به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روابط عمومی دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی، نقد و مناظره، پیش اجلاسیه نظریه «محله، پدیده پایدار اجتماعی با مرکزیت مسجد (با عملکرد مذهبی، فرهنگی و اجتماعی) درشهر ایرانی اسلامی» به همت معاونت پژوهشی دانشگاه تربیت مدرس و دبیرخانه هیأت حمایت از کرسی های نظریه پردازی برگزار شد. در این نشست علمی که با سخنرانی دکتر محمدرضا پور جعفر به عنوان ارائه دهنده نظریه همراه بود؛ آقایان دکترعبدالحمید نقره کار، مصطفی بهزادفر و حسین سلطان زاده به عنوان شورای داوران و آقایان دکتر علی اکبر تقوایی، اصغر فهیمی فر و حجت الاسلام کوچکیان به عنوان ناقدان طرحنامه در این پیش اجلاسیه حضور داشته اند.
دکتر محمدرضا پورجعفر درباره نظریه خود گفت: ايرانيان در پيش از اسلام و همچنين در دوره اسلامي از فرهنگ شهرنشيني و مدنيت والايي برخوردار بودند. شهرهاي ايراني اسلامي را مجموعه اي از محلات شكل مي دادند. محله يكي از عناصر اصلي شاكله پايدار اجتماعي (شهر ايراني اسلامي) با بيشتر با مركزيت مسجد (به عنوان فضايي با فعاليت هاي مذهبي، فرهنگي و اجتماعي) محسوب مي شود. محله در شهر ايراني اسلامي بيشتر بر اساس ابعاد فرهنگي- اجتماعي شكل مي گرفته است. به عبارتي ابعاد و جمعيت يك محله را روابط اجتماعي تعيين مي كرده اند. ليكن در دوران معاصر براي برنامه ريزي و طر احي شهري بيشتر از ايده اصطلاحا متداول واحد هاي همسايگي (Unit Neighborhood)با مركزيت مدرسه ابتدايي و متاثر از ابعاد فيزيكي استفاده مي شود .
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد:در حالي كه محله ايراني اسلامي به صورت واحدي اجتماعي، پايداري خود را با ارزش ها و سرمايه هاي اجتماعي محلي و با مركزيت محلي همچون مسجد يا حسينيه به منزله ي كانوني براي فعاليت هاي مذهبي، فرهنگي و اجتماعي در دوراني متمادي به نمايش گذاشته است. بنابراين لازم است، ضمن ارتقا محله هاي موجود به عنوان پايگاه هايي اجتماعي بر اساس اندوخته هاي فرهنگي- اجتماعي، در بازآفريني اين واحد ارزشمند شهري با مركزيت مسجد، و همچنين در برنامه ريزي و طراحي محله هاي جديد چه در حوزه گسترش شهرها وچه در شهر هاي جديد در حال و آينده كوشا باشيم. در اين ارتباط سعي گرديده تا در قالب نظريه اي براساس فرهنگ اسلامي و پيشينه شهرسازي در دوران اسلامي در ايران ويژگيهاي محيط مسكوني استنتاج و الگويي كاربردي براي محله اي ايراني اسلامي ارايه گردد.
وی همچنین افزود: از آنجا كه به مباني كلي برنامه ريزي و طراحي اين محله ها مربوط مي شود، از نظر برنامه ريزي بايد اندازه و جمعيت حدودي يك محله بر اساس فرهنگ ايراني اسلامي تعيين شود. از نظر شكل و فرم، اين محلات بهتر است از دانه بنـدي نـرم، بافـت هماهنگ و وحدت بخشي برخوردار باشند. مسجد (و يا حسينيه) بايد به مثابه عنصري چـه از نظـر از جتمـاعي وچـه از نظـر فيزيكي جذاب (Magnet) و به عنوان سمبل و نشانه اي با هويت ايراني اسلامي از لحاظ بصري، عملكردي و جهت يابي به خوبي براي اينگونه محله ها عمل كند.
این استاد دانشگاه در ادامه ابراز داشت: همچنين بهتر است كه عنصر ذكر شده عبادي و مركزي بر روي محور اصلي طرح محله قرار گيرد و دورنماي زيبا و جذابي را ارئه نمايد. الگوي شبكه معابر و دسترسي به مسجد بايد از نظمي ارگانيك و متنوع پيروي كند. فاصله دورترين نقطه محلـه تـا مسجد نبايد بيش از حد توانايي سالمندان و كودكان براي پياده روي باشد. همچنين مي بايست سلسله مراتبي از فضاها از زمين هاي بازي كودكان تا فضاهاي عمومي، اجتماعي و غيره در مقياسي انساني، گرم و دلنشين در سطح محله در نظر گرفته شود.
وی ادامه داد: فضاي عمومي اصلي محله بايد جوابگوي عملكرد هاي مختلف اجتماعي، فرهنگي و مذهبي و به صورت چند عملكردي باشـد. اين بدان معناست كه فضاهاي اصلي عمومي بايد امكاناتي را براي همه مراسم سوگواري واعياد مانند تاسـوعا – عاشـورا، عيـد فطر، عيد قربان، عيد غدير، ميلاد ها و عيد نوروز فراهم كند.
این استاد دانشگاه افزود: نوع مصالح براي بافت و جداره ها نيز بهتر است محلي و اصيل باشد و يا بومي سازي شوند. رنگ هاي مورد اسـتفاده ترجيحـا بايد از اصالت و كيفيت بومي و محلي برخوردار بوده و در هماهنگي با اطراف مورد استفاده قرار گيرند. به زباني ديگر بافت محله بهتر است تبلور وتجلي تواضح و فروتني باشد. محله لازم است در ارتقاء تعاملات اجتماعي برنامه ريزي و طراحي شود. فضاها و بافت محله ايراني اسلامي بايد بستري مشوق انجام و استمرار فعاليت هاي اجتماعي، فرهنگي، مذهبي، هم زباني و هم دلي ساكنين باشد.
گفتنی است این نشست روز دوشنبه 27 اردیبهشت در دانشگاه تربیت مدرس برگزار شد.