به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ به نقل از تلگراف- ملکه در نمایش «آنتونی و کلئوپاترا» میگوید: «زمان او را(ملکه را) از بین نمیبرد و لباس زمانه او را ژنده نمیسازد» اگر جنسیت گوینده را عوض کنیم جمله درباره نگارنده این کلمات نیز صدق میکند. «ویلیام شکسپیر» نمایشنامه و غزلهای بسیاری نگاشته است و در میان آنان تراژدی، کمدی، تاریخی، و عاشقانههای بسیاری دیده میشود.
او در آغاز بازیگری میکرد و سپس نمایشنامه مینوشت. وی که سهمی نیز در شرکت تئاتر خود داشت و اهل خانوادهای ثروتمند در لندن و استراتفورد بود در طول عمرش شاهد انتشار بسیاری از نمایشنامههای خود و علاقه عموم مردم به خواندن آثارش بود. شکسپیر در آثارش مکانهای متفاوتی از برمودا گرفته تا شمال آفریقا، یونان، و هند و زندگینامه شاهان مختلف انگلیس، دانمارک و شاهزادگان ایتالیایی و یهودی را مورد بررسی قرار داد.
جای تعجب نخواهد بود که بدانیم تعداد زیادی کتاب درباره وی در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است تا چهارصدمین سالگرد مرگ وی را گرامی بدارند.
استادان دانشگاه، شاعران، داستاننویسان، موسیقیدانان، روزنامهنگاران و دانشجویان تئاتر همگی قلم به روی کاغذ بردند تا این نویسنده بزرگ، و تأثیرات او را از استراتفورد و لندن تا شرق آفریقا و چین بررسی کنند. بعضی از این آثار بسیار خوب و دلنشین و بعضی دیگر ناامیدکننده است.
مهمترین ویژگی این آثار علاقه آنها به کشف ویژگیهای جدید از این نویسنده و زندگی او پس از مرگ در کشورهای مختلف است.
«ویلیام کولینز» بخشی از خاطرات خود در کنیا را روایت میکند. وی آثار «شکسپیر» را به زبان سواحیلی دنبال میکند و در کتابش اعلام میکند بسیاری از آثار این انسان جاودانه در این کشور اجرا شده است و شعرهای او بر ذهن ثروتمندان، استعمارگران، انقلابیها، و سیاستمدارانی که شرق آفریقایی مدرن به پا کردند تأثیرگذار بود.
خواننده سپس با تصویر «کارن بلیکسن»، نویسنده دانمارکی روبهرو میشود که در حال توضیح کتاب «تاجر ونیزی» به خدمتکار کنیایی خود است یا در تصویری دیگر «میلتون اوبوته»، رهبر جنبش استقلال اوگاندا از بریتانیا را میبینیم که نقش «ژولیوس سزار» را در گروه تئاتر دانشگاه ایفا میکند. در صحنهای دیگر «ژولیوس نایرره»، رئیسجمهوری سابق تانزانیا را در حال ترجمه دو نمایشنامه ذکر شده به زبان سواحیلی میبینیم آن هم در حالی که همزمان برای استقلال کشور از استعمار بریتانیا میجنگید. نامهای دیگری نیز در کتاب هستند اما از شهرت کمتری برخوردارند.
«ویلسون لی» خود مدرس دوره رنسانس در دانشکده ادبیات دانشگاه کمبریج است اما غریزه یک خاطرهنویس را در کتاب خود به کار میگیرد. نوشتههای او مانند زندگینامهای است که دکتر «جانسون» در قرن هفدهم درباره «شکسپیر» نوشته بود. (دکتر ساموئل جانسون در تاریخ زندگینامهنویسی دنیا بسیار نقش داشت . وی اولین کسی بود که زندگینامه شاعران پرآوازه را در انگلیس نگاشت.)
اثر دیگری که مورد توجه قرار گرفت کتاب «زندگی در جای دیگر» نوشته «آندرو دیکسون» است که شکسپیر را با خود برداشته و به جایی دور میبرد. وی در پی آن است تا دریابد که چرا سخن نویسندهای که بسیار اهل سفر نبود از اروپا تا آمریکا، هند، و چین و در نظامهای بسیار عجیبی مورد استقبال قرار گرفت و اینکه چرا مردم بیشتر به خواندن ترجمه آثار او علاقه بیشتری از خواندن آثار به زبان اصلی دارند.
«دیکسون» علاقه شدیدی به هندوستان و شیفتگیشان به «شکسپیر» دارند. در بخشی از کتاب دست خط «نلسون ماندلا» در کنار این قسمت از نمایش «ژولیوس سزار» که «بزدلها قبل از مرگ هم چند بار میمیرند» آمده بود. نویسنده پس از تحقیق بسیار و یافتن ردپای این نویسنده در نقاط مختلف دنیا اعلام میکند که «شکسپیر» شخصیتی جادویی دارد و انسان را روبهروی خود واقعیاش قرار میدهد!
البته بهتر است روایت انعکاس این انسانها را به نویسندگان و شاعران سپرد. بسیاری از نویسندگان عیار خود را در برابر «شکسپیر» سنجیدند و در سالگرد چهارصد سالگی مرگ وی از بسیاری شاعران درخواست شد تا شعری در پاسخ به غزلهای او بسرایند. انجام چنین کاری قطعاً بسیار مشکل است و این موضوع در کتاب «درباره غزلهای شکسپیر» اثبات میشود. سنت غزل ۱۴ خطی مختص به «شکسپیر» چالش بزرگی برای شاعران دیگر محسوب میشود. «نیک لایرد» این ایده را فقط برای این مطرح کرد که به شاعران جهان بفهماند توان طی نصف راهی را که شاعر انگلیسی پیموده است ندارند.
در کتابی دیگر نوشته « رابرت بیرمن» در کتاب «ثروت شکسپیر» به «تاجر ونیزی» و موضوع قرض و اعتبار اشاره میکند. نویسنده این اثر تحقیقی درباره ثروت «ویلیام شکسپیر» و ابعاد مالی حرفه او پس از ورشکستگی پدر در صنعت پشم انجام میدهد.
«بیرمن» نویسنده نمایش «تاجر ونیزی» را بسیار باهوش میداند زیرا وی شغل ساده نمایشنامهنویسی را به یک شغل حرفهای تبدیل کرد و با نوشتن اختصاصی برای گروه خود و شریک شدن در سهام آن در اواخر دهه ۹۰ قرن شانزدهم میلادی توانست حدود پنجاه پوند در سال به دست آورد و ده سال بعد «شکسپیر» قادر بود اموال بسیاری در لندن و استراتفورد داشته باشد. البته «بیرمن» یادآور میشود که «شکسپیر» میل شدیدی به جمعآوری ثروت نداشت اما آرزو داشت آینده فرزندانش تأمین شود.
اگر سال ۱۶۰۵ را اوج مکنت مالی نویسنده انگلیسی بدانیم پس اوج خلاقیت نوشتاری او چه زمانی بود! «جیمز شاپیرو» نویسنده کتاب «یک سال مهم در زندگی شکسپیر» به این موضوع میپردازد. وی معتقد است در سال ۱۶۰۶ وقتی «شکسپیر» ۴۲ ساله دیگر نویسنده معروفی شده بود پس از ورود پادشاه «جیمز اول» دچار بحران ادبی شد و در طی سه سال بعد فقط چند نمایشنامه نوشت. اما «شکسپیر» از این گرداب سیاسی بهره برد و نارضایتی مردم را دستمایه خود قرار داد و ناگهان سه نمایشنامه معروف خود به نامهای «مکبث»، «پادشاه لیر»، و «آنتونی و کلئوپاترا» را به نگارش درآورد.
کتاب بعدی «دیکشنری آکسفورد تلفظ واژههای به کار رفته در آثار شکسپیر» نام دارد و نشان میدهد که دستنوشتهها سبب گمراهی خواننده در تلفظ صحیح میشود. «دیوید کریستال»، نویسنده این کتاب میگوید همه ما در طول سالیان گذشته اشعار او، اسمهای مختلف و قافیههای شعری وی را اشتباه میخواندیم. خواندن این کتاب سبب تغییر دیدگاه ما در خواندن و تدریس آثار این نویسنده میشود.
کتاب آخر که قطعاً ماندگاری خود را پس از این نیز حفظ میکند «زبان شخصی شکسپیر در اشعار و نمایشنامه» نام دارد. «جان کریگان» در پی آن است تا زبان مشترک شخصیتهای مختلف نویسنده در آثار مختلف را بررسی و ربط آنها را به هم مشخص میکند. وی معتقد است کمدیهای نویسنده پر از عهدهای شکسته عاشقان داستان است و در تراژدیها نیز نفرین و دشنام مشترک دیده میشود.
برای حفظ نام و یاد «ویلیام شکسپیر» در آینده نیز باید آثار مختلفی نوشت و تفسیر کرد. شکی نیست که اثر «کریگان» بسیار ماندگار خواهد شد و در چهارصد سالگی انتشار اولین کتاب او در سال ۲۰۲۳ هم مورد توجه قرار خواهد گرفت.
حفظ نام و یاد نویسندهای چون «ویلیام شکسپیر» وظیفه همگان است. به همین دلیل این فقط نویسندگان انگلیسی نیستند که او را متعلق به خود میدانند و مردم سراسر دنیا بزرگی او را ارج مینهند.