به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شبستان؛ جلد اول کتاب نقد قوه شناخت، تالیف آیت الله علی عابدی شاهرودی منتشر شد.
بنابر این گزارش، پژوهش حاضر تالیف آیت الله علی عابدی شاهرودی و حجت الاسلام والمسلمین علی اردستانی است که در گروه فلسفه پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سامان یافته است و شامل ۱۰ فصل به شرح زیر است:
فصل اول: مختصات و احکام شناخت شناسی
فصل دوم: ماهیت شناخت
فصل سوم: انقسامات شناخت
فصل چهارم: عناصر شناخت
فصل پنجم: منطق سنجش و اکتشافات
فصل ششم: دستگاه دانش در قوه شناخت
فصل هفتم: نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت
فصل هشتم: تحلیل نظریه شناخت ترانسندنتال کانت و نقد آن بر پایه نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت
فصل نهم: تمایز نهادینه نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت از نظریه شناخت ترانسندنتال کانت
فصل دهم: تمایز نهادینه نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت از نظریه های فلسفه پس از کانت
این گزارش می افزاید: نویسنده در بخشی از مقدمه کتاب خود، درباره موضوع کتاب می نویسد: دستگاه شناخت، به طور ذاتی در نهاد عقل، استقرار دارد و عقل، برحسب طبع عقلی خویش، این دستگاه را به کار می برد. بر این اساس، دانش ها پدید آمده اند و همچنان پدید می آیند و پیشروی می کنند. مقصود از دستگاه شناخت استانده، همین دستگاه نهادینه طبیعت عقل است، اما از آن حیث که به وسیله نقادی عقل به عقل، می تواند بیشتر آشکارسازی شود، بلکه می تواند به طور همیشه آشکارسازی آن فزونی یابد؛ زیرا نقادی عقل به عقل می تواند به طور همیشه به وقوع پیوندد. استاندگی دستگاه شناخت، فقط به معنای بودن آن تحت انضباط و قانون عقل است، و با آنکه استانده است، خطا در آن راه می یابد، لیک استانده بودن سبب می شود جای خطا و علت یا دلیل آن مشخص گردد و سفسطه به دانش راه نیابد.
بر این اساس، منطق عام که انضباط سنجش گر و اکتشاف گر صوری است، می کوشد تا خطای منطقی استدلال را ردیابی کند و جای آن و علت یا دلیلش را مشخص سازد. خاصیت این منطق از حیث سلبی، پرهیز از خطا تا حد ممکن و پرهیز از سفسطه در استدلال (= مغالطه) است؛ اما منطق اکتشاف که قانون سنجش و اکتشاف را بیان می کند، برآن است که خطای معرفت شناختی (= اپیستمولوژیک) و خطای اکتشاف عقلی یا تجربی و یا حسی را ردیابی کند و جای آن و علت یا دلیلش را مشخص سازد. بر این اساس، منطق اکتشاف نیز دو خاصیت دارد: یکی، پرهیز از خطای شناختاری تاحد ممکن، و دیگری، پرهیز از سفسطه از حیث واقع. از ترکیب منطق عام صوری و منطق اکتشاف، منطق سنجش و اکتشاف، نتیجه می شود که هم در دانش عقلی و هم در دانش تجربی به کار می رود.
با این همه، منطق صورت، منطق اکتشاف و منطق سنجش و اکتشاف، هیچکدام توانایی از میان بردن امکان خطا را ندارند. منطق ها فقط می توانند سفسطه را از کار اندازند. نیز می توانند خطاهای کشف شده را به نیروی استدلال بزدایند، و این از آن روست که عقل در مرحله فروافتادن از موقعیت همگانی و ضروری الصدق، مشروط می شود، و بدین گونه، عقل خاص که دستگاه نظریه هاست، پدید می آید. عقلخاص می تواند به واقع دست یابد، لیک نمی تواند تضمین صدق سراسری دهد. تنها در اشخاص استانده در نظام کل (= اشخاص معصوم) صدق سراسری ضرورت دارد؛ چون عقل آنها عقل کل می باشد. به این دلیل، درما دو گونه دانش هست.
نخست: دانش همگانی و ضروری که معیار داوری است.
دوم: دانش غیرهمگانی که از طریق دانش همگانی، محک زده می شود.
دانش غیرهمگانی سه گونه است: نخست: دانش عقلی، دوم: دانش تجربی و سوم دانش حسی که از آن حیث که دانش است، حسی عقلی شده می باشد.
سهگونه دانش غیرهمگانی به عقل باز می گردند، در عین اینکه هر یک ویژگی خود را دارد. از ترکیب عقل همگانی وعقل غیرهمگانی از حیث امکان دانش های یاد شده، قوه شناخت آشکار می شود. بنابراین، نقد قوه شناخت، نقد تمامیت دستگاه شناخت است از راه عقل محض که بنیاد قوه شناخت را پی می افکند.
جلد اول کتاب نقد قوه شناخت به کوشش حجت الاسلام والمسلمین علی اردستانی، با قیمت ۴۹۰۰۰ تومان در اختیار مخاطبان قرار گرفته است.
گفتنی است، علاقه مندان جهت کسب اطلاعات تکمیلی و تهیه کتاب می توانند به نشانی www.poiict.ir مراجعه کنند.