به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ آیتالله علی اکبر رشاد، در جمع اساتید حوزه علمیه تهران گفت: اما نظام علمی ـ آموزشی پرورش مآل، نظامی «استعدادمحور» است و نتیجه اجرای آن پرورده شدن و استکمال استعدادهای فطری انسان و تحقق «اتحاد علم و عالم و معلوم» در وجود متربی است.
رئیس شورای حوزه علمیه تهران افزود: نظام «فراگرفت مآل» بر این مبنا استوار است كه آنچه را استاد و معلم القا می کند و فرا می دهد، متعلم و محصل نیز تلقّی می کند و فرا می گیرد. در نتیجه این نظام، نظامی «حافظه محور» است و در نظام فراگرفت مآل، محصل حداکثر به دایرة المعارفی متحرك و سیال تبدیل می شود، زیرا ذهن متعلم با انباشت گزاره های علمی اشباع می شود، ولی درک او ارتقا نمی یابد؛ چنان که اگر مجتهد هم بشود در حقیقت مجتهد تقلیدی خواهد بود. زیرا تنها محفوظاتی را در ذهن انباشته است و بر آرای دیگران اشراف گسترده دارد و همان آرا و نظرات را نیز به تفصیل و به دقت بازگو و تبیین می كند و از میان آنها یكی را برمی گزیند!
وی در تعریف نظام پیشنهادی خود گفت: در مقابل نظام «فراگرفت مآل»، نظام دیگری وجود دارد كه آن را «نظام علمی پرورش مآل» می نامیم. نظام «پرورش مآل»، عبارت است از نظام علمی آموزشی مبتنی بر «فطرتمند انگاری» آدمی که سعی می کند از رهگذر شناسایی، پرورش و به فعلیت رساندن استعدادهای گوناگون، بی پایان و شگرف انسان، به تحقق «شأن عبد - خلیفة اللهی» او کمک کند. این نظام علمی، دارای مبانی «انسان شناختی»، «معرفت شناختی»، «روش شناختی» و «غایت شناختی» خاص و معین است.
استاد رشاد ادامه داد: بر اساس نظام «پرورش مآل»، «تعلیم» از رهگذر «تربیت» صورت می گیرد. در ذات تربیت، اتکاء به استعدادهای خدادادی نهفته است. چنان که پروردن یک گیاه یا درخت، به معنی به فعلیت رساندن هر آن چیزی است که استعدادش در وجود او تعبیه شده، در تربیت انسانی هم وضع از همین قرار است؛ در تربیت، چیزی از بیرون به وجود متربی افزوده نمی شود.
وجه تمایز «نظام پرورش مآل» و «نظام فراگرفت مآل»
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در تبیین وجه تمایز «نظام پرورش مآل» و «نظام فراگرفت مآل»، افزود: در نظام «پرورش مآل» بناست كه محصل به اصطلاح امروز، تبدیل به محصل به اصطلاح دیروز شود. استعداد پرورده شود و البته نه فقط در حوزه علم، بلکه در همه ابعادی که آدمی دارای استعداد است. در این نظام علمی و آموزشی، بسا چندان با حافظه سروكاری نداشته باشیم. در این نظام بین كسی كه حافظه خوبی دارد و آن كسی كه حافظه چندان خوبی ندارد، تفاوتی وجود ندارد.
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه افزود: در نظام «فراگرفت مآل» آن كسی كه حافظه قوی تری دارد، موفق تر است، اما در نظام علمی «پرورش مآل» آن كه استعداد بهتری دارد، هرچند از حافظه قوی هم برخوردار نباشد، بهتر رشد می كند و پرورده می شود. همچنین در این نظام بنا نیست كه تنها علم حاصل شود؛ اگر فرد علم حاصل می كند، باید به تحصیل علم حضوری نائل شود. در علم حضوری علم با عالِم متحد می شود و آن چیزی كه حكمای ما از آن به «اتحاد علم، عالم و معلوم»، یا «اتحاد عقل، عاقل و معقول» تعبیر می كنند، در وجود فرد اتفاق می افتد. دانش آموز، دانشجو و طلبه در این نظام تنها به ارائه و دریافت معلومات و یا حتی هضم آنها بسنده نمی كند، بلكه بناست استعدادهای او كه در فطرت او نهفته اند پرورده شود.
نظام علمی جامع تربیت محور
آیت الله رشاد در شرح ابعاد نظام علمی پرورش مآل گفت: فطرت تك بعدی نیست، بلكه ذات الابعاد و ذوبطون است. در تربیت دینی نیز همه ساحات و سطوح فطرت انسان باید پرورده شود و یا از پرده برآید و همه استعدادهای او استكمال پیدا كند و به فعلیت برسد. هنگامی كه طلبه و دانشجو آموزش می بیبیند، كفایت نمی كند كه تنها مجموعه ای از معلومات، گزاره ها و فرمول ها را یاد بگیرد و حفظ كند؛ بلكه در این نظام بناست «نفس» استكمال پیدا كند و نفس نیز تك بعدی نیست.
تولیت حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران با بیان این که اهتمام و تمركز بر یك بُعد از نفس حتی ممكن است میسر نباشد، ابراز داشت: نمی توان نفس را تجزیه كرد، بلکه انواع استعدادهایی كه در نفس نهفته است باید به موازات هم پرورده شوند. نفس باید متعبد و مهذب باشد و گزاره های علمی را کسب کند تا در تعبد پرورده شود، تهذیب و تزكیه در او به فعلیت درآید. عالم تربیت شود و به لحاظ مهارت هایی كه كسب می كند، رشد یافته و به فعلیت برسد.
رئیس شورای حوزه علمیه تهران با بیان این که آنچه را كه از آن، به مهارت تعبیر می كنیم، عموماً فطری است، گفت: این مسئله تا جایی جدی است كه برخی می گویند مهارت ها را نباید تدوین كرد و آموزش داد. برای مثال این نظر مشهور را همگی شنیده ایم كه منطق آموختنی نیست و منطق دانش نیست، چرا منطق را تدوین می كنیم و آموزش می دهیم؟ قواعد منطق فطری است و آدمی منطق را در درون دارد. كار ارسطو نیز تدوین و صورت بندی منطق و تبدیل آن به مجموعه ای مدون، منسجم، ساختارمند، دستگاه وار و معرفت خودآگاه بوده است. در باطن و فطرت آدمی منطق وجود دارد، ولی یك فرد همین باطن ناخودآگاه را به سطح خودآگاه می آورد و تبدیل به معرفت می كند.
وی با اشاره به این که نطق و خطابه هم ذاتی انسان است، ولی باید آن را صورت بندی و مدیریت كرد، بیان داشت: استعداد در ذات آدمی است «خلق الانسان و علّمه البیان»، باید آن را به سطح فعلیت آورد. اصولا ارتباطات و كیفیت مواجهه با دیگر انسان ها به همین صورت است.
تفاوت های ماهوی دو نظام علمی
رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه بحث نظام های علمی و آموزشی «فراگرفت مآل» و «پرورش مآل» اظهار داشت: این دو نظام از هر حیث با یكدیگر متباین هستند. به لحاظ مبانی، نهادها، شیوه ها، اهداف، كاملاً با هم تفاوت دارند. پیش فرض نظام «پرورش مآل» این است كه انسان دارای فطرت و انباشتی از استعدادهای شگرف است و این استعدادها می تواند و باید به فعلیت برسد، اما نظام «فراگرفت مآل» با فرض انسان شناسی غیرذاتمند نیز سازگار است.
وی یادآور شد: در نظام «فراگرفت مآل» استاد كاره ای نیست و اصلاً ممكن است وجود نداشته باشد. می توان به جای این كه شاگرد با استاد روبه رو باشد، یك متن روان نوشته و چند سؤال تستی هم در انتهای آن اضافه شود، شب امتحان شاگرد، جزوه و یا كتاب را بخواند و فردا تست بزند و نمره بالا بگیرد. زیرا دانش آموز و محصل در این نظام تنها باید فرا بگیرد و این فراگیری از طرق مختلف میسر است و حتی اگر هیچ استادی ندیده باشد و شاگردی نكند، علم آموزی صورت می گیرد. ملاك عالم بودن در این نظام انباشت حافظه است و حافظه نیز تا زمانی به كار می آید كه امتحان بدهیم. از خان امتحان كه عبور کرده و مدرك را اخذ کنیم، دیگر عالم هستیم. در این نظام مهم نیست كه در هستی انسان «درکی» اتفاق بیافتد، بلكه مهم این است كه به دست او «مدركی» افتاده است.
حافظه محوری به جای فهم علمی مطلب!
استاد درس خارج حوزه علمیه تهران تأکید کرد: در این دو نظام شیوه امتحانی نیز متفاوت است. در نظام «فراگرفت مآل» سنجش و ارزیابی تحصیلی روشن است، چون باید ببینیم كه فرد چه مقدار مطلب در حافظه خود انباشته است. از او امتحان گرفته می شود و معلوم می شود كه در حافظه او مجموعه اطلاعاتی انباشته است. اما در نظام «پرورش مآل» این گونه نیست، اگر حافظه خوبی هم نداشته باشیم، مهم نیست، زیرا فهم مبناست و نه حافظه. البته با طرح این مسائل قصد نفی همه چیز را ندارم، ولی می خواهم بگویم كه بین این دو نظام تفاوت وجود دارد.
رابطه «مراد و مریدی» استاد و شاگرد
رئیس شورای حوزه علمیه تهران افزود: در نظام «پرورش مآل» رابطه استاد و شاگرد، رابطه «مراد و مریدی» است و نه «معلم و متعلم». حتی به نظر من بهتر است در این نظام از تعابیری چون معلم و متعلم استفاده نكنیم. زیرا استاد نباید تنها معلم باشد و شاگرد نیز تنها نباید متعلم باشد. شاگرد بیش از آنكه متعلم است، باید متربی باشد. استاد باید استاد باشد و نه مدرس. بنا نیست كه تنها درس بدهیم، مگر این كه درس دادن را وسیع تر معنی كنیم. همه وجود استاد درس آموز است؛ در اخلاق، تقوا، تعبد، مهارت و در گزاره های علمی كه باید به شاگرد منتقل شود.
مگر می توان کفایه را کنار گذاشت
تولیت حوزه علمیه امام رضا(ع) تهران افزود: در نظام حوزه هنگامی كه می خواهیم فردی را معرفی كنیم دو معیار داریم، «معیار اثر» و «معیار استاد». مثلاً می گوییم صاحب جواهر و جواهری، صاحب فصول و آل صاحب فصول، صاحب کفایه و كفایی خراسانی (فرزندان صاحب كفایه) و ...، یكی از آقایان می گفت، زمانی حرم مطهر حضرت امیر(سلام الله علیه) را تعمیر می كردند و جایی را شكافتند كه یك باره جنازه ای پیدا شد و من هنگامی كه نگاه كردم، دیدم چقدر شبیه آیت الله كفایی خراسانی است، گفتم این جنازه صاحب كفایه است، چون شبیه پسرش است. یعنی بعد از ۱۵۰ سال بدن همچنان سالم بود و حتی كفن هم نپوسیده بود. مگر می شود متنی را که چنین شخصیتی با این مراتب معنوی نوشته، کنار گذاشت!
استاد رشاد در پایان خاطرنشان کرد: امروز ما به جای استادمحوری، در حال تبدیل شدن به نظام ستادِ سازمان محور هستیم و این مسئله ای نگران كننده است. اگر وضعیت را كنترل نكنیم، شرایط به گونه ای می شود كه دیگر امكان بازگشت به وضع گذشته وجود نخواهد داشت. ما باید سنت های آزموده، کارآمد، کهن، اصیل، بومی و دینی بازمانده از سلف را بازشناسی و بازآرایی و روزآمد کرده و به کار ببندیم.