تصويري كه «ژان باتيست تاورنيه» جهانگرد و بازرگان معروف فرانسوي، در سفرنامهاش از كاروانسراهاي ايراني ميدهد تصويري دقيقتر باشد: «كاروانسراها مهمانخانه مشرقزمين هستند و با سبك مهمانخانههاي ما خيلي فرق دارند. نه آن لوازم راحت و آسايش در آنها يافت ميشود نه آن پاكي و تميزي. بناي آن مربع است. تقريبا مثل محوطه ديرها و معمولا يك طبقه هستند. بناي دو طبقه به ندرت ديده ميشود. يك درب بزرگ مدخل آن است و در وسط سه ضلع ديگر، يك تالار با يك طاق بزرگي ساخته شده كه مخصوص منزل محترمين است كه شايد آنجا منزل كنند. در دو سوي تالارهاي وسط، اتاقها و حجرههاي كوچكي است كه هر كس يكي از آنها را اختيار ميكند. اين حجرهها در طول اضلاع در سه پا از زمين حياط مرتفعتر و در يك خط بنا شدهاند و طويلهها در عقب و پشت اتاقها واقع هستند. گاهي طويلهها هم براي منزل كردن به راحتي اتاقها ميشوند. اغلب مسافران در زمستان بيشتر ميل به اقامت در طويلهها ميكنند به جهت اينكه گرم است. طويلهها هم مثل تالارها همه طاقپوش هستند و از اتاقهاي كاروانسرا يك پنجره كوچك به طرف آخور طويله باز ميشود كه شخص ميتواند از آنجا نگاه كند و ببيند اسبش را خوب پرستاري ميكنند يا نه؟ اخيرا در پشت آخورهاي طويله سكويي بسته شده كه سه چهار نفر ميتوانند قطار بخوابند و اغلب نوكرها روي آن سكوها غذا طبخ ميكنند. فرش و تختخواب و لوازم طباخي تمام بايد همراه مسافرها باشد و آذوقه و ارزاق هم هرچه بخواهد از نان و روغن و ميوه به اقتضاي فصل به قيمت خوب از كاروانسرادار يا دهاتيهاي اطراف كه بر راه ميآيند، بايد خريداري كنند. كاه و جو هم براي اسبها هست مگر در چند منزل كه نبود. در بيابان از بابت اجاره اتاقهاي كاروانسراها چيزي از مسافر نميگيرند و در شهرها وجه دريافت ميدارند كه خيلي مختصر است. معمولا كاروان داخل كاروانسرا نميشود، به جهت اينكه گنجايش اين همه جمعيت را ندارد و از حيوان و آدم در هر كاروانسرا بيش از يكصد سوار، نميتواند منزل كند. همين كه وارد ميشوند هر كس حق دارد براي خود يك اتاق انتخاب كند. غني و فقير يكسان هستند و تفاوت درجه و مرتبه در اين مكانها منظور نميشود.»