شناسهٔ خبر: 43091 - سرویس دیگر رسانه ها

ایرانی: اتهام ماسونی به ایران‌دوست کثیرالتالیفی چون افشار طبلی توخالی است

اکبر ایرانی، مدیرعامل مرکز میراث مکتوب در آیین نکوداشت زنده‌یاد ایرج افشار گفت: هنوز عده‌ای به دلایل نامعلوم چه قبل از فوت وی و چه بعد از فوتش همچنان بر طبل تو خالی اتهام ماسونی به آن یگانه عصر حاضر می‌کوبند. ایران‌دوست کثیرالتالیفی که آثارش باید عنوان صدها رساله شود.

 

ایرانی: اتهام ماسونی به ایران‌دوست کثیرالتالیفی چون افشار طبلی توخالی است/ بوکووا: یاد و افتخارات استاد منبع الهام محققان سراسر دنیاست

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ آئین بزرگداشت زنده‌یاد ایرج افشار، چهارمین رئیس کتابخانه ملی با حضور استاد سید عبدالله انوار یکی از نزدیکان ایرج افشار، سید رضا صالحی امیری، رییس کتابخانه ملی، مجید غلامی‌جلیسه، مدیر عامل موسسه خانه کتاب، حسین انتظامی، معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمد روشن، مصحح و نسخه‌شناس، محمد کاظم بجنوردی، رییس دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، علیرضا تابش، رییس بنیاد سینمایی فارابی و جمعی از چهره‌های علمی و فرهنگی سه‌شنبه ۱۸ اسفند در سالن همایش‌های کتابخانه ملی برگزار شد.

در این مراسم مصطفی محقق‌داماد، رئیس بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران، سیدفرید قاسمی، حافظه مطبوعات ایران، اکبر ایرانی، مدیرعامل میراث مکتوب، سیدرضا صالحی امیری، رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی سخنرانی کردند.

نسخ‌خطی، منبع شناسایی زندگی و باورهای مردم بود

اکبر ایرانی در این آئین بزرگداشت گفت: بنده در این ۲۲ سال که از آغاز به کار میراث مکتوب گذشته، از زمان آشنایی با زنده‌یاد افشار، وی حق استادی بر بنده داشت و همواره، راهنما، الگو و مقتدای بنده در همه زمینه‌های کاری مؤسسه میراث مکتوب اعم از تحقیق، تصحیح، نسخه‌شناسی و انتشار نشریات «گزارش میراث» و «آینه میراث» بود.

وی افزود: از همان یکی دو شماره اول «آینه میراث» که رنگی چاپ کردیم می‌گفت مجله علمی نباید رنگی منتشر شود اما زمان آشنایی با وی در سال ۷۲ بود که مأمور تدوین و راه‌اندازی طرح احیای میراث مکتوب از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شدم، ابتدا خدمت بزرگانی چون زنده‌یاد محمدتقی دانش‌پژوه، شیخ عبدالله نورانی، آقا سید عبدالعزیز طباطبایی، دکتر سید جعفر شهیدی و استاد ایرج افشار و ده‌ها کتابشناس و نسخه‌شناس دیگر رسیدم. از طریق دانش‌پژوه نخستین دیدار من با استاد افشار و نورانی انجام شد. فهرست اولیه‌ای از آثار فارسی چاپ نشده تهیه کردیم که شادروان آسید عبد‌العزیز طباطبایی ۱۰ اثر فارسی کهن شیعی مثل «مصابیح القلوب» حسن شیعی سبزواری و «دقائق التأویل» ابوالمکارم حسنی و نیز زنده‌یاد نورانی برخی آثار شیعی غیاث‌الدین جمشید دشتکی و خواجه نصیر را توصیه کردند.
 
مدیرعامل مرکز پژوهشی میراث مکتوب ادامه داد: در سال‌های نخست که خیلی به اهمیت و وسعت کار پی نبرده بودم اندکی طول کشید تا بتوانم خود را کنار استاد ببینم. البته وی به هر علاقه‌مندی کمک می‌کرد، بی‌مزد و منت در جلساتی که در محل اداری دفتر در الهیه برگزار می‌کردیم، شرکت می‌کرد و وقتی احساس می‌کرد کسی علاقه‌مند است و استعداد کاری دارد و ساعی و کوشاست، از هیچ کمکی مضایقه و دریغ نمی‌کرد. تلفن‌ها را خیلی کوتاه و دقیق پاسخ می‌داد.

ایرانی عنوان کرد: در دهه دوم کار میراث مکتوب، این ارتباط در کارها و مقالاتی که با مرکز داشت چند برابر شد. آمار کارهای استاد افشار در دهه دوم فعالیت میراث مکتوب به شرح زیر است: ۱۵ کتاب (مقدمه، تصحیح و تألیف)، ۱۷ مقاله در «آینه میراث»، ۱۰ مقاله در «گزارش میراث».
 
وی افزود: علاقه استاد افشار در تصحیح متون فارسی، بیشتر در زمینه معرفی نسخ‌خطی فارسی هنری، علمی و اجتماعی بود. کتاب‌های «تحفة المحبین» در تاریخ خطوط خوشنویسی، «جامع‌الصنایع» در آشپزی و «جواهرنامه» در موضوع سنگ‌های قیمتی از جمله آثاری بودند که ما در میراث مکتوب افتخار انتشار آنها را داشتیم زیرا وی معتقد بود که ما از طریق انتشار این گونه آثار می‌توانیم تاریخ زندگی، باورها و عقاید مردم را بهتر بشناسیم.
 
این نسخه‌شناس بیان کرد: طبعا برپایی مجلس یادبود برای این است که هریک از ما با بیان فضایل علمی و اخلاقی آن استاد فرهیخته، یاد او را زنده نگه داشته، خاطرات او را در دل مرور کنیم و درس‌هایی که از او گرفته‌ایم به شایستگی به اهلش پس بدهیم تا نسل نوپای امروز و فردا، با این دانشمندان سخت‌کوش، وقت‌شناس و کثیرالتألیف که مایه افتخار و بالندگی فرهنگ ماست، بیشتر آشنا شوند و اخلاق علمی و روش تحقیقی آنها را سرلوحه کارهای خود قرار دهند.
 
ایرانی اظهار کرد: باید رساله‌های دانشگاهی متعددی نوشته شود که چگونه ممکن است یک پژوهشگر این همه کار را در این مدت محدود انجام دهد. فهرست‌نویسی هزاران نسخه خطی، تألیف حدود ۳۰۰ عنوان کتاب، رساله و نگارش بیش از ۲۰۰۰ مقاله و یادداشت و سفرنامه، و طبق نقل میلاد عظیمی بیش از ۱۴ هزار معرفی کتاب از دوسه خطی گرفته تا معرفی‌های چند صفحه‌ای و بسیاری ناگفته دیگر که همه و همه، حکایت از عشق و شیدایی و وقت‌شناسی و ایران‌دوستی آن زنده بزرگمرد دارد.
 
وی با اشاره به اتهام فراماسون بودن که به افشار می‌زدند، گفت: در سال‌های ۶۲ و ۶۳ دو کامیون کتاب از مرکز تحقیقات فارسی پاکستان برای فروش توسط بابک افشار که کتابفروشی تاریخ داشت، فرستاده شده بود. مدیر بین‌الملل وقت وزارت ارشاد گفته بود که چون ایرج افشار فراماسون بوده ما نمی‌توانیم اجازه ترخیص این کتاب‌ها را بدهیم. بابک افشار خاطره جالبی را برای آل‌داوود نقل می‌کند. وی نقل می‌کرد پدرم به من گفته بود که وقتی بعد ازظهر دارم استراحت می‌کنم اگر کسی زنگ زد مرا بیدار نکن مگر تقی‌زاده. روزی با ناراحتی آمد و گفت که حتی اگر آقای تقی‌زاده هم زنگ زد مرا بیدار نکن. پرسیدم چرا؟ گفت: چون مرا به عضویت در ماسونیت دعوت کرده و من از این کار بیزارم. آل‌داود نقل می‌کرد رفتم این موضوع را به مدیر بین‌الملل ارشاد وقت گفتم و وی هم گفت پس ما استعلام می‌کنیم. دو ماه بعد اجازه ترخیص کتاب‌ها را دادند و گفتند پاسخ استعلام هم منفی بود.
 
این پژوهشگر افزود: یادم هست زنده‌یاد افشار در یکی از شماره‌های بخارا هم به صراحت نوشته بود که من هیچگاه به فرقه ماسونی وارد نشدم، با این حال عده‌ای به دلایل نامعلوم چه قبل از فوت وی و چه بعد از فوتش همچنان بر طبل تو خالی اتهام ماسونی به آن یگانه عصر حاضر می‌کوبیدند.
 
پرسش معنادار ویل‌دورانت؛ رابطه جهل و فقر چیست؟

محقق‌داماد، در بخش دیگری از این برنامه گفت: دوستان آشنا با «تاریخ ویل دورانت» هستند. فکر می‌کنم در آغاز مجلد «عصر خرد» باشد که وی می‌نویسد سی سال است مشغول تالیف این تاریخ هستم و بیشتر جهان را مشاهده کردم و سرزمین‌های مختلفی را درنوردیدم و با حقیقتی مواجه شدم که برایم پرسشی مطرح کرده که پاسخ آن‌را نمی‌توانم دریابم.
 
وی افزود: حقیقت آن است که من هرجا رفتم و اقوام مختلف را دیدم دو چیز با هم بودند و از هم جدا نشدنی، و آن جهل و فقر بود! اینک پرسشی برایم مطرح شده این است که نمی‌دانم جهل عامل فقر است یا فقر عامل جهل؟ کدام علت است و کدام معلول؟ به نظر می‌رسد این پرسشی که مورخ، فیلسوف و جامعه‌شناس مطرح کرده است شاید بزرگان اهل ادب، تاریخ و فرهنگ بتوانند پاسخ دهند.
 
این حقوقدان ادامه داد: کشور ما دارای تمدنی بزرگ و کهن است که نیاز به توضیح بنده برای بزرگان حاضر در این جلسه ندارد اما یکی از مسائلی که باید به آن توجه کنیم حضور افراد دانشمند نادری در میان اهل فضل، علم و دانش در ایران است که تمام وجود، قلب و حرکت و سکونشان را برای اعتلای دانش و فرهنگ و افزایش سرمایه علمی ایران وقف کردند. بدون هیچ‌گونه چشمداشتی وجود خودشان را در ایران دمیدند. این افراد نایابند. اگرچه ما دانشمند و عالم بسیار داریم اما آن‌هایی که هدفشان تنها بلندآوازگی نام ایران است و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنند، اندک هستند و تعدادشان به اندازه بزرگی ایران نیست.
 
محقق‌داماد بیان کرد: در ایران فیلسوف، محقق، عالم و دانشمند بسیار داریم اما کسی که دلش آن اندازه برای ایران بتپد که خودانگیخته در یک کتابخانه در وین زمان بسیاری را خالصانه صرف یافتن آثاری از ایران کند، کمیابند. کسی که از هزینه و زمان شخصی برای فرهنگ کشورش خرج کند و به هر روستایی سر بزند تا آداب ایران بزرگ را گردآوری کند و مسافت‌های بسیار بپیماید و تنها هدف و اندیشه‌اش اعتلای ایران و ایرانی باشد، چون دُر نایاب و کمیاب هستند.
 
وی افزود: بنده ۲۳ سال شبانه‌روز با ایرج افشار بودم و تلاش وی در ایران‌شناسی را مشاهده کردم. مردی که در طول زندگی چیزی برای خودش نخواست و دردش حفظ سرمایه‌های ایران بود. بنده پدر افشار، دکتر محمود افشاریزدی را ندیدم، اما می‌دانم که وی همه ثروتش را حتی اتاق خوابش را برای ادبیات، تاریخ، جغرافیا و ایران‌شناسی وقف کرده بود. فرزند این بزرگمرد همچون پدر غم ایران داشت و ذره‌ای به فکر نفع شخصی نبود و کارهای بسیاری را به نام موقوفه انجام داد. من در زندگی‌ام، دانشمند و عالم بسیار دیدم اما مانند ایرج ندیدم. مردی که با آن همه دانش و علم، متواضع بود و از تبار اخلاق و فروتنی به‌شمار می‌آمد. کتابخانه پربار وی اکنون به مرکز دایره‌المعارف منتقل شده و مراجعان و پژوهشگران بسیاری امروز از حاصل دسترنج وی بهره می‌برند.
 
رئیس بنیاد موقوفات محمود افشار یزدی گفت: زنده‌یاد ایرج افشار و پدرش از ماندگارهای واقعی ایران هستند که تصور نمی‌کنم هیچگاه ملت ایران آنها را  فراموش کنند. دو ایران‌دوست ایران‌شناسی که همه ثروت خودش را صرف آوازه و اعتلای وطن کردند و در این راه از هیچ کوششی دریغ نکردند.   

نقش تکرار نشدنی افشار در گسترش مدار ایران‌شناسی

در ادامه مراسم خانم لاروش، نماینده یونسکو در ایران پیام ایرینا بوکووا، مدیرکل یونسکو را به مناسبت بزرگداشت نودمین سال زادروز استاد ایرج افشار خواند. در بخشی از این پیام آمده است: «از احسان یارشاطر در دانشگاه کلمبیا نقل می‌کنم که خلای که با از دست دادن ایرج افشار در حیطه ایران‌شناسی به وجود آمد، بی‌سابقه است.» پروفسور افشار نقشی تکرار نشدنی در گسترش مدار ایران‌شناسی در ایران و جهان در نیمه قرن بیستم داشته است.

استحضار دارم که از خودگذشتگی‌های وی برای زبان و فرهنگ فارسی به ارث رسیده از عشق پدرشان به ایران و زبان فارسی است... اطمینان دارم که یاد و افتخارات استاد افشار منبع الهامی برای دانش‌پژوهان جوان و محققان سراسر دنیا در راستای ایجاد پل‌های جدید و مستحکم گفتمان، برای احترام، درک و صلح خواهد بود.»

                    

در این مراسم از دو کتاب «فرزانه ایران مدار» و مجموعه «فخنا» رونمایی شد. همچنین از گردآورنده مجموعه «فنخا» مصطفی درایتی، سیدجواد میرهاشمی، کارگردان فیلمی درباره ایرج افشار و خانواده کریم اصفهانیان، مدیر انتشارات بنیاد موقوفات محمود افشار یزدی قدردانی شد. همچنین از سردیس افشار نیز پرده‌برداری شد.