فرهنگ امروز/ علیرضا امیرحاجبی:
گویا دست رویدادها نمیخواهد گریبان موزه هنرهای معاصر تهران را رها کند. اما گاه این رویدادها نیکفرجام و برمبنای حسننیت هستند و گاه برعكس. بیانیه انجمن نقاشان ایران در زمینه نگرانیهای گروهی از هنرمندان کشور از آن دست رویدادهای نیک و شفاف بود که باید قدرش را دانست که لااقل انجمنی، جایی هست که در موارد ضرور (نارنجی) دست به اقدامی بزند و هنر تجسمی ایران را حمایت کند. محتوای این بیانیه کاملا برمبنای دلسوزی و خیرخواهی نوشته شده بود. نگرانی از وضعیت آثار گنجینه موزه هنرهای معاصر و رویدادهای تلخ ماههای گذشته (که البته بهخیر گذشت) مهمترین قسمت این متن بود. ما همگی در این نگرانی شریک هستیم اما باید دراینمیان چند نکته را فراموش نکنیم. نخست اینکه خطی نامحسوس و کمظرفیت درحال زیرسؤالبردن بخشهای مختلف حوزه تجسمی ایران است و با زدن انواع و اقسام اتهامات به هنرمندان باسابقه ایران، گالریداران و مدیران اسبق تجسمی و توهینهای رنگارنگ قصد دارد تا به اشکال مختلف بین همین تعداد اندک هنرمندان تجسمی اختلافافکنی و محیط هنری ایران را آلوده کند. این خط ضعیف از کجا ساماندهی و هدایت میشود؟ خدا میداند. پس بهتر است در حین انتقاد و هشداردهی به یک مدیر، راه و کلام خود را بهطور شفاف از این جریان جدا کنیم. اگر انجمن نقاشان ایران حامی هنرمندان ایران است بهتر است به توهینهای بیشماری که به استادان هنر نقاشی ایران شده و میشود پاسخ دهد و به حمایت از این بزرگواران برخیزد. دومین مسئله اعلام و انتشار فهرست آثار حاضر در موزه هنرهای معاصر است که این نیز بسیار جای بحث دارد. در هیچکجای جهان موزههای معتبر دست به انتشار فهرست کامل آثار خود نمیزنند. اگر گروهی ارجمند از نقاشان فرانسوی یا آمریکایی به موزه لوور پاریس یا موزه هنرهای مدرن نیویورک بروند و چنین درخواستی داشته باشند در نهایت یک کتاب از اموال هنری موزه در اختیارشان میگذارند که نمایانگر بخشی از داراییهای موزه است. این قانونی نانوشته است که دلایلی را نیز با خود بههمراه دارد ازجمله ملاحظات غيرصنفي. هر موزهای هم که ادعا کند بهطور شفاف تمامی آثار خود را اعلام کرده، بدانید که سرگرمتان کرده است. شفافیت در همهجا مفید نیست. بسیاری از کتابخانههای جهان تعدادی از کتابها یا دستنوشتههای نویسندگان و دانشمندان را مخفی میکنند. از جمله نوشتههایی از لینکلن و زیگموند فروید در کتابخانه کنگره. وجه دیگر ماجرا کارتهای برنده است. موزههای معتبر جهان همواره در زمینه حضور برخی از آثار مهم در گنجینههایشان سکوت میکنند تا در زمان مناسب بهعنوان برگ برنده آنها را به نمایش بگذارند مثل طراحیهای کاراواجو که سالها در موزه واتیکان در سکوت خاک میخورد و ناگهان با اعلام خبر وجود این طراحیها در سال ٢٠١٢ مثل توپ صدا کرد و باعث افزایش بازدیدکنندگان این موزه شد. اما مجید ملانوروزی، مدیر مرکز هنرهای تجسمی و موزه هنرهای معاصر، قول داده که کتابی کامل از داراییهای هنری موزه منتشر خواهد کرد که شاید در حوزه موزهداری استثنایی قلمداد شود. نگرانی انجمن نقاشان و نیز بسیاری دیگر از هنرمندان به این طریق رفع خواهد شد. اما نحوه دیگر رفع این نگرانی، حضور اعضای ارجمند و بزرگوار انجمن در موزه هنرهای معاصر است. خود بهشخصه شاهد بودم که چندین گروه از هنرجویان و هنرمندان ایرانی و خارجی با کسب مجوز از دفتر مدیریت موزه توانستهاند از گنجینه موزه هنرهای معاصر دیدن کنند. این اقدام مهمی در زمان مدیریت مجید ملانوروزی است که نباید آن را از یاد ببریم. سوم اینکه در زمینه فقدان امکانات و بودجه لازم باید گفت که بودجه را باید مانند حق قلمداد کرد و آن را با رایزنی و چانهزنی گرفت؛ بهویژه در کشورمان، ایران، که هنر تجسمی در شاکله دولتها آنچنان جایگاهی ندارد. درحالحاضر بههیچعنوان نیازی نیست که اثر جدیدی برای این موزه خریداری شود. آنقدر خریداری شده که برای هفت نسل کافی است. مدیران موزه امروز فقطوفقطوفقط باید در فکر مرمت و نگهداری صحیح آثار موزه باشند که در این زمینه کمکاریهای فراوانی شده است که نیازی به ذکر آنها نیست. اما چند مورد را بهطور حضوری به مدیر موزه اعلام کردم و هشدار دادم. مشارکت محدود بخش خصوصی در زمینه برپایی نمایشگاهها و مرمت آثار و خود بنای فاخر موزه هنرهای معاصر میتواند کمی بار را از شانههای مدیریت مرکز کم کند. در این سالها ساختمان و سازه موزه مورد بیتوجهی زیادی قرار گرفته که باعث اندوه بیشازحد من است. تا آنجا هم که در توانم بود کمک کردم تا بخشی از موزه سروسامان یابد. این را وظیفه خود میدانستم و به آن عمل کردم. شاید روزی گزارشی در این باب بنویسم. اما تکرار میکنم که مدیریت نباید چانهزنی برای گرفتن بودجه بیشتر را از وزیر ارشاد فراموش کند. وزیر ارشاد مهربان است. پس میتوان توجیهش کرد. موزه هنرهای معاصر تهران آبروی هنر معاصر ایران است. بسیاری از میهمانان دیپلماتیک خارجی برای دیدن فرهنگ و هنر امروزین ایران به داخل این بنای شریف قدم میگذارند و حیرتزده میشوند. هیچ نمیخواهیم جز سرفرازی ایران و فرهنگ ایرانی.
روزنامه شرق