شناسهٔ خبر: 42477 - سرویس دیگر رسانه ها

شعر فارسی نسبت به جامعه‌شناسی در ایران باسابقه‌تر است

عبدالله کوثری می‌گوید: حوزه های مختلفی از علوم در ایران وجود دارد که به خاطر تفاوت در قدمت و پیشینه نمی توان همه آن علوم را در یک مجموعه بررسی کرد.

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ عبدالله کوثری مترجم معاصر گفت: شعر در ادبیات پارسی سابقه‌ای حدود هزار و چهارصد سال دارد در حالی که علوم انسانی در ایران عمری بیش از صد سال ندارد. طبیعی است که شعر فارسی نسبت به جامعه شناسی در ایران هم با سابقه تر باشد و هم از استحکام بیشتری برخوردار باشد.

او گفت: از سوی دیگر اینکه جامعه شناسی و تحقیقات صورت گرفته در مورد این علم در ایران جوان است، عمری واضح است. با این توضیحات یک دوره صد ساله از شعر و جامعه شناسی در ایران کاملا با هم متفاوت خواهند بود و نمی‌توان این دو را در یک جایگاه دانست.

کوثری ادامه داد: عدم رشد تفکر نقادانه در جامعه ما به این معنا نیست که ما نسبت به گذشته اصلا متحول نشده‌ایم. بر این اساس اگر جامعه امروزمان را با وضعیت اجتماعی دوره ناصری مقایسه کنیم به راحتی در می یابیم که ایران در این دو دوره کاملا متفاوت است. ما نسبت به گذشته تحول پیدا کرده‌ایم اما بحث بر سر این است که علوم جدید در ایران تا چه حد توانسته از طریق کتاب‌ها و دانشگاه به جامعه نفوذ کند. به نظر می‌رسد میزان دانش پذیری جامعه ما در حد بسیار پایینی قرار دارد.

کوثری افزود: درکشوری که بیش از چهل درصد مردمش را جوانان و دانشجویان تشکیل می دهند و هشتاد میلیون هم جمعیت دارد با آمار هزار و دو هزار تیراژ رو به رو می‌شویم و فقط می توانیم برای فرهنگ این کشور متاثر و متاسف باشیم. وقتی کتابی در مورد بررسی شاهنامه با تیراژ هزار و پانصد کتاب منتشر می شود و همین مقدار هم به دو، سه سال زمان احتیاج دارد تا فروخته شود، نشان دهنده کمی طرفداران فکر و اندیشه در سطح جامعه است.

این مترجم معاصر گفت: جامعه‌ای که از دل خود برای جهان امروز کسانی چون هگل را رشد می دهد، از سازمان‌دهی و انسجام بالایی برخوردار است و بر همین اساس هم ادبیات را نقد می‌کند و هم جامعه را. کشور ما در طول صد و پنجاه سال اخیر چنین زمینه‌ای را نداشته است و نتوانستیم همانند غربی‌ها در زمینه فرهنگی تولید داشته باشیم. در ادبیات هم این مورد وجود دارد و به جای معرفی نویسندگان قوی بیشتر به ترجمه روی آورده‌ایم. در این شرایط ترجمه توان ارائه اندیشه های نو را دارد و طبعا بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

او در پایان گفت: زادگاه علوم جدید همچنان غرب است و کشورهای شرق جهان فقط مصرف کننده‌اند. فاصله پیش آمده بین غرب و شرق آنچنان نزدیک نیست که ما بتوانیم وعده روزی را بدهیم که با غرب هم تراز شویم. اروپا بنا به دو علت روشنگری و انقلاب صنعتی در دوره رنسانس توانسته به این جایگاه دست پیدا کند. این حرکت در کشور ما شکل نگرفت و ما تنها کاری که توانستیم انجام دهیم آن بود که در حدود صد و پنجاه سال پیش این علوم را به زبان فارسی ترجمه کردیم.