فرهنگ امروز/ مسعود فراستی:
مالاريا| واقعا بد است براي پرويز شهبازي كه قدم به قدم و دم به دم به عقب برود تا به« نفس عميق»اش برسد كه فيلم بدي بود. عيار ۱۴ را او ساخته؟ شك ميكنم.
آخرين بار كي سحر رو ديدي؟| در اين سن وسال خيلي عيب ندارد كه آدم فيلم بد بسازد. اما خيلي بد است كه باور كند تجربه فرم ميكند و فيلم به اين لوسي و بيفرمي بسازد. دوربين رو دستكم تكان بس است؟ شبهاي روشن همچنان خيلي از « سحر...» جلوتر است و فرمدارتر.
نفس| اين ديگر فيلمسازي نيست. با رانت كسي فيلمساز نميشود و اگر يكشبه شد، يكشبه هم ساقط ميشود. چقدر اين فيلم مشمئزكننده است و چقدر ضدزن و ضدكودك. طرفداري مزورانهاي دارد از مظلوميت بچهها. ضدجنگ بودن فيلمساز ديگر بدجوري لو ميرود و جانماز آبكشيدنهايش.
امكان مينا| استيصال محض است. انگار فيلمساز « ليلي با من است» ٢٠ سال عقب رفته. لگد به مرده زدن چه سود؟
عليه داعش، تفكر و طرفدارانش بگوييم كه معضل اصلي جهان است و ما.
دلبري| فيلم بدي است با يك سطر قصه خوب. كار غيرممكني است كه با بازي فوقالعاده قاضياني كمي ممكن شده. يك نمايش تكنفره است. نمايش نيست اما تكنفره خوبي است -بازي- چشمكزدنهاي جانباز معلولي كه در تمام فيلم ديده نميشود، خوب در آمده. فيلمساز بايد سينما بياموزد.
نقطه كور| صد رحمت به «شيفت شب» و موشكشي با تفنگ بادياش.
ايستاده در غبار| انتخاب مهدويان و زحمت بسيارش در اين آشفتهبازار بيدردي و بيمساله بودن، قابل دفاع است و تحسين. اما فيلم درنيامده و متوسلياناش و مستندش. شيوه مهدويان، نريشن و ترجمه تصويرياش و بازسازيهايش، حسي توليد نميكند. راه ديگري بايد يافت. مثلا شيوه محمدعلي فارسي و مستندهاي جنگياش قابل تامل است.
باركد| يك قدم به جلو است - نسبت به يخبندان - اما همچنان به «ضدگلوله»اش نرسيده. كمدي، ژانر واقعي كيايي است.
زاپاس| فيلم بسيار متوسطي است و عقبتر از « ناخواسته» اما تا اينجا بهترين جشنواره است. هم جعفري خوب است، هم عزتي. كمدي كوچك قابل تحملي است، هرچند پايانش
در نيامده.
پل خواب | فيلم اولي بدي است و بسيار متوهم. ربطي هم به جنايت و مكافات ندارد. با اين توهم، بعيد است به
فيلمسازي برسد.
لانتوري| فيلم پرهياهويي است حتي قبل اكران جشنوارهاياش. بعضي بسيار خوششان آمده - حتي قبل از ديدن- و برخي بسيار متنفرند- باز قبل از ديدن- اما فيلم، خيلي بد نيست. «عصباني نيستم ۲» است و عقبتر از آن. تكنيك كمي آرامتر شده اما همچنان گيج است و شلوغ. نه مستند است نه داستاني. شخصيت اول
در نيامده. فيلم نان سوژه ملتهبش را ميخورد و نان نام جنجالياش. با جنجالآفريني خيلي نميشود جلو رفت، عقب چرا.
روزنامه اعتماد