شناسهٔ خبر: 43211 - سرویس دیگر رسانه ها

بزرگمهر حکیم حقیقت یا افسانه؟

کتاب «بزرگمهر حکیم» اثر دکتر رضا شعبانی، استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی از سوی دفتر پژوهش‌های فرهنگی منتشر شد. این کتاب به بررسی مرز افسانه و حقیقت در شخصیت آن حکیم در تاریخ ایران پرداخته است.

 

بزرگمهر حکیم حقیقت یا فسانه؟/ پاسخ را در صد و نوزدهمین اثر از مجموعه «از ایران چه می‌دانم؟» بخوانید

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «بزرگمهر حکیم» صد و نوزدهمین اثر از مجموعه از ایران چه می‌دانم؟ نوشته دکتر رضا شعبانی، استاد گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی به بررسی مرز افسانه و حقیقت در شخصیت آن حکیم وزارت‌پیشه، اقدامات و آثار پرداخته است.

مهاجمانی که هویت ایرانی برگزیدند

کتاب بزرگمهر در سه فصل سامان داده شده که سرفصل‌های آن عبارت است از «زندگانی بزرگمهر»، «اندیشه و آثار بزرگمهر»، «سخنان بزرگمهر» و سخن پایانی.

پشت جلد کتاب در معرفی مولف می‌خوانیم: «رضا شعبانی در سال 1317 در قزوین متولد شد. دکترای خود را در رشته تاریخ از دانشگاه سوربن پاریس دریافت کرد. او در زمینه تاریخ ایران به‌خصوص دوران افشاریه و زندیه تحقیقات و تألیفاتی دارد که از آن میان می‌توان به این عناوین اشاره کرد: مبانی تاریخ اجتماعی ایران؛ تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشاریه (دو جلد)؛ تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دوره‌های افشاریه و زندیه؛ نادرشاه افشار، کوروش کبیر و داریوش بزرگ (هر سه از مجموعه «از ایران چه می‌دانم؟»).»

شعبانی در «پیش‌سخن» با اشاره به ویژگی‌های هویتی ایرانیان می‌نویسد: «بی‌شک حیات فرهنگی ایرانیان در برابر مردمی که از گذشته‌هایی بدان عرض و طول برخوردار نبودند به‌ حدی بوده است که آنان را به جذب در کل ساختارهای زیستی جدید تشویق کند. چرا که می‌بینیم حتی سرسخت‌ترین عناصر سلطه‌گر مهاجم نیز پس از مقاومت کمی در برابر درها و دروازه‌های فرهنگی ملک سر تسلیم فرود آوردند و با ورود در سپهر مدنی ایرانیان کوشیدند غذای ایرانی خورند، لباس ایرانی پوشند، زنان ایرانی ستانند و در طول یک نسل و دو نسل حتی نام ایرانی بر خود نهند و باری، به گواه تاریخ، هویت ایرانی یابند.» (ص 11)

در همین قسمت درباره اهمیت وزیر عهد ساسانی آمده است: «بزرگمهر که نماد حکمت و خرد در جمع دیوان‌سالاران ایرانی است همواره الگویی تمام‌عیار از وزیران خردورز،‌ دانا، اندیشمند و اندرزگو به‌شمار آمده است. در همه منابع نوشته و نانوشته و روایی ایرانی، بزرگمهر به چنین صفاتی ستوده شده و در این کتاب کوشش بر آن است که با توجه به بررسی مرز افسانه و حقیقت در شخصیت آن حکیم وزارت‌پیشه، اقدامات، آثار و تأثیرگذاری او در نهاد وزارت و اداره کشور و نیز حکمت ایرانیان بررسی شود.» (ص 21)

صحت روایت تاریخی حکیم توس

فصل نخست کتاب «زندگانی بزرگمهر» نام دارد و در این رابطه با استناد به شاهنامه فردوسی آمده است: «منابع زندگی بزرگمهر: «بزرگمهر» در زمره بزرگانی است که فردوسی در شاهنامه بیش از همه بدو پرداخته است، به نحوی که می‌توان گفت همه کسان دیگری که بعد از فردوسی به زندگی او روی کرده‌اند،‌ منبع اصلی اطلاعات خویش را هم از این کتاب برگرفته‌اند. آنها که با تاریخ ایران بر اساس متون روایی سروکار دارند می‌دانند که بیشترین بخش تاریخی شاهنامه از زمان روی کار آمدن ساسانیان و خاصه اردشیر بابکان، مؤسس سلسله مزبور، آغاز شده و ادامه یافته است. حکیم توس مدعی است که در همه جا تنها بر مبنای مستنداتی که در اختیارش بوده لب به سخن گشوده است و مدارک تاریخی نیز تا امروز صحت این روایت را تأیید کرده است.» (ص 24)

پس از قدم‌های نخست که مولف در آشنایی مخاطب با بزرگمهر برمی‌دارد به تدریج به بخش پیدا و پنهان حضور این وزیر عهد ساسانی می‌پردازد و در رابطه با زمان وزارت وی می‌نویسد: «درباره مناصب و وظایف سیاسی بزرگمهر اطلاعات بسیار پراکنده‌تر و کم‌دامنه‌تر است. به‌طور سنتی بیشتر منابع بزرگمهر را «وزیر» انوشیروان دانسته‌اند. با این حال چنان‌که پیش‌تر دیدیم، برخی از منابع چون تاریخ بناکتی پیشینه وزارت بزرگمهر را به دوره قباد رسانده‌اند. به باور وی پس از روی کار آمدن انوشیروان نیز «بر قرار سابق بوزرجمهر وزیر بود» (بناکتی، 1348،‌ ص 63). به گفته برخی از پژوهشگران،‌ روایات بناکتی «بیشتر شبیه روایت‌های اغراق‌آمیز داستان‌های امیر حمزه و رموز حمزه است» (مجیدی، 1383، ص 85) مستوفی قزوینی نیز بزرگمهر را «وزیر انوشیروان عادل... و مروی‌نژاد» دانسته است.» (ص 46)

بزرگمهری که شگفتی دانایان را برانگیخته بود

«اندیشه و آثار بزرگمهر» موضوع فصل دوم کتاب است که در آن می‌خوانیم: «در بزم‌های بزرگمهر و انوشروان در شاهنامه حکیم فرزانه توس بیان شده است که بزرگمهر، سخنور بارگاه، با ذهنی استوار، شگفتی تمامی دانایان دربار را برانگیخته بود. سخنان وی هرکدام بازگوکننده وجهی از ابعاد متنوع حیات انسانی است و از این حیث، دامنه و گستره اندیشه و خرد بزرگمهر چنان وسیع می‌نماید که هیچ کدام از این وجوه مهم را مغفول نمی‌داشته است. بر اساس توضیح عبدالرحمان بن خلدون می‌شود دریافت که بزرگمهر در دانش هیأت و ستاره‌شناسی نیز دست داشته است. بر وفق روایتی دیگر نیز، انوشیروان از بزرگمهر که نجوم و پیش‌گویی و اشتغال به مطالعه در احوال اختران و نیز آگاهی از شیوه حکومت‌داری و کاستی‌ها و اشتباهات بی‌خردانه را درک می‌کرد،‌ در باب تاریخ احتمال سقوط سلسله ساسانی پرسش کرد (ابن خلدون،‌ 1352، ج 1، ص 658).» (ص 61)

پس از پرداختن به شخصیت بزرگمهر که در مرز میان واقعیت و افسانه قرار دارد، نوبت به جستجوی وی در میان آثار دیگران می‌رسد و اینکه چه کتاب‌هایی از این سیاستمدار بر جای مانده است. شعبانی با اتکا به نوشته‌های ابن‌ندیم آورده است: «مجموعه آثاری که به حکیم نسبت داده‌اند، پرشمارند. ازاین‌رو، نخست برخی از این آثار را به نام یاد می‌کنیم و سپس به بررسی کتاب‌هایی می‌پردازیم که بر جای مانده‌اند. ابن‌ندیم از تفسیر بزرگمهر بر کتاب الزبرج یاد می‌کند (1366، ص 484) این کتاب شرحی است بر آسترولوجیکا اثر والنس حکیم رومی. بازنامه کسری نوشیروان به زبان پهلوی که گویا تا سده ششم هجری وجود داشته است، ترجمه هیربدسار،‌ یعنی نام‌هایی که بزرگمهر آن را برای انوشیروان ترجمه کرده و ابن‌ندیم با عنوان کتاب مهراد و رجشنش الفرمدار الی بزرجمهر از آن یاد کرده است (ابن ندیم، 1366،‌ص 559) دانش‌افزای نوشیروانی در تاریخ پادشاهی ایران و کتاب بزرجمهر فی مسائل الزیج، همه از آثار منسوب به وزیر فرزانه انوشیروان هستند که امروزه از آنان اثری بر جای نیست (مجیدی، 1383، ص 88).» (ص 67)

در پایان فصل دوم سخن از شباهت شاهنامه به میان می‌آید و مولف درباره این شباهت می‌نویسد: «نتیجه این‌که بررسی اندرز پهلوی بزرگمهر و برابری آن با شاهنامه نه‌تنها از همانندی‌های نزدیک هر دو متن سخن می‌گوید، بلکه یکی از زیباترین پیوندهای ادبیات پیش از اسلام و دوران پس از آن را به نمایش می‌گذارد، همانندی‌های فراوان این دو اندرز به‌صورت کلمه به کلمه، مفاهیم و حتی ترتیب قرار گرفتن مطالب یک نکته را به ذهن می‌آورد که بی‌شک یکی از روی دیگر ترجمه شده است.» (ص 92 )

حکیم مروی‌نژاد تابناک‌ترین چهره‌ها

فصل سوم که «سخنان بزرگمهر» نام گرفته در شرح تاثیر پندنامه‌های بزرگمهر بر مولفان پس از وی آورده است: «درباره پندنامه بزرگمهر و تأثیر و نفوذ شگرف آن در ادبیات و حکمت ایرانی‌ـ اسلامی به تفصیل سخن راندیم. اما چنان‌که تاریخ پربار ادب و هنر و فرهنگ ایرانی نشان می‌دهد دایره اندرزها و جملات قصار حکیم فرزانه بسیار فراتر از چند اثر منتسب به وی رفته است و کمتر اثر ادبی، حکمی، اخلاقی و فلسفی را می‌توان یافت که در آن رد پا و نشانی از خرد بزرگمهر و نصایح و اندرزهای پرمایه و آموزنده او وجود نداشته باشد. در واقع همان‌گونه که پیش‌تر نیز اشاره داشتیم، انسان ایرانی ارزش‌های انسانی و متعالی خود را همواره به نقل از بزرگانی عرضه می‌داشته است که چه در تاریخ و چه در ساحت افسانه نمونه و الگوی درایت، تدبیر و هوشمندی بوده‌اند. بدون تردید در این میان بزرگمهر حکیم تابناک‌ترین همه چهره‌هاست و اغراق نیست اگر بگوییم که بیشترین سخنان نغز و جملات قصار در تاریخ فرهنگی ایران به این خردمند مروی‌نژاد منتسب شده است.» (ص 105  )

شعبانی در «سخن پایانی» درباره تاثیر خرد بزرگمهر در سپهر سیاسی ایران زمین می‌نویسد: «تاریخ ایران،‌ بزرگمهرهای شناسا و ناشناخته بسیاری داشته است که از توان عقلی و علمی و تجربی سلسله زنجیره‌ای گذشتگان خردورز و دانا برخورداری داشته‌اند و به‌عنوان فرزندانی صدیق، صالح و مخلص در بحبوحه روزگاران تلخ و تیره به امداد ملت خویش برخاسته‌اند. وجه بارز زندگانی همه آنها غیر از آن صفاتی است که در این وجیزه برای بزرگمهر نقل شده و یا از زبان او و در پاسخ پرسش‌های کسری یا خسرو دادگر بیان گردیده است. اینها در مفهوم متضاد خود کنایه از آن دارد که در جامعه سلطان‌محور،‌ از تسامح، گذشت، بردباری، سلامت نفس و بسیاری از فضایل دیگر که انسان‌های فرهیخته بدان‌ها متمایزند خبری نیست و دانایان قوم و خاصه آنان که به حکم تقدیر چندصباحی را در مشاغل حساس و پرمخاطره دیوانی می‌گذرانند و به حکم «کلکم راع و کلکم مسؤول عن‌الرعیه» نگاهداری امور را برعهده می‌گیرند و مفاهیمی از خرد جمعی را به نمایش می‌گذارند. بزرگمهر حکیم نمونه وارسته‌ای از چنین افرادی است که توانسته‌اند به خرد و دانش آراسته شوند و امور کشور را به درایت خویش سامان دهند.» (ص 114)

کتاب «بزرگمهر حکیم» تالیف رضا شعبانی در 114 صفحه، شمارگان یک‌هزار و 500 نسخه به بهای 7 هزار تومان از سوی دفتر پژوهش‌های فرهنگی منتشر شده است.