فرهنگ امروز/ دکتر هامون سبطی . پزشک عمومی و مدرس ادبیات:
سازمان سنجش آموزش کشور که اکنون متولی برگزاری کنکور سراسری است، متخصصترین و سازمانیافتهترین نهادی است که میتواند امر سنجش دانشآموزان را با برقراری عدالت نسبی بر عهده داشته باشد. قرار بود پس از حذف کنکور، امتحانات نهایی را در مقطع دبیرستان جایگزین آن کنند. ولی این کار مانند حذف یک مسئله و جایگزینکردن چند مسئله به جای آن است که مشکلات را پیچیدهتر میکند. اصلیترین مشکل کنکور اضطرابزایی آن است و عامل اصلی این اضطراب، شیوه امتیازبندی گزینههاست، آن هم به این دلیل که هر سؤال فقط یک گزینه صحیح دارد با صد نمره مثبت و سایر گزینهها اشتباهاند با ٣٣ نمره منفی! با تغییر این رویکرد و تمایز در نمرههای گزینهها میتوان این اضطراب را به شکل چشمگیری کاهش داد و عدالت و تمایز را بین دانشآموزانی که مطالعه داشتهاند و کسانی که اصلا مطالعه نداشتهاند، برقرار کرد. پرسش اصلی این است؛ آیا افرادی که کنکور را پایهگذاری کردهاند قصد داشتهاند عدهای دیگر از این پدیده سودجویی کنند؟ مثلا اینکه آموزشگاههای رنگارنگ بر پا شود؟ یا کتابها و جزوههای مختلف به خورد دانشآموزان کشور داده شود؟ یا.... با اندکی درنگ متوجه میشویم اینگونه نبوده است. والدین ما وقتی وارد دانشگاه شدند، کنکور سراسری وجود نداشت؛ هر دانشگاهی در زمانی خاص آزمونی برای رشتههایی خاص برگزار میکرد. اما رفتهرفته با افزایش کسانی که تمایل داشتند از طریق تحصیل به جایگاهی مناسب در جامعه دست یابند و همچنین با افزایش مراکز آموزش عالی، این نیاز پدید آمد که آزمونی سراسری به نام کنکور شکل بگیرد؛ آن هم فقط با یک هدف: برقراری عدالت؛ یعنی فلسفه کنکور سراسری چیزی جز گسترش عدالت در حوزه آموزش عالی نبود.
مطمئنا مشکلات بسیاری در این سالها وجود داشته که کنکور اینگونه بدشکل و بدنما شده و باعث شده همه از فلسفه وجودی آن فاصله بگیرند. به نظر من در وضعیت کنونی این نیاز همچنان وجود دارد؛ یعنی هنوز هم ما به یک شیوه عادلانه نیاز داریم که هر کسی با هر سنی و هر شرایطی بتواند وارد دانشگاهها شود و احساس کند در حقش اجحافی نشده یا حداقل کمترین اجحاف شده است؛ این نیاز فقط با برگزاری آزمونی سراسری و هماهنگ که خطاها یا مداخلات انسانی در نتایج آن کمترین امکان تأثیرگذاری را داشته باشد، برآورده میشود. آنچه تستیبودن کنکور را الزامی میکند، همین تأثیرناپذیریاش از خطاها و مداخلات انسانی است.
برتریها و کاستیهای آزمونهای گزینهای در مقایسه با آزمونهای تشریحی
سازمان محترم سنجش آموزش کشور، یکی از دقیقترین سازمانها در کل تاریخ اداری ایران معاصر است. میزان تخلفاتی که در این چند دهه در این سازمان صورت گرفته به تعداد انگشتان یک دست هم نیست؛ اهمیت این سازمان ایجاب میکند که در این حد، دقیق و حسابشده عمل کند. واقعا ماجرای آزمون سراسری، ماجرایی است در حوزه امنیت ملی.
حالا برخی میخواهند برای حل این مسئله (مشکلات کنکور)، صورتمسئله (وجود کنکور سراسری تستی با مدیریت سازمان سنجش) را پاک و مسئله جدیدی (کنکور سراسری تشریحی با مدیریت آموزشوپرورش) را جایگزین آن کنند؛ یعنی برای حل یک مسئله، مسئلهای دیگر طرح کنیم که شبیه همان باشد و شاید هم سختتر و پرحاشیهتر و فقط خوشحال باشیم که کاری کردهایم! میخواهیم کنکور را تبدیل کنیم به یک، دو، سه یا چهار امتحان نهایی! واقعا چه کسی میتواند تضمین کند اگر آزمون سراسری به شیوه تستی، به آزمون تشریحی تبدیل شود، مشکلات اجرائی، مالی، اجتماعی و اخلاقی بیشتری پیش نخواهد آورد؟
عدالت کنکور تا حدی به دلیل تستیبودن آن است؛ گزینه صحیح مشخص است و دانشآموزان باید آن را انتخاب کنند تا نمره کامل بگیرند. ولی در آزمون تشریحی، داوری انسانی پا به میان میگذارد و معیار مشخصی برای این داوری وجود ندارد. این شعار که «کنکور را حذف میکنیم» برزبانراندنش راحت است اما زمانی که پای عمل به میان بیاید، دشوار میشود. سازمان سنجش فقط با گزینهها سروکار دارد و دستگاه پاسخنامهخوان؛ با وجود این بعد از کنکور میبینیم صف معترضان است که پشت در سازمان سنجش غوغا میکنند؛ حالا اگر شما بخواهید ارزشگذاری جگرگوشههای خانوادههای ایرانی را به دست مصححان شریف بسپارید که بهناچار ذهنیت خودشان را در تصحیح پیاده میکنند، بهراستی با چند میلیون اعتراض مواجه خواهید شد؟ پدر و مادری که فکر میکنند مثلا در امتحان نهایی سال دوم دبیرستان، چون نمره ٢٠ فرزندانشان، ٥/١٩ شده، تمام تلاش و حاصل زندگیشان بر باد خواهد رفت، آیا به این سادگی به نتایج اعلامشده گردن خواهند نهاد؟ در عمل هیجانات آنی بروز میکند که در چنین وسعتی کنترلش بسیاربسیار سخت است. سالهای سال طراحان کنکور کاملا ناشناخته باقی ماندهاند، اگر کنکور را به امتحان نهایی تبدیل کنیم، آیا تضمینی هست که با پرشمارشدن طراحان این ناشناختگی همچنان ادامه یابد؟ آیا در صورت حذف کنکور، مؤسسات کنکورمدار، به فکر فعالیتهای دانشبنیان میافتند یا تولید علم میکنند؟! مثل روز روشن است که دهها برابر حالا، مؤسساتی برای امتحانات نهایی با تبلیغاتی مانند: «معدل ٢٠ فرزندان شما را از گهواره تضمین میکنیم!»، «در مؤسسه ما سؤالاتی نظیر امتحان نهایی طرح میشود!»، «معلمان ما همان طراحان سؤالات امتحان نهایی هستند!»، «امتحان نهایی آسان است!» و هزاران دروغ دیگر پدید میآیند. سازمان سنجش یک دژ امنیتی است که کسی نمیتواند بهسادگی در آن اخلال ایجاد کند. به جای آنکه این موضوع را به وزارت آموزشوپرورش بسپاریم که خودش وظایف سنگینی بر عهده دارد، بهتر است آن را همچنان در اختیار سازمانی بگذاریم که تخصص لازم را در این زمینه دارد و سالهای سال در این زمینه تجربه کسب کرده و سازماندهی شده است، اما از او بخواهیم که این آزمون را بهتر از پیش برگزار کند. حتی مشکل کنکور این نیست که کلاس کنکور به وجود میآورد؛ هر آزمون دیگری که جایگزین شود، کلاس آن هم به وجود میآید و سودجویان در آن زمینه هم فعالیت میکنند. مشکل کنکور مشکلی نیست که با حذفش برطرف شود. مشکل اصلی کنکور «اضطرابزایی» آن است که باید اصلاح شود. من بهعنوان دبیری که سالهای سال با دانشآموزان در ارتباط بودهام، قاطعانه بر این باورم که بزرگترین مشکل کنکور «اضطرابزایی» مفرط آن است. از یکی، دو سال قبل از کنکور، دانشآموزان اضطراب روز کنکور را دارند! و همین اضطرابِ توانفرساست که راه را برای ورود سودجویان و دلالان و کذابان این حوزه، به همهجا باز میکند، از رسانه ملی گرفته تا خانههای شخصی مردم. نتیجهگیری آنکه با این روش: ١- شکل خشن و مکانیکی تأثیر نمره منفی به روشی هوشمندانه برای نزدیککردن آزمون تستی به آزمون تشریحی تبدیل میشود. ٢- امتیاز تستیبودن، یعنی عدم تأثیرپذیری از خطاها و مداخلات انسانی به قوت خود باقی میماند. ٣- از میزان اضطرابزایی آزمون سراسری بهشدت کاسته میشود. ٤- دید کلی و خلاقانه چه از طرف دانشآموزان و چه از طرف طراحان موردتوجه جدی واقع میشود.
روزنامه شرق