فرهنگ امروز/ پيام رضايی:
جشنواره جهاني فيلم فجر امسال در نخستين دورهاش سعي كرده كه با دست پر بيايد. از دعوت از كارگردانهاي بزرگي چون سوكوروف روسي گرفته تا فيلمسازاني از كشورهاي مختلف و برگزاري وركشاپهايي در زمينه سينما همگي نشان از پر بار بودن جشنواره دارند. اصغر فرهادي، سوكوروف، مجيد مجيدي در جشنواره كارگاه برگزار كردند و تجربياتشان را با سينما دوستان به اشتراك گذاشتند.
محمود كلاري صبح پنجشنبه دوم ارديبهشتماه مهمان جشنواره جهاني فيلم فجر بود. او آمده بود تا درباره فيلمبرداري با دانشجويان بخش دارالفنون جشنواره به گفتوگو بنشيند.
كلاري يكي از بهترين مديران فيلمبرداري در سينماي ايران است و چندي پيش فرانسويها برايش بزرگداشت گرفتند و تنديسي از دوربين cameflex را به او اهدا كردند. كارنامه كارياش تحسينبرانگيز است و شايد هيچ كس به اندازه او در ايران آثار موفق در كارنامهاش نداشته باشد.
فهرستي از برترين آثار سينمايي ايران و از جمله دو فيلم برنده نخل طلا، و اسكار يعني «طعم گيلاس» و «جدايي نادر از سيمين» توسط او فيلمبرداري شده است.
با اين تفاسير ناگفته پيداست كه او چه حرفهايي ميتواند براي دوستداران سينما داشته باشد. «من فكر ميكردم كه قرار است به شكلي كارگاهي اينجا باشيم و كمي عمليتر اما ظاهرا قرار هست كه من حرف بزنم و گفتوگو كنيم كه اين هم خوبه».
كلاري در اين كارگاه از تجربه ساليان گفت. از ورود اتفاقي خودش به سينما. از اينكه هرگز فكر نميكرده فيلمساز شود و نخستين فيلم خودش را يكي از كارگردانان حاضر برايش فيلمبرداري كرده است!
او مثل هميشه خندان و پرانرژي حرف زد. گفت«فاصله اينجا كه من نشستهام تا آنجا كه شما نشستهايد اصلا زياد نيست»
از ابراز فضلهاي روزگار جواني گفت و اينكه سر فيلمبرداري فيلم داريوش مهرجويي سوالي پرسيده و هر چه ميدانسته از دانش و اصطلاح و كلمه در آن گنجانده تا بگويد كه خيلي ميداند و مهرجويي هم با يك «نه» ساده و سرد او را سنگ روي يخ كرده!اما واقعيت اين است كه چنين حرفهايي فقط از چنين دانش و تجربهاي برميآيد و البته نوعي از خضوع كه پيامد درك صحيح از جايگاه خود در جامعه هنري و اجتماعي است اما آنچه بيش از اين در خور توجه است واكنشها نسبت
به اين كارگاه بود.
برخي از دانشجويان ايراني احساس ميكردند محمود كلاري بدون اينكه به موضوع جلسه فكر كرده باشد آمده و صحبت كرده. براي همين هم جلسه به خاطرهگويي گذشته است.
امين دانشجوي سينما از دانشگاه سوره ميگويد «در برخي از كارگاهها مشخص است كه آن استاد از قبل ميداند ميخواهد چه بگويد و از قبل برنامهريزي كرده اما خب بعضي وقتها انگار برنامه مشخصي نيست و بيشتر به خاطرهگويي ميگذرد. هرچند برخي از اين خاطرهها خيلي مفيد هستند.»
اما ليلي از آذربايجان حرفهاي ديگري ميزند: «فوقالعاده جالب بود. مخصوصا كارگاه استاد كلاري فوقالعاده بود. نخستين كسي بود كه از شيوههاي دانشگاهي براي حرف زدن استفاده نكرد و خب اين براي ما كه جوان هستيم بسيار عالي بود. ما كه اين بحثها را قبلا در دانشگاه خواندهايم.
بحثهاي آكادميك هم خوب هستند اما اينجا به نظرم به چيزهاي بيشتري نياز هست كه در دانشگاه گفته نميشود. اين حرفها نه تنها دانشگاهي نيستند بلكه اغلب برخلاف همه قواعدي هستند كه ما در دوران تحصيل آنها را خواندهايم. من عاشق سينماي ايران هستم. نخستين كارگردان محبوب من كيارستمي است كه زندگي مرا تغيير داد و همين آقاي كلاري با او همكاري كرده است. من خودم آذربايجاني هستم و در بلژيك سينما خواندهام و فقط قواعد، قواعد و قواعد.
اما كيارستمي عليه همهچيزهايي است كه من خواندهام و خب جلسه با فيلمبردار او عالي است. اصغر فرهادي هم همينطور. عالي است. و اغلب با همين آقاي كلاري كار كرده. من شخصا از شيوه كارگاه ايشان خيلي لذت بردم و ياد گرفتم.»
ادامه اين گفتوگو با دانشجويان داخلي و خارجي بخش دارالفنون جشنواره تقريبا همين خط را دنبال ميكرد. اين تفاوت ميتواند
معنادار باشد.
به نظر ميرسيد دانشجويان داخلي مباحث نظري را ترجيح ميدادند اما دانشجويان خارجي علاقهمند بودند اساتيد بيشتر تجربههايشان را فارغ از مسائل علمي و حتي ادبيات آكادميك با آنها مطرح كنند. البته اين درباره برخي دانشجويان داخلي نيز صادق بود.
با اينحال اين تجربهاي منحصر به فرد است كه هر سه ضلع اين ماجرا ميتوانند از ان بهره ببرند. متوليان جشنواره، اساتيد و دانشجويان و علاقهمندان سينما. محمود كلاري قطعا بخشي از تاريخ فيلمبرداري سينماي ايران است. بخشي درخشان و پرافتخار.
تنها ميتوان همصدا با همه دانشجوياني كه در اين كارگاه و در پايان وقتي اتمام جلسه اعلام شد، آهِ افسوس كشيدند آرزو كرد كاش روزي مجامع علمي ما رويكردي خلاقانهتر به آموزش هنر داشته باشند.
اعتماد