به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ دكتر جانالله كریمی مطهر، استاد دانشگاه در نشست «بررسی ادبیات ایران در آثار نویسندگان روسی» كه با حضور دكتر زینب صادقی، استاد ادبیات دانشگاه برگزار شد، گفت: فرهنگ و ادبیات فارسی جایگاه مهمی در ادبیات روسیه پیدا كرده است. شعر كلاسیك فارسی نه تنها روی آثار، بلكه بر مكاتبات نویسندگان و شاعران روسیه نیز تأثیرگذار بوده است.
وی افزود: «فت» شاعری است كه غزلهای حافظ را به زبان روسی ترجمه كرد و از خلال ترجمههای او بود كه لئون تولستوی با دیوان حافظ آشنا شد. تأثیر غزل حافظ را حتی در رمان «آناكارنینا» تولستوی میتوان دریافت. در این رمان معروف، مصراع نخست این بیت از حافظ آمده است كه میگوید: «برو ای زاهد و بر دُردكشان خرده مگیر/ كه ندادند جز این تحفه به ما روز الست».
این استاد دانشگاه توضیح داد: هنگامی كه تولستوی را تكفیر میكنند و كلیسا او را به دین فرامیخواند، او در پاسخ به كلیسا داستان معروف موسی و شبان را برایشان نقل میكند و به آنها متذكر میشود كه تعریفی از خدا و دین برای خود دارد. هنوز هم برای ما ایرانیان دانستن این نكته جالب است كه روسها با بهرهگیری از اندیشه شاعران و نویسندگان ایرانی، مانند مولوی، سعدی و حافظ آثار ماندگاری خلق كردهاند. من میتوانم به اندازه چند صفحه فقط شاعران و نویسندگان روسیهای را نام ببرم كه زبان فارسی را میدانستند یا با ترجمههای آثار ایرانی آشنا بودند و در ادبیاتشان از این امكان استفاده كردهاند. اگر به ادبیات روسیه نگاهی جزئینگرانه بیندازیم درخواهیم یافت كه در آثار آنها، از جریانهای اجتماعی ایران مثل نقش صوفیگری در ادبیات فارسی و همچنین داستانهای حماسی به مراتب یاد شده است و آنها این مباحث را تحلیل كردهاند.
وی ادامه داد: قرن نوزدهم عصر بخار است؛ دورهای كه سفرهای مختلف به كشورهای متعدد صورت میگیرد و نتیجه این سفرها، علاقهمند شدن مردم به زبان و ادبیات دیگر ملل است. محققان روسی در سال ۱۸۱۱ یک آكادمی فارسی در سنتپترزبورگ تشكیل دادند تا به شكل كاربردی و علمی تعیین كنند كه چه آثاری اولویت دارد تا به روسی برگردانده شود. آنها همان زمان تصمیم گرفتند كه در عرصه شرقشناسی دست به انجام كارهای نظاممند بزنند. پس از این دوره روسها پا را فراتر نهادند و به دوران تأثیرپذیری و تأثیرگذاری رسیدند. آثار نویسندگان و شاعران بزرگ دنیا تا پیش از اینها اغلب از زبان فرانسه ترجمه و وارد روسیه میشد.
كریمی مطهر اضافه كرد: در قرن نوزدهم نویسندگان متعددی تحت تأثیر ادبیات فارسی بودند اما از همه آنها مهمتر میتوان به الكساندر پوشكین اشاره كرد. او تحت تأثیر ادبیات مشرق زمین و به ویژه زبان و ادبیات فارسی بود. هنگامی كه فاضلخان گروسی پس از مرگ وزیرمختار ایران به روسیه میرود تا آتش جنگ مانند دفعات قبل بین ایران و روسیه شعلهور نشود، او شعری به فاضلخان تقدیم میكند. پوشکین در آن شعر به فاضلخان میگوید، درست است كه ما سرزمین یخبندان و هوای سردی داریم اما روسیه جایی است كه شما در آن احساس غربت نمیكنید چرا كه در اینجا حافظ و سعدی نامهایی آشنا هستند.
وی توضیح داد: نمادهایی مانند گل و بلبل، در شعر پوشكین از زبان فارسی وام گرفته شده است. او در شعری طبیعت روسیه را با ایران مقایسه میكند و میگوید: در اینجا بلبل روی گل آواز نمیخواند، بنفشه و گل رز دیده نمیشود و به جای همه اینها در خیابانها پهنها لگدمال میشوند. او چنان در زمینه شرق شناسی غور كرد كه توصیفی از هر یك از ملل شرقی ارایه میداد. این نویسنده در آثار مختلفش بارها اندیشههای شرقی را تكرار میكند. گفتمان سعدی در آثار پوشكین و حتی در نامهها و نقل قولهای او هم وجود دارد. نویسندگانی مانند پوشكین و تولستوی از فرهنگ و حكمت مشرق زمین بهترین بهره را بردهاند.
دكتر زینب صادقی، عضو هیأت علمی دانشكده زبان و ادبیات روسیه دانشگاه الزهرا نیز در این نشست گفت: سخنان دكتر كریمی مطهر مرا به ۱۰ سال پیش برد. هنگامی كه دانشجوی ایشان بودم. به تشویق او بود كه امروز درباره ادبیات روسیه سخن میگویم. نیكلای گومیلف، شاعری است كه بسیار تحت تأثیر زبان و ادبیات فارسی بود. او در دوران كودكی به خواندن آثار روسی به ویژه آثار پوشكین علاقه داشت و شیوه پیشینیان و پیشكسوتان او باعث شد كه او هم به خواندن ادبیات مشرق زمین روی آورد.
وی افزود: سفر گومیلف به كشورهای شرقی دلیل دیگر گرایش او به شرق شد. حتی دوستانش به دلیل علاقه وافری كه او به شرق داشت، گومیلف را حافظ لقب میدادند. در آثار گومیلف روح شرقی و ایرانی دیده میشود. او مجموعه شعری به نام «ستون آتش» دارد كه بخشی از آن را به كشور ایران و زبان فارسی اختصاص داده است. همچنین در نمایشنامه «فرزند خدا» هم از فضاهای شرقی استفاده كرده است. در حقیقت تماس روسها با ایران باعث شد كه آنها ادبیات ایران را هم بشناسند. او در ۱۹۱۷ به ایران سفر كرد و در همان حال و هوا به شیراز و حافظ روی آورد. شیفتگی به فرهنگ شرق چنان در دل او رخنه كرده بود كه در آثارش بازتاب ادبیات فارسی بارز بود.
این استاد دانشگاه اضافه كرد: هنرمندان روس برای رسیدن به ایدهآلهای خود از ایدههای شرقی بهره میبردند. برای شاعری مانند گومیلف مساله شرق و غرب دغدغه اصلی و اساسی به شمار میرفت.