فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اطلاعات:
استاد محمدتقی دانشپژوه، نویسنده، مصحح، مترجم و نسخهپژوه عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران و پدر علم نسخهشناسی، ۳۰ فروردین ۱۲۹۰، در آمل متولد گردید. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر آغاز کرد، سپس در قم و تهران نزد علمایی همچون حضرات آیات: مرعشی نجفی، میرزاهاشم آملی، میرزا مهدی آشتیانی، ابوالفضل گلپایگانی و سیدمحمد مشکات به تکمیل تحصیلات پرداخت. چهار سال در مدرسه سپهسالار قدیم و بعد در دانشکده معقول و منقول و دانشسرای عالی سپری کرد و سال ۱۳۲۰ از دانشگاه تهران لیسانس گرفت. سالها کمک کتابدار دانشکده حقوق و رئیس کتابخانه دانشکده ادبیات و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران بود و از سال ۱۳۳۴ به تدریس در همین دانشگاه مشغول شد و در ۲۷ آذر ۱۳۷۵ درگذشت.
استاد دانشپژوه از بزرگترین کتابشناسان ایران بود. او در همین راستا به دستور دانشگاه تهران به شهرهای مختلف جهان سفر کرد که یادداشتهایش درباره نزدیک به ششهزار کتاب در نشریه کتابخانه مرکزی چاپ شده است.
آثار
او بسیار کوشا بود و از این روی فهرست کارهایش نیز طولانی است. در زیر مقالات و کتابهایی که نوشته یا ترجمه یا تصحیح کرده و یا در چاپشان اهتمام داشته، مرور میشود: ذخیره خوارزمشاهی، استرآبادنامه، مجمل الحکمه، جامع التواریخ (بخش اسماعیلیان و فاطمیان و نزاریان و داعیان و رفیقان)، نوادر التبادر لتحفه البهادر، دستورالجمهور، المنطق، حدود المنطق، النکت الاعتقادیه، مصادقهالاخوان، الرسالهالمعینیه، تبصره ابن سهلان ساوی، دو رساله درباره آثار علوی، معتقد الامامیه، اخلاق محتشمی، کسر اصنام الجاهلیه، تحفه در اخلاق و سیاست، النهایه فی مجرد الفقه و الفتاوی، ترجمه مختصر نافع، زبده التواریخ، کتاب الاسرار و سرّ الاسرار، مفتاح الطب و منهاج الطلاب، آشنایی ما با فلسفه و دانش نوین باختری، رستم الحکماء، تذکره بینام گمنام، القواعد و الفوائد للشهید، منطق فطری و نظری، دو رساله در منطق، دستورالملوک، روح الارواح، ترجمه قصیده نونیه، تاریخ مشاهیر امامیه، گفتاری از خواجه طوسی درباره نبود و بود، گفتاری از خواجه طوسی بروش باطنیان، گونه گون واژهها در گفتار، دو اندیشهشناسی ارزنده، اخوان صفا برادران روشن، شکل چهارم یا شکل جالینوسی، گنجینه آستانه ستی فاطمه(ع) در قم، تسامح و گذشت دینی نادرشاه، اصفهان و طاووس خانه آن، آثار و سخنان شیخ جام، قانون ناصری و جامع ناصری و رسائلی در عقاید اجتماعی، نمونهای از تاریخ سالیانه ایران، پاسخ خواجه رئیس ابوعلی به پرسش ابیسعید ابیالخیر، منطق نزد خواجه رئیس ابوعلی سینا، کتابشناسی ایرانی، وقفنامه ربع رشیدی، یک پرده از زندگانی شاه تهماسب، وقفنامهای از مازندران، آستانههای مازندران، تتمه النجاه ابوعلی، نگاهی به کتابهای چینشناسی، دبیری و نویسندگی، قانون الصور، سرگذشتنامههای خوشنویسان و هنرمندان، رساله فی التوحید، دو متن کهن اسلامی در اروپا، منطق جدلی بودائی، ترجمه حشایش، اسناد وقف خاندان خلیفه سلطان، اسناد آستانه نورالدین اردکانی، داعیالدعاه تاج الدین، حدایقالحقایق، دوازده متن موسیقی، جامع الحکمه، یادی دیگر از بیهقی مورخ فیلسوف، نسخهای دیرینه و کهن از نهجالبلاغه، الفلسفه فی ایران، وقفنامه بارگاه محمود کیا، وقفنامه روستای الاروق اردبیل، وقفنامه امیر چقماق، دو رساله در اخلاق و سیاست، نخستین مترجم عربی تورات، سخنی چند از سوفسطائیان یا دانشمندان شکاک، سخن پرداز، اسلام و انقلاب فکر، متافزیک ارسطو و رساله الحروف فارابی، اسلام و انقلاب فکر، از منطق ارسطو تا روششناسی نوین، مبحث معرفت و ادراک در فلسفه جدید، متافیزیک ارسطو و رساله الحروف فارابی، سه سند تاریخی و جغرافیائی دوران صفوی، چهار فرمان، نامه فتحعلیشاه، آشنایی با چند نسخه خطی، چند سرچشمه دیرینه شیعی، گزارش سفر پاریس، میرفندرسکی، نفهالمصدور تبریز، رساله در بیان مذاهب و فرق، سه فیلسوف ایرانی، کتاب احادیث الاربعین، نوشتههای بابا افضل، ده بنیاد برای یادگیری فلسفه، شرح مشکلات کتاب اقلیدس از فارابی، منطق از نظر خواجه طوسی، آشنایی با شرح عیون الحکمه، ترجمه فرانسوی الهیات شفا، واژه های فلسفی ابن سینا و معادلهای لاتینی آنها، اکسیرالعارفین، رنگسازی در کاغذ و رنگزدایی از آن، موسیقینامهها (۱۴ بخش)، فن تدبیر منزل، اصناف العلوم الحکمیه، الرساله الشرقیه فی تقاسیم العلوم العقلیه، اندیشه کشورداری نزد فارابی، فیزیک ارسطو و ابن باجه اندلسی، شوکتنامه، آیین شاه تهماسب و… فهرست کتابخانههای: اهدایی مشکات به دانشگاه تهران، نسخ خطی دانشکده ادبیات، دانشکده الهیات، دانشکده حقوق، مدرسه سپهسالار.
فیلسوف و منطقدان بزرگ
استاد کامران فانی ـ عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ـ درباره آن مرحوم چنین گفته است: حوزۀ کار استاد دانشپژوه، فهرستنویسی، نسخهشناسی، فهرستپژوهی بود و شاید از نظر گستردگی کار بینظیر باشد. جنبهای که معمولاً بر آن تکیه میشود، شیفتگی به کتاب و فهرست نسخ خطی و زندهکردن آثار گذشته است؛ اما مهمترین ویژگی ایشان شیفتگی به فلسفه و منطق بود؛ یعنی فیلسوف و منطقدان بزرگی بود. ایشان آثار بزرگی در حوزۀ منطق و فلسفه تصحیح و چاپ کرده؛ اما فراتر از این بود. مسئله این است که ایران نقش اصلی و ممتازی را در حوزۀ فلسفه جهان اسلام داشته است. بعد از احتمالاً ابن رشد، این اجاق تنها در ایران و در حوزههای علمیه همچنان روشن ماند؛ ولی در حوزه فهرستنویسی، معمولاً افرادی بودند که در حقیقت ضد فلسفهاند. حداکثر اینکه اعتنایی به فلسفه نداشتند. از علامه قزوینی شروع کنیم که مطلقاً اعتقادی به فلسفه نداشت. برای این گروه آنچه در فرهنگ ایران مهم بود، ادبیات بود و تاریخ. سردمدار اصلی این گروه آقای افشار بود که اعتقادی به بحثهای انتزاعی نداشت. مرحوم مینوی و دکتر شهیدی هم همین جور بودند. دغدغۀ اصلی استاد دانشپژوه این بود که تاریخ منطق را در جهان اسلام بنویسد و من نمیدانم چرا این کار را نکرد. بیتردید در سراسر جهان هیچ کس شایستهتر از ایشان نبود که تاریخ مفصل منطق را بنویسد. دو سه کتاب به انگلیسی هست که به ورود منطق ارسطویی به جهان اسلام و گسترش و سیر آن میپردازد؛ ولی هیچ کدام از آنها قابل مقایسه با کار آقای دانشپژوه نیست.
بیشترین آثار ایشان در زمینۀ فلسفه، منطق و کلام است و مهم، مقدمههایی است که نوشتهاند. مهمترینش مقدمهای است ۱۵۰ صفحهای بر کتاب «نزههالارواح» شهرزوری که کتابی است در حوزۀ تاریخ فلسفه. آقای افشار نوشته در کتابشناسی مآخذ فلسفۀ اسلامی تا کنون اثری به این گستردگی و گرانقدری نوشته نشده است. مقدمه مفصلی هم بر کتاب منطقی ابنسهلان ساوی نوشتهاند. ابنسهلان در ایران کمتر شناخته شده است؛ منطقدان بسیار برجستهای بود. دانشپژوه ۱۵۰ صفحه مقدمه بر این رسالۀ کوتاه نوشته و اول از منطق چین صحبت کرده، بعد از منطق هند، بعد منطق در یونان، بعد ورودش به جهان اسلام و سیر آن و خوب توجه کرده که ما در حوزۀ منطق چه کارها و نوآوریهای کردهایم.
یکی از کارهای بسیار مهم ایشان کتاب «منطق ابنمقفع» است. این قدیمترین کتاب قرن دوم است. ابنمقفع این کتاب را از پهلوی به عربی ترجمه کرده است. دانشپژوه مفصلاً در اینجا گفته که منطق قبل از اسلام هم در ایران بوده و این کتاب که به زبان پهلوی بوده، نشان میدهد ما قبل از اسلام هم با منطق ارسطویی آشنا بودهایم. ایشان کتاب «نجات» ابنسینا را چاپ کرد، چاپی درجه یک. شاید این بهترین کتاب جمع و جور ابنسینا باشد که به اندازۀ «شفا» مفصل نیست. ایشان با مقدمهای که نوشتهاند، سیر منطق را در جهان اسلام و ورودش به ایران و خروجش را از ایران توضیح دادهاند. مهمترین کار ایشان در حوزۀ منطق، جمعآوری کلیه آثار فارابی است به نام «منطقیات فارابی» در سه جلد مفصل و با آن مقدمۀ مفصلی که باز راجع به فارابی نوشتهاند و معلوم کردهاند که قدر فارابی چقدر در جهان اسلام ناشناخته مانده است.
آقای دانشپژوه در فلسفه سه استاد خوب داشت: از همه مهمتر میرزامهدی آشتیانی است، تا حدی هم از میرزا طاهر تنکابنی که او هم آدم برجستهای بوده و مرحوم عصار؛ ولی تا آنجا که من میدانم، ایشان خودآموز بود. فلسفه را بیشتر خودش آموخت. فلسفۀ غرب هم بر ایشان تأثیر گذاشت. خودشان تعریف میکرد که من فرانسه را اینطور یاد گرفتم که کتاب روش دکارت را به فرانسه گرفتم، ترجمه فروغی را هم گذاشتم؛ سه بار از اول تا آخر مقایسه کردم، لغتهایش را درآوردم! کتابخانه مرحوم دانشپژوه بخش مهمی به کتابهای فرانسه و انگلیسی و آلمانی اختصاص دارد که در زمینه فلسفه است، چه در مأخذشناسی فلسفه و چه مباحث فلسفی.
دانشپژوه شیفتۀ زبان فارسی بود. متنهایش هم فارسیگراست و هر قدر هم بیشتر پیش میرفت، فارسیتر مینوشت. و یکی از خدماتش را هم این میدانست که من کتابهایی در حوزههای مختلف چاپ کردهام که به گسترش زبان فارسی و استفاده از این واژگان کمک میکند. خیلی ایراندوست بود، گاهی هم به افراط و معتقد بود ما هر چه داریم، از ایران داریم. او صرفاً نسخهشناس و نسخهپژوه و فهرستنگار نبود، فیلسوف و منطقدان بزرگی هم بود.