فرهنگ امروز/ اشکان مزیدی: در چهار قسمت گذشته مروری داشتیم بر گذر تاریخی پارامونت از پیدایش آن تا بحران هایی که در نیمه قرن بیستم، آینده این کمپانی بزرگ را در هاله ای از ابهام فرو برد.
پارامونت از ابتدای تاسیس تحت هدایت بنیانگذار پرآوازه خود - آدولف زوکر - یکی از پیشروترین استودیوهای سینمایی جهان بود، اما با اتفاقاتی که در اواخر دهه ۴۰ میلادی رقم خورد، خصوصا شکست در پرونده ای قضایی که منجر به صدور حکم تاریخی «پارامونت ۱۹۴۸» شدU مهر تاییدی بر پایان عصر طلایی هالیوود زد.
دهه بعدی، سال های سرگیجه بود. با ظهور و بالندگی تلویزیون، پارامونت و دیگر استودیوهای بزرگ قدرت مطلق سابق، در انحصار ستاره های سینما و جریان سازی در صنعت سرگرمی را از دست داده بودند و دست به عصا و محتاطانه فیلم های خود را تولید می کردند.
پارامونت که دیگر تضمینی برای فروش محصولات درجه چندم و بی کیفیت خود به صاحبان سالن های سینما نداشت با کاهش معنادار سطح تولید خود به همکاری با کارگردانان بزرگی چون بیلی وایلدر و آلفرد هیچکاک پرداخت.
در این سال ها پارامونت نه تنها برای حفظ منابع مالی خود در مضیغه بود بلکه برای ادامه ساخت بعضی تولیدات خود نیز تحت فشار افکار عمومی قرار داشت. در یک مورد جالب آنها تصمیم به قطع ساخت مجموعه محبوب سری فیلم های Road «جاده» با حضور کمدین افسانه ای - باب هپ Bob Hope- گرفتند که با دریافت بیش از ۷۵ هزار نامه اعتراض آمیز از این تصمیم خود عقب نشینی کردند.
پایان زوکر افسانه ای
اما بحران در دهه ۶۰ بالا گرفت. تولید فیلم فعالیتی با ریسک بالا بود. از عصر طلایی هالیوود و سالن های زنجیره ای پارامونت چیزی باقی نمانده بود و سرمایه گذاری های کمپانی روی ایستگاه های تلویزیونی با منفعتی تقریبا برابر هیچ، شکست خورده بود. آنها حتی ساختمان معروف و بزرگ خود در میدان تایمز نیویورک را در ازای ۱۲.۵ میلیون دلار فروختند. تنها سرمایه گذاری آنها که در این سال ها هنوز سر پا و سودده بود کمپانی ضبط صفحه Dot Records بود که در سال ۱۹۵۷ مالکیت آن را به دست آورده بودند. گرچه حتی منحنی سود این کمپانی هم رو به افول بود.
بسیاری از صاحب نظران ناکامی این سال ها را به مدیریت کند و سالخورده کمپانی نسبت می دهند. آدولف زوکر پیر با سنی بالای ۹۰ سال هنوز ریاست هیات مدیره و بارنی بالابان ۷۵ ساله سمت مدیرعاملی پارامونت را بر عهده داشتند و این میانگین تناسبی با ابعاد پارامونتِ در حال رقابت با رقبای چالاک نداشت، آن هم در صنعتی که سرعت تغییر و نوآوری در آن سرسام آور بود.
مجموع این شرایط در نهایت نابسامانی را به اوج خود رساند و پارامونت بحران زده به فروش گذاشته شد.
سال ۱۹۶۶ استودیوی فیلمسازی پارامونت به مالکیت کمپانی صنعتی و چندملیتی Gulf + Western Industries Corporation درآمد و مالکان جدید بلافاصله تهیه کننده گمنامی به نام رابرت اوانس را به عنوان سرپرست تولید استودیو گماشتند.
ستاره های تابان پارامونت
اوانس و پارامونت دوره ۷ ساله کوتاه ولی بسیار موفقی داشتند و فیلم های درخشانی به سینما عرضه کردند. فیلم هایی که مرور تاریخچه پارامونت بی ذکر نام و افتخار آنها ناقص است.
شروع این دوره درخشان با کمدی زوج عجیب (۱۹۶۸) رقم خورد. فیلمی با هنرمندی والتر متیو و جک لمون که به زندگی اشتراکی دو مرد مطلقه آن هم با شخصیت هایی متضاد - یکی وسواسی به تمیزی و دیگری عیاش و خوشگذران - می پردازد. «زوج عجیب» در اکران اقبال خوبی داشت و به چهارمین فیلم پرفروش سال ۶۸ تبدیل شد و حتی بعدها تلویزیون ABC سیتکام یا کمدی موقعیتی بر اساس این فیلم روی آنتن برد.
شاهکار بعدی، فیلم ترسناک و روانشناسانه بچه رزماری (۱۹۶۸) بر اساس رمانی به همین نام به کارگردانی رومن پولانسکی بود. «بچه رزماری» روایتگر زندگی زنی باردار است که در پی اتفاقاتی پی می برد شوهرش سرسپرده فرقه ای شیطانی و سیاه است و بچه ای را که در شکم دارد از اهریمن آبستن شده است.
فیلم اقبالی عجیب در سطح جهانی یافت و جوایز بی شماری در داخل و خارج از ایالات متحده از آن خود کرد. از «بچه رزماری» که همیشه در بالای فهرست ترسناکترین فیلم های جهان جای دارد به عنوان محبوبترین فیلم استنلی کوبریک فقید یاد می شود. فیلم توجه زیادی را به فرقه ها و آیین های سیاه و شیطان پرستانه معطوف کرد و در مدتی کوتاه چندین فیلم بر این مبنا ساخته شدند.
ستاره اقبال پارامونت همچنان رو به فروغ بود و فیلم های درخشان بیشتری در راه بودند. پارامونت که دوباره به سطح اول فیلمسازی نزدیک می شد این بار بخت خود را در ژانری کاملا متفاوت آزمود.
قصه عشق(۱۹۷۰) ملودرامی احساسی بر اساس رمانی پرفروش به همین نام بود. «قصه عشق» همان قصه آشنای پسر پولدار با بازی رایان اونیل و دختری از طبقه متوسط با بازی الی مک گرو است که در نگاه هم اول عاشق یکدیگر می شوند. عشقی که با مخالفت خانواده پسر رو به رو می شود اما در نهایت این عشق سوزان به ازدواج می انجامد غافل از آن که دختر به مرضی لاعلاج مبتلاست.
«قصه عشق» با آن موسیقی معروف - که در نهایت اسکار موسیقی را هم برای فرانسیس لی آهنگساز به همراه آورد - و تم پرسوز و گداز خود به سرعت سینماهای آمریکا و کانادا را در نوردید و تنها با ۲.۲ میلیون دلار بودجه ساخت بیش از ۱۳۶ میلیون دلار فروش کرد و هم اکنون در رتبه نهم صد فیلم رمانتیک تاریخ سینما به انتخاب بنیاد فیلم آمریکا قرار دارد.
پارامونت اینک در اوج سیر می کرد اما تیم فیلمسازی پارامونت سودایی دیگر در سر داشت. آنها بلندای صنعت سینما را هدف گرفته بودند. ستاره درخشان این سال ها در حال تولد بود.
مافیای پدرخوانده
سینمای آمریکا در این سال ها از اقبال عمومی به ژانر دیگری با نام گانگستری برخوردار بود که محافظه کاران جامعه مدت ها بود با سانسور و ممنوعیت سعی در کنترل خشونت جاری در آن را داشتند. اما بعد از تعطیلی اداره ضوابط و پایان کنترل سرسختانه، فیلم های جنایی با قدرت بیشتری به سالن ها بازگشتند. نقطه اوج این حضور اما به دست پارامونت اتفاق افتاد.
سال ۱۹۷۲ مجموعه ای از نام های افسانه ای در کنار هم جمع شدند تا درام جنایی «پدرخوانده» شکل بگیرد. نام هایی چون فرانسیس فورد کاپولا در مقام کارگردان و ستارگانی مانند مارلون براندو و آل پاچینوی جوان.
این فیلم سه ساعته روایتگر زندگی «کورلئونه ها» خانواده مافیایی ایتالیایی-آمریکایی در دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی در نیویورک است. مارلون براندو در نقش دون ویتو کارلئونه - بزرگ و رهبر خانواده - نمونه ای کامل و درخشان از یک پدرخوانده مافیایی بود.
«پدرخوانده» در اغلب لیست های سینمایی به عنوان بهترین فیلم جنایی سینما شناخته می شود که تاثیرات عمیقی بر ژانر گانگستری بر جا گذاشت و در مراسم اسکار آن سال در ده رشته نامزد و در سه بخش اصلی بهترین فیلم، بهترین بازیگر مرد و بهترین فیلمنامه اقتباسی برنده جایزه اسکار شد. فیلم، بالاترین رکورد فروش تا آن زمان را شکست و با بودجه ای اندک حدود ۲۸۰ میلیون دلار فروش کرد و در نهایت پارامونت با ساخت قسمت های بعدی «پدرخوانده» در ۱۹۷۴ و ۱۹۹۰ یکی از موفق ترین تریولوژی های تاریخ را به سینما عرضه کرد.
شاید بتوان گفت حسن ختام دوره طلایی پارامونت و رابرت اوانس، درام جنایی محله چینی ها (۱۹۷۴) به کارگردانی پولانسکی و بازی جک نیکلسن بود. «محله چینی ها» که با ساختار لایه لایه و رمزآلود خود یک فیلم نوار تمام عیار به حساب می آمد آخرین حضور پولانسکی در آمریکا را به بهترین شکل رقم زد و در یازده بخش نامزد جایزه اسکار شد.
سال ۱۹۷۴ رابرت اوانس به نیت بنا نهادن کمپانی شخصی خود، از مقام سرپرست تولیدی در پارامونت کناره گیری و یکی از طلایی ترین فصل های تاریخ پارامونت را به نام خود ثبت کرد.
نوشتن از تاریخ پارامونت را می توان تا مدت ها ادامه داد، اما برای کوتاه کردن سخن می توان سال ها و دهه های بعدی را با سرعت بیشتری رد کرد. پارامونت در دهه ۷۰ و ۸۰ نیز به روند صعودی خود ادامه داد. در این سال ها آنها تمرکز ویژه ای بر گسترش شاخه تلویزیونی خود داشتند. برخی از موفق ترین تولیدات سینمایی پارامونت نیز ریشه در همین سیاست داشت. فیلم های چون مجموعه ۱۳ فیلمی پیشتازان فضا (۱۹۷۹ - ۲۰۱۶) و یا سری فیلم های ماموریت غیرممکن (۱۹۹۶ - ۲۰۱۵) همگی در اصل از تولیدات تلویزیونی پارامونت سرچشمه می گیرند.
پارامونت علاوه بر ساخت فیلم های درخشان و پرفروشی چون روح (۱۹۹۰) و یا فارست گامپ (۱۹۹۴) در بسیاری از شاهکارهای سینما نیز حضوری محسوس دارد؛ از حضور شراکتی با لوکاس فیلم در سری فیلم های ایندیانا جونز تا ساخت اشتراکی شجاع دل (۱۹۹۵) و تایتانیک (۱۹۹۷) با فاکس قرن بیستم.
مالکیت پارامونت در یکی دو دهه اخیر یکی دوبار توسط ابرکمپانی های چندگانه دست به دست شد، اما این جابجایی ها خللی در عزم آنها برای به قبضه درآوردن گیشه فروش وارد نکرد.
بعضی از پرفروش ترین فیلم های تاریخ پارامونت چون تبدیل شوندگان (۲۰۰۷)، فعالیت فراطبیعی (۲۰۰۷)، پاندای کونگ فو کار (۲۰۰۸) و کاپیتان آمریکا (۲۰۱۱) در همین سال های اخیر به دنیا عرضه شده اند.
پارامونت اینک با بیش از ۱۰۴ سال قدمت همچون فرزانه ای سالخورده می ماند که بیش از هر کسی در دنیا جادوی قبض روح و روان تماشاگران و نبض سینمادوستان جهان را در اختیار دارد. قابلیتی که از پس یک عمر تلاش و همت به دست آمده تا همچنان تنها و یک تنه چون نگینی در قلب منطقه هالیوود لس آنجلس بدرخشد.
اگر قرار بر تعریف پارامونت در یک جمله باشد، شاید تنها باید به نشان «کوه و ستاره» پرچم پرافتخارشان اشاره کرد.