به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شبستان؛ تعریف علوم انسانی در متن زیر برگرفته از کتاب «مبانی علوم انسانی» نوشته احمد حسین شریفی مرور می شود:
ویژگی های موضوع علوم انسانی
موضوع علوم انسانی عبارت است از «کنش های انسانی»؛ اعم از کنش های ظاهری یا باطنی؛ جوارحی یا جوانحی و فردی یا اجتماعی. علوم انسانی درباره کنش های انسانی، علل و عوامل شکل گیری آن ها، پیامدها و آثار آن ها و پیش بینی و کنترل آن ها بحث می کند. این موضوع در مقایسه با موضوع علوم طبیعی، دارای ویژگی هایی است که علوم انسانی را از سایر علوم متمایز می کند. با توجه به این که ساختار هر علمی تا حدود بسیار زیادی وابسته به موضوع آن علم است و همچنین حل مسائل و انتخاب متد یا متدهای یک علم به شناخت ویژگی های اختصاص موضوع آن وابسته است.
جزء فعالیت های انسانیِ انسان بودن
منظور از کنش های انسان، کنش های انسانیِ انسان است نه همه کنش هایی که از انسان صادر می شود. به عنوان مثال جهاز هاضمه، غاذیه، دافعه یا دستگاه تنفسی انسان کنش هایی را انجام می دهند اما این نوع کنش ها را کنش های انسانیِ انسان نمی دانیم؛ اینها از کنش های زیستی و فیزیولوژیکی آدمی اند. اختصاص به انسان به ما هو انسان ندارند بلکه کنش انسان به ما هو حیوان یا موجود زنده به شمار می روند. همه موضوعاتی که از حیطه اراده و آگاهی ما خارج اند، از حیطه علوم انسانی نیز خارج اند.
به همین دلیل موجودات طبیعی نیز از دایره علوم انسانی خارج اند زیرا وجود و تحقق آنها وابسته به اراده و آگاهی ما نیست. البته استفاده هایی که ما از آن ها می کنیم و تصرفی که در آن ها انجام می دهیم، جزء کنش های انسانی بوده و به همین دلیل محکوم احکام علوم انسانی می شوند.
با توجه به موضوع علوم انسانی دانسته می شود که دانش هایی مثل فلسفه و الهیات، علی رغم تلقی عمومی، جزء علوم انسانی به شمار نمی روند. زیرا موضوع فلسفه و الهیات جزء کنش های انسانی نیستند.
فلسفه به معنای متعارف از احکام عام هستی بحث می کند و قواعد و قوانین کلی حاکم بر همه هستی را مورد بحث قرار می دهد. در حالی که علوم انسانی از هستی های خاص بحث می کنند. هستی هایی که تحقق آنها وابسته به خواست و اراده آدمی است. البته موضوع علوم انسانی نیز همچون همه موجودات دیگر محکوم به قوانین و قواعد فلسفی هسند یا مباحثی همچون خداشناسی، وحی شناسی و معادشناسی نیز هر چند از این جهت که از عوامل شکل دهنده و تاثیرگذار در کنش های انسانی اند، در علوم انسانی باید مورد توجه قرار گیرند اما تحلیل حقیقت این امور و بحث های مفصل درباره آنها از حیطه علوم انسانی خارج است.