به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ ابراهیم دادجو، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری ـ تحلیلی طلیعه؛ در خصوص چگونگی تداخل مفاهیم کاربردی و عینی با علوم انتزاعی موجود و این موضوع که در سالهای اخیر، ادعایی تکرارشونده هم در فضای دانشگاهی و هم در فضای مدیریتی زیستبوم ایران شنیده میشود و آن اعتراض به غیرکاربردی بودن علوم انسانی و انتزاعی بودن آنها است، گفت: باید در این زمینه متوجه شویم که منتقدان وقتی میگویند کاربردی و انتزاعی بودن علوم انسانی دقیقاً منظورشان چیست؟
وی بابیان اینکه اگر منتقدان منظورشان از انتزاعی بودن علوم انسانی این است که علوم انسانی ذهنی است باید پاسخ داد که اینگونه نیست، افزود: برای رد ذهنی بودن علوم انسانی معتقدم که علوم انسانی ذهنی نیستند و در تشریح این اعتقادم باید به این نکته بپردازم که علوم انسانی را باید تقسیمبندی کنیم.
دادجو بخشی از علوم انسانی را علومی دانست که عموماً ناظر به علوم رفتاری و اجتماعی هستند، خاطرنشان کرد: این علوم اجتماعی چون ناظر به رفتار جمعی و انسانی هستند پس انتزاعی نیستند یعنی به معنای ذهنی نیستند.
وی در ادامه علوم انسانی را به دو گروه علوم طبیعی و غیرطبیعی تقسیم کرد و گفت: در این تقسیمبندی علوم انسانی وجود دارند که عقلی هستند و از آنها میتوان علوم معرفت و فلسفه را نام برد و علوم هم وجود دارند که تجربی هستند و ناشی از تجربه انسانی است مانند علوم ترافیک و حسابداری که آنها را علوم انسانی تجربی مینامند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه علوم انسانی را بهگونهای دیگر تقسیمبندی کرد و اظهار کرد: علومی در این میان هستند که نقلی هستند و قسمتی از علوم انسانی نقلی دینی هستند مثل فقه، حدیث و اصول کلام نقلی و علومی نیز نقلی هستند اما دینی نیستند مانند علم تاریخ و علوم ادبی.
دادجو بخش دیگری از علوم انسانی نقلی را که دینی نیستند علوم انسانی نقلی تجربی دانست و گفت: یک عده علوم هم هستند که نقلی و تجربهای هستند و اینها را علوم اجتماعی و رفتاری میگویند مانند حقوق تعلیم و تربیت، روانشناسی، اقتصاد، سیاست و جامعهشناسی.
وی در جمعآوری نکات بیانشده در خصوص تقسیمبندی علوم انسانی عنوان کرد: طبق گفتههایم علوم انسانی چهاربخشی میشوند یعنی علوم انسانی عقلی، تجربی، نقلی و نقلی تجربی و در بررسی هرکدام از این بخشها میتوان پاسخ منتقدان علوم انسانی در خصوص انتزاعی بودن به معنی ذهنی بودن علوم انسانی را داد.
دادجو ادامه داد: در علوم انسانی عقلی چون این علوم عقلی هستند میتوانند علوم انتزاعی به معنای علوم عقلی باشند اما علوم انتزاعی به معنای ذهنی نیستند چون ناظر به رفتار خارجی انسان هستند و در این زمینه میتوان به مثالی در مورد فلسفه که زیرمجموعه از علوم انسانی عقلی است پرداخت و گفت که فلسفه علم ناظر به یک دانش است و فلسفه نشان میدهد که دانش در چه مرحلهای است و یا اینکه علم معرفتشناسی علم شناخت آدمی است و باید نتیجه گرفت که اینها علوم عقلی هستند ولی ذهنی نیستند و راهبردشان هم این است که بشناسیم عقل چگونه کار میکند و علم چگونه پیش میرود و به این معنا که ذهنی نیستند و انتزاعی نیستند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خصوص علوم انسانی تجربی مانند علوم حسابداری و ترافیک نیز گفت: اینها اصلاً انتزاعی نیستند و تجربی هستند و انسانها در زندگیشان به این تجربه رسیدند که قواعدی را تدوین کنند مثل حسابداری و ترافیک و…
وی در خصوص دستههای دیگر علوم انسانی همچون علوم انسانی نقلی و نقلی تجربی عنوان کرد: اینها هم علوم انسانی هستند که نقلی دینی هستند که به این معنا که ذهنی نیستند و عقلی هم نیستند یعنی ریشه در منابع منقول دیندارند مثل کتاب و سنت و بحث اصلی در خصوص این علوم این است که آیا مفاهیم دینی ذهنی هستند یا انتزاعی است یا مربوط به باورهای دینی ماست که باید بحث زیاد شود اما در مورد غیرکاربردی بودن این علوم باید گفت که اینها هم انتزاعی نیستند منشأ آثار زیادی شدند و بسیاری از مفاهیم اقتصادی و اجتماعی دنیا تحت تأثیر دینها هستند.
وی در مورد بخش دیگری از علوم انسانی یعنی علوم انسانی نقلی تجربی مثل حقوق هم توضیح داد: این علوم هم هیچ جایشان انتزاعی نیست زیرا انسانها برای رسیدگی رفتاری و اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند یک عده قواعد اعتباری را تدوین کنند که علوم انسانی را سازمان دهند و بههیچوجه ناشی از انتزاعی ذهنی نیست و ناشی از تجربه است.
دادجو ادامه داد: اخلاقیات یا روابط حاکم بر روابط اجتماعی و رفتاری ریشه در فرهنگ و تمدن انسانها هستند برای همین هم اینگونه قواعد در مغرب یک عده اخلاقیات و در ممالک اسلامی یک اخلاقیات دیگر است و فرهنگ و تمدن هم متفاوت است و اینها همریشه دینی دارند ریشه اعتقادی و باوری است و انتزاعی نیست.
وی در ادامه با تأکید به راین نکته که اگر منتقدان منظورشان این است که علوم انسانی ذهنی هستند که با بحثهایی که بیان کردیم اثبات کردیم که کاملاً این نظریه غلط است و اگر در خصوص عقلی بودن معتقد علوم انسانی انتزاعی عقلی است باید گفت همانگونه که مطرح کردیم بخشی از علوم انسانی عقلی است پس در این مورد میتوان مقداری از نظرات منتقدان را قبول کرد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در پایان راجع به انتقاد منتقدان مبنی بر غیرکاربردی بودن علوم انسانی توضیح داد: علوم انسانی همواره از ابتدای به وجود آمدنشان منشأ اثر بودهاند و امروزه هم در عالم خارج منشأ اثر هستند و انسان با توجه به نیاز خود به این علوم دستیافته پس طرح غیرکاربردی بودن علوم انسانی طرحی بیهوده است.