به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سلسله نشستهای بررسی شاخههایی از علوم انسانی بعد از انقلاب اسلامی با عنوان «تاریخ نگاری اسلامی» با سخنرانی دکتر علی بهرامیان، پژوهشگر تاریخ اسلام و مدیر اسناد مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی دوشنبه ۱۲ بهمنماه در سرای کتاب موسسه خانه کتاب برگزار شد. دبیری این نشست را مرتضی هاشمیپور به عهده داشت.
نگاه سکولار فیاض به تاریخ اسلام
بهرامیان گفت: پیش از انقلاب افراد مذهبی دست به قلم که میخواستند دیدگاهی درباره تاریخ ارائه کنند به بیان یک نگاه کلی از آن بسنده میکردند. در این رابطه میتوان به برخی از این کتابها اشاره کرد، برای مثال کتاب «تاریخ اسلام» نوشته علیاکبر فیاض هنوز کتاب نسبتا خوبی است. فیاض در این کتاب تلاش کرد یک نگاه کلی از تاریخ اسلام و محیط عربستان، عراق، ایران قبل از اسلام، سیره پیامبر(ص)، خلفای راشدین، بنیامیه و بنیعباس تا تقریبا سقوط بغداد ارائه کند.
وی افزود: زمانی که کتاب «تاریخ اسلام» به چاپ رسید، فیاض در تالیف آن متهم به یک نگاه سکولار شد، به عبارتی فیاض بدون در نظر گرفتن منافع مذهبی این اثر را تالیف کرده بود. البته در محتوای آن ردی از توهین و اهانت نبود اما مولف با یک دید خاورشناسانه سراغ موضوع رفته بود.
این پژوهشگر تاریخ صدر اسلام ادامه داد: کتاب دیگری که میتوانم نام ببرم «بامداد اسلام» نوشته عبدالحسین زرینکوب است که تقریبا در رسته کتاب «تاریخ اسلام» فیاض قرار میگیرد. به عبارتی اگر پیش از انقلاب شما خواننده کتابهای فارسی زبان بودید و میخواستید از تاریخ ایران به یک نگاه و دیدگاه برسید، کتابهایی که در این زمینه موجود بود از انگشتان دست تجاوز نمیکرد. البته همین تعداد کتاب، نیز آثار ارزشمند و مفیدی به شمار میآمدند.
تاثیر انقلاب اسلامی بر تحقیق در زمینه تاریخ
بهرامیان اظهار کرد: یکی از آثاری که پیش از انقلاب بسیار تاثیرگذار بوده و میتوانم بگویم کمتر مسلمان اهل فرهنگ و مذهبی است که آن را نخوانده باشد، کتاب «فرهنگ تمدن اسلام و عرب» نوشته گوستاو لوبون بود، این کتاب مورد علاقه افرادی چون محمدتقی شریعتی و آیت الله سید محمود طالقانی بود و با استناد به این کتاب میخواستند بگویند که اسلام یک دین تمدنساز بوده و غربیها نیز به این امر رسیدهاند. این در حالی است که اگر کتاب «حاجی آقا» اثر صادق هدایت را نگاه کرده باشید، کتاب لوبون و ترجمه آن را به تمسخر گرفته است زیرا این کتاب از زبان اصلی به فارسی ترجمه نشد بلکه مترجمی هندی این اثر را به زبان اردو ترجمه کرد و پس از آن محمدتقی فخرداعی گیلانی آنرا به فارسی برگرداند. اثری که هدایت معتقد بود که از لحاظ ترجمه اشتباهات بسیاری دارد.
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به وضعیت تاریخ پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیان کرد: انقلاب اسلامی جنب و جوشی در ایران و جهان به پا کرد و در کشور زمینه تحصیلات عالی از همه لحاظ فراهم شد تا مردم درباره تاریخ ایران و اسلام بیشتر بدانند. این امکانات تنها محدود به دانشگاه نبود بلکه موسسات دولتی و غیردولتی پدید آمدند تا به تحقیق بیشتر در زمینه تاریخ پرداخته شود.
این مدیر بخش اسناد مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی عنوان کرد: نکته مهمی که درباره دایر شدن رشته تاریخ در دانشگاه مطرح شد قرار گرفتن آن در زیرمجموعه دانشکده ادبیات بود. این طراحی در حالی اجرا شد که ایران کشوری کهن با فرهنگ و تاریخ چند هزار ساله بود و پیش از انقلاب بر هویت باستانی آن تاکید میشد با این وجود بسیار عجیب است که در ایران هیچگاه دانشگاه مجزایی برای رشته تاریخ در نظر گرفته نشده است!
چرا آگاهی مردم نسبت به تاریخ ساخته نشد؟!
بهرامیان افزود: اگر از دانشگاه صرفنظر کنیم حتی یک دانشکده مخصوص تعلیم تاریخ ایران تشکیل نشد و پس از تاسیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، یکی از رشتههایی که در این دانشکده گنجانده شد، رشته تاریخ بود. قرار دادن تاریخ در دانشکده ادبیات به این معنی بود که مدیران دانشگاه تاریخ را چیزی ذیل ادبیات میدانستند.
وی ادامه داد: شنیدم زمانی که علامه محمد قزوینی به ایران آمده بود و می خواستند وی را در دانشگاه تهران استخدام کنند تا تاریخ تدریس کند، در شورای دانشگاه که برای استخدام وی نظرخواهی شده بود، گفته بودند مگر تاریخ هم تدریس میخواهد؟! بر اساس این روایت باید گفت حتی کسانی که در شورای تصمیمگیری دانشگاه بودند تصور نمیکردند که ایران با وجود تاریخ چندین هزار ساله نیاز دارد که تاریخ و فرهنگش به صورت جدید مورد تحقیق و مطالعه قرار گیرد، نقد شود و آگاهی مردم نسبت به آن ساخته شود.
این پژوهشگر تاریخ گفت: هنوز هیچ دانشگاه مجزایی برای تاریخنگاری نداریم. با همه تغییراتی که صورت گرفته و تخصصی شدن تاریخ، دانشکدهای هم برایش در نظر گرفته نشد و تاریخ همچنان جزو تیول ادبیات است. ضمن اینکه با وجود رشد دایره المعارفنویسی و رونق دانشنامهنگاری، هنوز حتی دانشنامه مجزایی برای تاریخ تالیف نشده است.
تاریخ تحلیلی اسلام شهیدی یک نگاه استاندارد دارد
بهرامیان بیان کرد: با توجه به اقبالی که به تاریخ ایران و اسلام پس از انقلاب شد، نمیتوانم بگویم با فعالیتهایی که انجام شده، کیفیت تالیفها بسیار بهتر از قبل است. اگرچه تحقیق درباره موضوعهای گسترده صورت گرفته و کتابهای متعددی منتشر شده اما کتاب هایی که در زمینه تاریخ تشیع به نگارش درآمده همچنان از دو مساله رنج میبرد؛ نخست اینکه آثار تالیف شده تحت تاثیر خط و خطوط خاورشناسان است و کمتر جنبه مستقل دارد و دیگر اینکه حتی در حیطه نظری هم تحت تاثیر آنهاست به ویژه از زمانی که افکار امثال فوکو در ایران ترجمه شد، برخی تلاش کردند که تاریخ ایران و اسلام را از زاویه نگاه فوکو تالیف کنند و نتیجه این تلاش تمسخرآمیز بود زیرا آنها بر مبانی نظری فوکو به اندازه کافی مسلط نبودند.
وی اظهار کرد: بنابراین بعد از انقلاب با یک موج تاریخنگاری ایران و اسلام مواجه شدیم که باید بگویم یکی از افراد فعال در این زمینه سید جعفر شهیدی بود که قبل از انقلاب نیز در تالیف و ترجمه تاریخنگاری حوزه اسلام فعالیت میکرد اما چندان تاثیرگذار نبود. به عنوان مثال وی کتاب «جنایات تاریخ» و «زندگانی علی بن الحسین(ع)» را تالیف کرد که به دلیل تمرکز بر امور دیگری چندان مطرح نشد اما پس از انقلاب «تاریخ تحلیلی اسلام» کتاب درسی شد؛ کتابی که بخشی از آن را از روی نوار سخنانش پیاده کردند و این اثر حاوی نگاه استاندار به تاریخ اسلام بود.
این منتقد عنوان کرد: پس از انقلاب حوزههای علمیه نیز در زمینه تاریخنگاری فعال شدند و در این میان نه تنها بر حسب وظیفه مشغول تالیف تاریخ اسلام شدند، بلکه حتی نگاه تاریخی به ایران در قرون معاصر را با تکیه بر نقش روحانیت مدنظر قرار دادند و تلاش کردند این نقش را به ویژه در دوره مشروطه و پس از آن برجسته کنند؛ تالیفهایی که قدری نگاه سوگیرانه دارد و توجه ویژهای به صفویه شده است. در این عرصه به ویژه دکتر رسول جعفریان پژوهشها و تالیفاتی را ارائه کرد که این تلاش نباید نادیده گرفته شود. وی در حوزه پژوهشهای تاریخ اسلام، صفویه و تاریخ معاصر تلاش کرده تا نگاه مستقلی داشته باشد و از خاورشناسان ایده نگیرد و بیشتر بر ماخذ تکیه کند.