به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شبستان؛ کرسی ترویجی «گذار فلسفه دینی به معیار بینالادیانی اندیشه پیشرفت و نظریه مدیریت قدرت» برگزار می شود.
بنابر این گزارش، دانشگاه ادیان و مذاهب با همکاری معاونت آزاداندیشی این دبیرخانه، کرسی ترویجی«گذار فلسفه دینی به معیار بینالادیانی اندیشه پیشرفت و نظریه مدیریت قدرت» را با ارائه احمد آکوچکیان و نقد تقی آزاد ارمکی برگزار می کند.
علاقه مندان برای حضور در این نشست می توانند روز پنجشنبه، ۶ اسفندماه، از ساعت ۱۲:۴۵ به دانشگاه ادیان و مذاهب، سالن کنفرانس امام موسی صدر مراجعه کنند.
این گزارش می افزاید: در خلاصه طرح بحث آمده است: سؤال از نسبت دین و فهم و راهبری تغییر، همچنان سؤال زنده و پرهیاهوی جهان امروز است. در روزگار معاصر و برای اولین بار در تاریخ بشر سه جریان بزرگ تمدنی به یکدیگر رسیده اند: یکی جریان تمدنی و بحران های درونی آن در جهان غرب که امروز به صورت نسخۀ راهبرنده، به هر قیمتی، به ویژه به جهان سوم صادر میشود؛
دوم، جریان های دورۀ معاصری جهان اسلام با میانداری قطب های گوناگون قدرت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و جنبشهای هر از چندی در آن؛ و سوم، جریان تمدنی و بحران ها و لوازم آن در دورۀ معاصر ایرانی مصادف با ظهور انقلاب اسلامی با تاکید بر قرائت شیعی از اسلام و اندیشۀ حیات و اندیشۀ مدیریت تغییر و نضج آن در اقلیم های پیرامونی.
مسئله مشترک، «کدامین الگو برای راهبری انسان، جامعه و تمدن پیش روی بشری»، است. پاسخ به این حجم عظیم سؤالات با این رویکرد، الزامات و اقتضائات خودویژه خویش را دارد. سطح نظام مسائل پیش روی دین، بسیار وسیعتر و ژرفتر از رویکرد چونان کانتی، اشلایر ماخری، وبری و مینتزبرگی، از حوزۀ کاربردی آیندهنگاری راهبردی، تا جامعهشناسی دین تا معرفتشناسی و در عمیقترین سطح تا فلسفۀ دین را شامل است. در این برهه، گذار و رویکرد فلسفۀ دینی (با تأکید بر اصل انتظار استعلاءیی) به معیار بین الادیانی اندیشۀ پیشرفت و مدیریت قدرت، یک ضرورت ناگزیر برای همۀ ادیان انبیایی و حتی مکاتب نیمه الهیاتی ترقی خواه است.
در این طرح نظر، کوشش میشود الگوی ساختاری نظری ـ اقدامی و روششناختی تازهای در خصوص رابطه دین با توسعه (پیشرفت و مدیریت قدرت) پیشنهاد گردد. خاستگاه این رویکرد، با بر حذری از غلطاندازی خودخواسته یا ناخواستۀ اربابان قدرت به نام دین، بنیان متاپارادایمی(و به طور خاص معرفتشناختی و روششناختی) مدنیت معاصر دینی تلقی میگردد. در مجموع میتوان گفت جهتگیری اصلی این نگره، دستیابی دقیقتر به الگوی بررسی و تحقیق حضور دین در جهان جدید است. سطوح مطبّقِ از نظری به عملیِ تحلیل این نسبت با مفروض داشت نسبت پیشرونده و بازخورندی آنها، به قرار زیر در نظام جامع مطالعات بین الأدیانی، در شش لایه پیشنهاد میشود:
۱ـ از سطح نگرش فلسفه دین: دین به مثابه نسبت امر متناهی با امر نامتناهی غایی و نظام انتظارات مبتنی بر آن.
۲ـ تا سطح بازخوانی معرفتشناخت اندیشه دینی به مثابه اندیشه دینشناخت پیشرفت و رهسپاری به نظریه دینشناخت پیشرفت، از مبانی پارادایمی تا الگوی نظامهای مطلوب رشد.
۳ـ تا سطح تحلیل توصیفی جامعهشناختی دین با لحاظ رخدادهای عینیت جامعه مسلمانی در چند دهه اخیر در جهان معاصر اسلامی.
۴ـ تا سطح الگوی مدیریت توسعهای دین در مقتضیات پایدار جامعه هدف.
۵ـ و تا سطح الگوی آیندهنگار راهبری تحول در عینیت جامعه دینی.
۶ـ و تا سطح سازوکار گفتمانی پیشرفت با کانونیت تجربه هنری.
نظامیابی سطوح یادشده در گروِ یک الگوی روششناختی ـ سازوکاری پیشرونده ـ بازخورندی (در قالب یک قیاس عملی) است. جهان جدید برای گذار از بحرانهای بینتمدنی معاصر حاجتمند این منطق بینالأدیانی است. ظرفیت نظری، راهبرندگی توسعهای، آیندهنگاری، تداوم تمدنی و اگزیستانسیال ادیان و مکاتب داعیهورز میانداری حیات پیشروی بشری، در این چارچوبه به تحلیل روشنتری میآید. نظر برگزیده، اینک پیشِ روست.
گفتنی است، این نظر پس از بیان تفصیلی مسئله در دو فصل، در تبیین سطوح یاد شده شش گانه نسبت دین و توسعه و روش شناسی تحقق آن سامان یافته است.