به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «نگرشهای ایرانی» اثر محمد بقاییماکان با حضور مولف اثر و میرجلالالدین کزازی، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی دوشنبه (پنجم بهمنماه) در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
به ایران شیفتگی پیشینی دارم
در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «نگرشهای ایرانی» میرجلالالدین کزازی، پژوهشگر حوزه ادبیات به بیان دیدگاههای خود درباره ایران و هویت ایرانی پرداخت. وی گفت: شیفتگی از نگاهی بسیار فراخ دوگونه میتواند داشت اول شیفتگی نکوهیده که مایه گمراهی است و دوم شیفتگی پیشینی که ریشه در شناخت و آگاهی دارد. من اگر بر ایران شیفتهام، اگر آن را سرزمین فر و فروغ میدانم برپایه شیفتگی پیشینی است. اگر من ایرانی نبودم و در این سرزمین سپند اهورایی چشم به جهان نگشوده بودم همچنان بر ایران میشیفتم. ایران به راستی دلرباست هرکس که ایران را بشناسد خواه، ناخواه بر او خواهد شیفت.
کزازی به ایرانشناسان و اسلامشناسانی مانند هانری کربن اشاره کرد و گفت: این بزرگوار یک ایرانشناس و اسلامشناس فرانسوی بود که یکی از برترین اندیشمندان جهان به شمار میآید. او در پژوهشی گرانسنگ سرگذشت اندیشه ایرانی را پژوهیده و در آثار خود به نمایش گذاشته است. شاهنامه نیز از جمله آثار سترگ ایرانی است که با ایران و تاریخ ایران دارای پیوندی ناگسستنی است. با اندرز نمیتوان ایرانی ماند با خوانندگان کتاب هم نمیتوان ایرانی ماند کتاب باید از «یاد» به «نهاد» برسد و انگیزه را به اندیشه تبدیل کند. روزگار ما روزگار دروغهای بزرگ است روزگار گسستنها و از خود بیگانگیهاست. به همین دلیل باید از وابستگیهایمان به فرهنگهای رسانهای بکاهیم تا ایرانی بمانیم.
«نگرشهای ایرانی» راهنمون ایرانشناسی است
این پژوهشگر ادبیات ادامه داد: گسستهای فرهنگی بسیاری در طول تاریخ در ایران اتفاق افتاده است اما نکته بارز اینجاست که هیچگاه ایرانی بودن از ذهن و زبان یک ایرانی فراموش نشده است. کتاب «نگرشهای ایرانی» کتابی است که مانند مشتی از یک خروار، مشکی است از یک عبیر. اما این کتاب به خواننده یاری میرساند که به شناخت ایران نائل شود. دلبستگیهای ما را به فرهنگ ایران نشان میدهد. راهنمونی شایسته است برای کسی که میآغازد شناخت ایران را. این کتاب آنجایی که به نیمه میرسد زنگ و آهنگی دیگر مییابد که البته به سود کتاب نیست. خوشتر این بود که مطالب در دفتر دیگری چاپ میشد. نویسنده در رویه ۸۷ گزارشی درباره چهارشنبه سوری ارایه کرده است در این گزارش خود سوری را آیینی شاد و سرورانگیز دانسته اما معنای سرخی را از یاد برده است.
کزازی در بخش دیگری از سخنانش به تاثیر ایران در آراء و نظرات فلاسفه و اندیشمندان جهان پرداخت و گفت: افلاطون از جمله نخستین فیلسوفانی است که بنیاد اندیشهورزانه خود را از جهان ایرانی اخذ کرده است. اگر به آلمان سری بزنیم در آنجا هگل اعتقاد دارد که تاریخ با ایران آغاز گرفته است. سزار در یادداشتهای خود میخواهد تا مانند کوروش باشد. نیچه اندیشمند آلمانی کتاب «چنین گفت زرتشت» را مینویسد با این تفاسیر باید بدانیم ایرانی بودن به شناسنامه نیست. ایرانی بودن برهان قاطعی در اندیشه، گفتار و کردار میخواهد.
از هویت ایرانی دفاع کنیم
بقاییماکان گفت: کتاب حاضر قرار بود دو برابر آنچه منتشر شده است به چاپ برسد باید بگویم این کتاب به تشویق و توصیه زندهیاد پرویز ورجاوند تالیف شد. زمانی که قرار بود کتاب از زیر چاپ دربیاید به ناشر گفتم این کتاب برای شما تولید مساله میکند که اتفاقا همین طور شد و به شخصه تهدیدهای بسیاری درباره این کتاب و طرح روی جلد آن شنیدم و در پاسخ به تهدیدها گفتم مطالب کتاب و طرح روی جلد آن یعنی ایرانی بودن.
وی ادامه داد: مساله جالب توجه این است که وقتی در جامعهای بافرهنگ ایرانی احساس شود که کسی یا کسانی در حال شوخی با فرهنگ آن هستند افرادی پیدا میشوند که در مقابل این هجمه میایستند. بعد از هجرت حضرت پیامبر (ص) افرادی مانند ابومسلم، بابک و مازیار قد برافراشتند و با شمشیر از ایران و هویت ایرانی دفاع کردند اما در مقابل این افراد گروه و تفکری به نام «شعوبیه» به وجود آمدند که با کار فرهنگی از ایران و هویت آن دفاع کردند.
این نویسنده با اشاره به اینکه سالهاست از تحقیقات کتابخانهای دست کشیده است، گفت: به نظرم در حال حاضر زمانهای نیست که در یک عزاخانه کسی کراوات قرمز ببندد از این رو در این یک دهه تمام وقت و انرژی خود را بر سر این مساله گذاشتم که به ترمیم فرهنگ ایرانی بپردازم و ایرانی و هویت آن را حفظ کنم. تا ایران و جامعه ایرانی نباشد اعتقادات چه معنایی دارند؟ این سرزمین ایران است که به اعتقادات ما معنا داده است بنابراین باید آیینهای ایرانی مانند نوروز در ایران حفظ شوند تا بتوانیم بدون ترس آنگونه که دوست داریم عبادت کنیم.
بقاییماکان با اشاره به ۴۴ فصل کتاب خود گفت: تمامی این فصول دارای رگههای مشترک هستند و آن ایران و رگههای ایرانی است و در جای جای کتاب به این نکته تاکید کردهام که باید روح ایرانی حفظ شود و خاک وطن اگر که رفت چه خاکی بر سر کنیم.