به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ میزگرد بررسی شعر انقلاب عصر دوشنبه ۲۳ فروردین ماه با حضور منوچهر اكبری استاد دانشگاه، دكتر علیرضا قزوه رئیس مركز آفرینشهای ادبی حوزه هنری و مرتضی امیری اسفندقه شاعر در سالن سلمان هراتی حوزه هنری برگزار شد
امید برای تاسیس پژوهشكده ادبیات انقلاب
در این نشست منوچهر اكبری رئیس اسبق دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در سخنانی اظهار داشت: برخی از دوستان دانشکده و حتی خارج از آن در سال ۶۵ نمیپذیرفتند كه جنگ نیز ادبیات دارد، حتی کسی جرات نمیکرد برای آنها غزلی بخواند که موضوعاش درباره جنگ باشد و کلام عاشقانه در آن وجود نداشته باشد. اما در حال حاضر تحول عظیمی كه در دانشگاهها در زمینه شعر انقلاب رخ داده است، قابل مقایسه با آن زمان نیست با این همه فکر میکنم دانشگاهها باید به ویژه در مقطع دكتری بیشتر به ادبیات جنگ و دفاع مقدس بپردازند و پیشنهاد ویژه من نیز این است که پژوهشكدهای برای ادبیات انقلاب در دانشگاه تهران ایجاد شود.
وی اظهار داشت: با توجه به استقبالی که از ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در دانشگاهها در حال شکل گرفتن است میتوانیم پیشبینی كنیم كه تا سه سال آینده مقطع دكتری در این رشته را در دانشگاهها داشته باشیم.
اکبری در ادامه مرحوم قیصر امینپور را سرآغاز نظریهپردازی درباره سبک شعر انقلاب معرفی کرد و گفت: قیصر برای معرفی ادبیات انقلاب در دانشگاهها توانست قالب و سبکها را تغییر دهد و به دانشگاه فهماند که در مقابل ادبیات انقلاب و جنگ و ظهورش در قالبهای کهن ادبی نمیتوان مقاومت کرد.
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: من دوره جدید ادبیات در دانشگاههای کشور را دوره دوم بازگشت ادبی میدانم. امروزه دانشجویان برای پایاننامههایشان كمتر به سراغ اشعاری میروند كه اصالت ندارد و شعر جنگ و انقلاب یکی از مهمترین و با اصالتترین اشعار امروز است.
شعر انقلاب در جایگاه آمیزش و وصل دوباره است
محمد مهدی سیار از دیگر شاعران حاضر در این نشست در ادامه و در سخنانی عنوان داشت: شعر انقلاب با نام «انقلاب اسلامی» هویت و حیثیت تاریخی به دست آورده است و همین عنوان برای شناختش کافی است. شعر انقلاب به باور من سه وجه محتوایی مهم دارد که شامل اعتراض، دگرگونی و جغرافیای ایرانی میشود.
سیار ادامه داد: عموم مردم ما هنوز به این باور نرسیدهاند که انقلاب اسلامی یک واقعه ساکن شده در جمهوریت است. بلکه دوست دارند وجه جهانی و غیرساکن آن را ببینند و به همین خاطر نیز برای شاعران انتصاب به این جریان افتخار بزرگی به شمار میرود.
این شاعر افزود: ادبیات انقلاب را باید ذیل تحلیل فلسفی وجودی این واقعه دید، به خصوص در ذیل شخصیتی که به این انقلاب هویت داد و این روح را در این ملت دمید. به باور من نگاه ما به امام خمینی(ره) است که سبک ادبی انقلاب سایه میافکند. اکر بپذیریم (که میپذیریم) امام(ره) در طول تاریخ تفکر اسلامی نماد جمعالجمع و وصل دوباره اندیشهها و نحلههای مختلف فکری باشد شعر انقلاب نیز جایگاهی برای وصل دوباره مکاتب و گونههای ادبی است. هم تجربه نیما در آن جدی گرفته میشود و هم تمسک به سبک هندی و هم تمایل به تازگی سبک عراقی و هم میل به حماسه سبک خراسانی. شعر انقلاب توانسته تمامی این تاریخ ادبیات را بازخوانی وبازسازی کند.
نیازی به تعریف ادبیات انقلاب اسلامی نداریم
عبدالحمید ضیائی شاعر و استاد دانشگاه نیز در ادامه این نشست در سخنانی کوتاه گفت: ادبیات انقلاب اسلامی نیاز به تعریف ندارد. ادبیات را باید در ذیل مفهوم انقلاب اسلامی مطالعه كنیم.
وی افزود: بحث شخصیت هنرمند، دانشهای ناظر بر هنر، فرآیندهای هنرورزی نیز باید بررسی شود. در این میان به پدیدهای به نام شعر انقلاب برمیخوریم. شخصیت هنرمند را سه مسئله تجربه هنری، سیر و سلوک و آموزههای هنری قوام میدهد. در تجربههای هنری باید اندیشهها را لحاظ كنیم كه در بحث نظریه ادبیات انقلاب باید حل شود. اول چه گفتن و بعد از آن چگونه گفتن را باید آموخت و اگر اینها در كنار باشند، جای امیدواری است كه نظریه ادبیات شكل بگیرد.
شعر انقلاب تنگ نظر نیست
مرتضی امیری اسفندقه شاعر معاصر نیز در ادامه این نشست در سخنانی اظهار داشت: تعبیر شعر انقلاب اسلامی ایران تعبیر كاملی است. منتهی برای تعریف آن باید در فاصله درستی از آن قرار گرفته باشیم. اینکه امروز در این فاصله هستیم یا نه را باید برایش پاسخی پیدا کنیم. شعر انقلاب اسلامی به آن درجه از بالندگی رسیده كه حتی اگر شاعرانی که مدل و مانکنی از تفکر بخشی از جهان پیرامونشان هستند و شعر انقلاب را نیز قبول ندارند، شعری بگویند که با آرمانهای انقلاب همخوانی دارد، به آن نظر میاندازد. اگر شاملو تا پایان زندگی خود شعر انقلاب را نپذیرفت اما جریان شعر انقلاب برخی از اشعار او را اشعاری میداند که فکر انقلاب اسلامی آن را میپسندد و ترجمه نیمایی عبارت «هیات من الذله» است.
اسفندقه افزود: شعر انقلاب شعری تنگ نظر نیست. شاعرانش نیز اعتقادی به خلاقیت ندارند. آنها بر این باورند که خداوند چیزی در طبیعت کم نگذاشته که ما بخواهیم به آن بیافزاییم.
این شاعر همچنین تصریح کرد: شعر انقلاب اسلامی از زمان فردوسی و جدا شدن شعر از دربار، متولد شده است هر چند که خیلی از اشعار از دربار شاهان جدا و در دربار نفس شاعرانشان باقی ماندند.
سعید بیابانكی از دیگر چهرههای ادبی حاضر در این میزگرد نیز در ادامه اظهار داشت: شاعران انقلاب وقتی سخن از عشق میگویند و بیان میکنند كه میشود از جان گذشت، تجسم عینی بیانشان را میشود در دهه ۶۰ دید. همین مساله است که عشق در شعر انقلاب را با عشق در شعر سعدی و حافظ متفاوت کرده است.