فرهنگ امروز / جعفر سيد٭
اگر سخناني را كه برخي از دانشجويان در روز ١٦ آذر در مقابل رييسجمهور، عليه دولت تدبير و اميد به عنوان پرسش، با لحن شديد و غليظ مطرح ساختند، در گذشته گفته ميشد، بيشك نهتنها از دانشگاه اخراج و از تحصيل در ساير دانشگاهها محروم ميشدند، بلكه به عنوان تشويش اذهان عمومي و اخلال در نظم و نظام، تحت تعقيب هم قرار ميگرفتند. اما به حمد الهي امروز با اين دولت، روح پرسشگري به وجود آمده است.
امروز دانشجويان عزيز چهرههاي مغبون و مظلوم جامعهاند. اگر دانشجويان با تفكر يا تشكل خود بخواهند حرفي بزنند ولو تند يا اشتباه باشد، به عنوان ابراز نظر شخصي يا گروهي، ايرادي ندارد. ولي آنگاه موضوع مشكل ميشود كه دستها و سايههايي بخواهند دانشجويان پاكدل را ابزار مقاصد سياسي خود كنند و چه بسا با وعده و وعيد براي مناصب آينده آنان را تشويق و تحريض كنند. در اين صورت دانشجويي كه با اين ذهنيت وارد فعاليت سياسي بشود و براي خود حقي قايل باشد، به صرف ورود در تشكل سياسي خود را مدعي و طلبكار جامعه ميداند، بيآنكه خدمت مفيدي از علم براي مردم داشته باشد! دغدغه اصلي دانشجويان بايد در وهله نخست دغدغه علمي باشد. البته دانشجوي خنثي و بيتفاوت نسبت به مسائل جامعه هم مطلوب نظر نيست اما به فرموده رهبر معظم انقلاب وظيفه اصلي دانشجويان، تحصيل علوم و خودسازي روحي و كسب آگاهي و هوشياري است. بعضي از رشتههاي تحصيلي كاربردي نيستند. اگرچه فراگيري آن رشتهها هم نياز جامعه است اما علم مجرد و علومي كه فقط در ذهن فرد و اتاق شخص بماند و به جامعه سرايت نكند، چه ارزشي دارد؟! ما شديدا به علم روز جهان امروز نيازمنديم. دوران دانشجويي دوران كوتاه اما تاثيرگذاري است و بايد از اين فرصت حداكثر بهرهبرداري علمي صورت پذيرد. تحصيل صوري و سر فصلهاي بعضا غيرمفيد يكي از معضلات دانشگاهها و دانشجويان است. از استادان عزيز خواهش ميكنم با رويكرد خود كاري نكنند كه فراگيران، براي خريد پاياننامهها به موسسات تايپ و تكثير روي بياورند. پيشنهاد ميكنم در رشته ادبيات به جاي اين همه تحقيق بيثمر و تكراري درباره فردوسي، حافظ، سعدي و نظامي و ديگر مشاهير، براي پاياننامه در هر استان به شناخت نويسندگان و شاعران و هنرمندان معاصر آن ديار بپردازند و حتي اگر از آثارشان ايراد بگيرند، اين خود در معرفي آنان و توسعه فرهنگ هر منطقه بسيار بيشتر از پاياننامههاي خريداري شده موثرتر خواهد بود. امروز در دانشگاههاي ما شوق فراگيري علوم كم و ميل به كسب مدرك بسيار است و دانشجويان ما آن روح و نشاط و شادابي لازم را ندارند. سعي كنيم زمينههاي فرهنگي و هنري دانشگاهها را تقويت كنيم. البته يكي از معضلات جامعه تحصيلكرده، بيكاري است. دانشجويي كه ميبيند پس از سالها يادگيري علوم، شغلي ندارد و از زندگي يك فاميل درسنخوانده با شغل آزاد عقب است، نه شغل دارد و نه امكان ازدواج! اين خود انگيزه تحصيل را كم ميكند. اينجاست كه بعضي از نو پزشكان با درمانها و جراحيهاي كاذب و مبالغ گزاف ميخواهند يك شبه از رقيبان خود پيش بيفتند. نگذاريم دانشگاهها ميدان تاخت و تاز سوء اهالي سياست و محل شعار زنده باد، مرده باد شود! همچنان كه نبايد بگذاريم دانشجويان در لاك پژمردگي خود باشند و از فضاي دانشگاه بترسند و هميشه بلهقربانگو باشند! بگذاريم دانشجويان تعامل سازنده پيدا كنند. نشريه داخلي داشته باشند و با هم رشته ساير دانشگاهها تجربههاي خود را منتقل سازند. نگذاريم تحصيل، تنها براي مرفهين و طبقه بيدرد جامعه يا براي خواص و سفارش شدهها باشد و جامعه را به سمت طبقاتي شدن بكشاند. استخدامها كه اغلب چنين بوده است. به لحاظ اقتصادي كه شكاف بيش از پيش مشهود است اما نگذاريم استعدادهايي صرفا به دليل عدم تمكن مالي از آنچه ميتوانند تحصيل كنند، بازبمانند. در اين صورت است كه ميتوانيم به خود بباليم جامعهاي با فرهنگ اسلامي داريم.
٭مدير انتشارات آشنايي
روزنامه اعتماد