به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ قاسم پورحسن، استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به ضرورت تولید علم و نظریه گفت: یکی از دغدغه های مهم و اساسی در ایران آن است که ما چرا نتوانسته ایم دست به تولید علم و دانش و تفکر و اندیشه ای نو بزنیم.
وی با بیان این که حقیقت آن است که تولید علم امری فرمایشی و دستوری نیست بلکه فرآیندی است که محققان و اساتید و نخبگان جامعه عهده دار تولید علم و اندیشه و دانش هستند، ادامه داد: در دنیای معاصر هر کشوری که بتواند دست به تولید دانش و تفکر بزند، آن کشور را باید صاحب اندیشه و در مسیر پیشرفت دانست.
مولف کتاب «هرمنوتیک تطبیقی: بررسی همانندی فلسفه تاویل در اسلام و غرب» با تاکید بر این که البته پیشرفت امروز نه به معنای ثروت بوده و نه به معنی انباشتگی محصولات کارخانه ها بلکه توسعه و پیشرفت در دوره کنونی، به تولید علم است، بیان کرد: هر چند علیرغم تلاش هایی که در ایران برای تولید علم و نظریه انجام شد، اما نتیجه آن ها تنها تدوین مقالات در حجم بالا و قابل توجه بود و ما متاسفانه نتوانستیم به تولید اندیشه و علم و دانش دست پیدا کنیم.
وی فرآیند تولید علم و دانش را نیازمند سه دسته تلاش و کوشش دانست و افزود: سه اقدام مهم در این راستا باید انجام پذیرد؛ نخست اعتبار بخشیدن نیرومند به نخبگان و اساتید و دانشمندان. متاسفانه ما هنوز فهم درست و صحیحی از اهمیت بنیادین اساتید و نخبگان و محققان و پژوهشگران در زمینه تولید علم و اندیشه نداریم و تلقی مان از این قشر، تنها تولید مقاله است نه علم، در حالی که وظیفه اصلی دانشمندان و اندیشمندان و اساتید و نخبگان، تولید علم و اندیشه است.
این کارشناس فلسفه اسلامی، هرمنوتیک و فلسفه دین با یادآوری این که در واقع هنوز نتوانسته ایم میان تدریس و تولید علم تفاوت و تمایز قائل شویم، ابراز کرد: ما نقش اساتید را منحصر در آموزش دیده ایم در حالی که تنها انتظار تولید مقاله و آموزش از سوی اساتید و نخبگان، توقعی نا به جا بوده و باید جا به جایی در نقش آنها صورت بگیرد و این قشر را از محوریت تولید مقالات، به سمت ایجاد تفکر و اندیشه و دانش ببریم.
مولف کتاب «زبان دین و باور به خدا» تلاش دوم را داشتن افق مدون خواند و اذعان کرد: متاسفانه نه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و نه روسای دانشگاه ها، هنوز افقی ۱۰ ساله برای تولید علم و اندیشه ترسیم نکرده اند. صرف تشویق اساتید یا برگزاری بزرگداشت یک روز در سال به مناسبت روز پژوهش، هیچ گره ای را باز نکرده و مشکلی را برطرف نمی کند بلکه ما باید هسته پژوهشی در دانشگاه ها و مراکز پژوهشی تشکیل دهیم.
پورحسن در ادامه ابراز کرد: بنابراین تا زمانی که نتوانیم افقی روشن در این راستا ترسیم کنیم، نباید انتظار داشته باشیم علم و نظریه به صورت اتفاقی تولید شود. بنیادی ترین تلاش تولید علم و اندیشه است که این امر اساسی ترین صورت بندی از افق ها را نیاز دارد.
وی با اظهار تاسف از اینکه هنوز جامعه ما سهمی از این افق های طولانی مدت را ندارد، اظهار کرد: این در حالی است که در بسیاری از کشورها مهم ترین مساله برای دانشگاه ها و وزارت علوم ها، داشتن افق بوده و این که استاد در آینده ۱۰ ساله، با توجه به نیازهای جامعه به سمت تولید علم و اندیشه باید پیش رود.
استادیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی سومین تلاش را ایجاد بستر و نگاه انتقادی در فضای علمی بیان کرد و گفت: هنوز در جامعه خود نتوانسته ایم به مرزهای انتقادی نزدیک شویم و همه ما از نقد تفکر و اندیشه و نظریه هراسان و بیمناک هستیم. در این راستا بسیاری از نشست هایی که در قالب کرسی های نظریه پردازی صورت می گیرد، بیشتر به تعارفات علمی شبیه است تا به نقادی های علمی.
وی با تاکید بر این که بدون نقد نمی توان علم و نظریه و اندیشه تولید کرد، افزود: حجم انبوهی از تدوین کتابها و مقالات در کشور صورت می گیرد در حالی که نقد نمی شوند. این در حالی است که نقد پایه و اساس تولید علم بوده و بنابراین به نظر می رسد باید توجه نیرومندتری نسبت به مقوله نقد داشته باشیم.
وی با اشاره به اینکه نقد تنها به مثابه مناقشات صرف نظری نیست بلکه هماوردی اندیشه است، اذعان کرد: بدون نقد امکان شکل گیری تفکری که بتواند منطبق با نیازها و مسائل و ابتلائات جامعه باشد، کمتر انتظار می رود.
پورحسن با یادآوری این که این سه تلاش یاد شده در بسیاری از کشورهایی که به تولید اندیشه و علم نزدیک شده اند، صورت گرفته است، خاطر نشان کرد: البته علیرغم همه انتقاداتی که وجود دارد، ایران بستر و توان و استعداد و ظرفیت لازم را نسبت به سایر کشورهای اسلامی و کشورهای منطقه دارا است اما مهم ترین مساله، فقدان برنامه ریزی درست و نبود برنامه ریزی صحیح و چشم انداز و افقی مناسب است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در پایان سخنانش یادآور شد: تا زمانی که اعتبار جدی به اساتید و دانشگاه ها اختصاص ندهیم و افقی روشن نداشته باشیم و نتوانیم زمینه نگاه های انتقادی را فراهم کنیم، بعید به نظر می رسد به غیر از تولید حجیم مقالات، بتوانیم دست به تولید فکر و اندیشه و علم و نظریه بزنیم.