فرهنگ امروز/ غلامعباس توسلی:
همهساله در سالگرد اردیبهشتی تولد دکتر محمد مصدق، این سؤال مطرح است که آیا مصدقی که نسلهای پس از او، میشناسند با مصدق واقعی و حقیقی قابلمقایسه است؟ مصدقی که امروز در میان برخی از گروهها شناخته میشود، مصدقی اسطورهای است، اما در آن سو، مصدق واقعی قرار دارد با چهره مردی عملگرا در زندگی فردی، مسائل سیاست داخلی و نگاهی بینالمللی. مصدق واقعی- درست همچنان که در مورد هر انسانی میشود گفت- مصدقی محدود است و فرق دارد با مصدق نامحدودی که به شکل یک اسطوره بیعیب و نقص در نسلهای بعدی شناخته میشود. فاصله این دو مصدق بسیار است اما با وجود این فاصله زیاد، نمیتوان گفت این دو چهره در مقایسه، از هم گسیختهاند. باید ببینیم که جوانان امروز و نسلهایی که از مصدق فاصله تاریخی دارند، هدفشان از درک مصدق به شکل یک اسطوره بیعیب و نقص چیست و چرا خواهان مصدق واقعی با صفتهای واقعی نیستند. او مردی صادق، دلسوز، جدی و واقعبین بود؛ در زندگی و کار و مسئولیت، برنامههایش را بر اساس استدلالهای منطقی و فکر بنا میکرد، مبارز بود و حقطلب و به همین خاطر، بهعنوان یک سمبل بینالمللی در گوشه و کنار جهان، هنوز نام او را میشنویم. شاهکارش، ملیکردن صنعت نفت بود، حرکتی که به ذهن دیگران نمیرسید. مصدق در واقع با این اقدام، اسطوره انگلیسی را به چالش کشید؛ اسطوره یک نظام سلطهطلب که مردم را وامیداشت هر کار خوب یا بدی را به آن نسبت دهند. مصدق این اسطوره را از افکار و اندیشههای مردم ما زدود و آوازه چنین حرکتی، نام او را به آمریکای لاتین، آفریقا و حتی اروپا هم برد. شخصیت او اکنون یکی از وجوه برازنده ما ایرانیها در تاریخ معاصر جهان است. با وجود این، رسانهها نه خواستهاند و نه توانستهاند، مصدق واقعی را نشان نسلهای بعد از او بدهند. مصدقی که روی اوراق تاریخ رسانههای ما به ثبت رسیده، چهرهای دفرمه و خلاف واقع دارد. مردی که سخنانش را در مجلس، با نام امام حسین (ع) شروع میکرد، حالا صورتی ضداسلامی یافته و به چهرهای در حاشیه بدل شده است. در چنین روزی، کشف چهره واقعیاش میتواند یکی از حرکتهای تاریخساز این نسل باشد.
روزنامه شرق