به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ بشر در طول تاریخ همواره این سؤال را از خود پرسیده است که انسان چیست و اصلاً برای چه به وجود آمده است؟ قطعاً پیش از اینکه «داروین» کتاب «خاستگاه گونهها» را منتشر کند کسی درباره دلایل خلقت بشر نیندیشیده بود. پاسخ «داروین» به دلیل خلقت این بود که همه گونههای موجود در دنیا-از شامپانزهها گرفته تا انسان» بر اساس یک گزینش طبیعی و 3 میلیارد سال پیش رشد کردهاند.
اما پس از انتشار این اثر و خشم بسیاری از این نظریه، ایدههای «داروین» نیز به فراموشی سپرده شد و مورد بیتوجهی قرار گرفت. 100 سال بعد و در فضای خلاقانه و نو دهه شصت میلادی نسلی تازهکار و بلندپرواز از زیستشناسان به عرصه آمدند که شانس بررسی دوباره تئوری «تکامل» را به دست آوردند. اینجاست که نام «ریچارد داکینز»، جانورشناس جوان دانشگاه آکسفورد که در آفریقا به دنیا آمده بود به میان میآید. «داکینز» با دنبال کردن پیشگامان بنام این راه چون «دابلیو. دی. همیلتون» و «جی. سی. ویلیامز» نظریات مختلف در باب گزینش طبیعی گونهها را جمعآوری کرد و در یک قالب مفهومی نظریات دیگر «داروین» را برای فهم عامه مردم توضیح داد. نام کتاب خود را «ژن مغرور» نامید و بعدها ادعا کرد که این عنوان از ناخودآگاه وی و پس از خواندن اثر معروف «اسکار وایلد» تحت عنوان «عظیمالجثه مغرور» برگرفته شده است.
این نویسنده و پژوهشگر معتقد است شکل بسطیافته نظرات داروین همه چیز را مشخص میکند و به سؤالات همه درباره دلایل هستی پاسخ میدهد. خود وی معتقد است کتاب او نظریه تکامل را از دیدگاه «ژن» توصیف میکند.
نظریه ساده و در عین حال عمیق «داکینز» به ویژگیهای وراثتی انسان در رفتار اجتماعی اشاره میکند. وی ادعا میکند که این نظر ممکن است بسیار افراطی به نظر بیاید و موضوعات مهم اجتماعی را در این سیستم توجیه کرد.
کتاب وی شامل بخشهایی چون «جنگ جنسیتها»، «ژن درمانی»، «افراد خوب کارشان را زودتر به اتمام میرسانند» به خوبی با مفهوم «بشردوستی» و « خودخواهی»، «تکامل رفتار پرخاشگرانه»، «تئوری خویشاوندی» «تئوری تناسب جنسیتی» «بشردوستی متقابل»، «فریب»، و «تضاد جنسیتی» کنار میآید و برای خواننده آن را توجیه میکند.
البته منتقدان این اثر وی را بیشتر یک کتاب علمی-تخیلی میدانند که به تصورات ذهنی انسان لذت میبخشد. بخشی از این نظر از آن جا به وجود آمد که خود «داکینز» اعلام کرده بود که «در حال کشف دنیایی جدید هستم که ما در آن ماشین هستیم و رباتها نقش حفظ مولکولهایی را دارند که انسانها آن را ژن مینامند.»
دلیل اصلی جذابیت این کتاب شکل نوشتار نویسنده آن است که همه چیز را با هیجان به خواننده خود ارائه میکند و گاهی با پارادوکسهای مختلف شگفتزده میکند.
البته نویسنده در جو زمان خود این کتاب را منتشر کرده است و در زمانه خود بسیار مورد استقبال قرار گرفته است. وی در این اثر سه دسته خواننده را مورد خطاب قرار میدهد: «کلّینگران، متخصصان، و دانشآموزان» و این سطح وسیع مخاطب سبب پرفروش شدن کتاب در آن زمان شد.
کتاب «داکینز» از این نظر ارزش خواندن دارد که انسان را نه «حیوان» که «ماشین بقا» میداند و این موضوع به عنوان نقطه قوت اساسی این کتاب از دید منتقدان محسوب میشود. همین موضوع سبب میشود که «ژن خودخواه» در بدترین حالت یک داستان علمی-تخیلی جذاب باشد.