شناسهٔ خبر: 44326 - سرویس دیگر رسانه ها

کریم مجتهدی: دوره می‌دانم، می‌دانم‌ها تمام شده است/ نحوه شناخت غرب از سهروردی

مجتهدی، چهره ماندگار فلسفه گفت:دوره می دانم، می دانم ها تمام شده و وقت آن رسیده است که بگوئیم چه می دانیم.

 

همایش فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر

 

 

 

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ همایش « فلسفه و عرفان اسلامی در عالم معاصر» صبح امروز در سالن شهید مطهری دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.

در نوبت صبح این همایش که مدیریت آن به عهده بیژن عبدالکریمی بود. افرادی چون رضا سلیمان حشمت، آندره اسمیرانف، غلامرضا اعوانی، روزانا پسخو، کریم مجتهدی و غلامحسین ابراهیمی دینانی سخنرانی کردند.

کریم مجتهدی، استاد فلسفه دانشگاه تهران گفت: دوره می دانم، می دانم ها تمام شده و کافی است. موقع آن رسیده که بگوئیم چه می دانیم. به عقیده من اراده بر دانایی اولویت ندارد. متاسفانه یکسری دانشجوها فقط از من سوال می پرسند و فقط می خواهند که من حرف هایشان را تائید کنم در حالی که دانشجو باید اراده واقعی برای دانستن بکند.

وی افزود: انسان باید اراده واقعی را پیدا کند و نمی دانم ها را به چه می دانم ها و چقدر می دانم ها تبدیل کند. همه ما باید دانشجو باشیم و اراده به دانش بکنیم و بخواهیم که بیاموزیم.

استاد فلسفه دانشگاه تهران در ادامه سخنانش به موضوع نحوه شناخت غربی ها از سهروردی پرداخت و ادامه داد: فلسفه اسلامی در قرون وسطی خیلی زود مورد توجه غربی ها گرفت. در اواسط قرن ۱۹ آثار ابن سینا بسیار مورد توجه قرار گرفت به طوری که در یکی از شهرهای اسپانیا مرکز ترجمه ای برای آثار فلسفه اسلامی به زبان لاتین تاسیس شد و مترجمان و استادان یهودی آثار این حوزه را برای کشورهای دیگر ترجمه می کردند. به همین دلیل هم مکتب ابن سینایی ابتدا در اسپانیا و سپس در غرب رایج شد.

مجتهدی اضافه کرد: بعد از ابن سینا، ابن رشد مورد توجه قرار گرفت و ابن سینا به فراموشی سپرده شد. ابن رشد در غرب به گونه ای مورد توجه قرار گرفت که اغراق نیست اگر بگوئیم غرب ابن رشدی یا به عبارت دیگر غرب نتیجه مطالعه ابن رشد است. در قرن نوزدهم گوبینو کتابی درباره ایران می نویسد و تاریخچه ای از استادن فلسفه از ملاصدرا به بعد می آورد اما تا قرن بیستم هنوز اسمی از سهروردی آورده نمی شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: نیکلسون در قرن بیستم در حاشیه یکی از کتاب هایش که درباره تذکره الاولیاء عطار است برای اولین بار نام سهروردی را آورده است. همچنین او به حلاج بسیار علاقه داشته و کتاب دو هزار صفحه ای در چهار جلد درباره حلاج نوشته است. در این کتاب دو هزار  صفحه ای او حدود چهار صفحه هم درباره سهروردی نوشته است.

چهره ماندگار فلسفه ادامه داد: سیر شناخت سهروردی ادامه پیدا کرد تا اینکه هانری کربن در استانبول و در جستجوی نسخه های فلسفی با سهروردی آشنا شد و به آن دل بست به همین دلیل هم اروپایی ها و غربی ها سهروردی را با هانری کربن می شناسند. این اتفاق در ایران هم افتاد و آثار کربن فرصتی شد تا ما هم یکبار دیگر به سراغ سهروردی برویم. علت اینکه سهروردی در زمان خودش مغفول ماند این بود که سهروردی و امثال او را داعش های آن زمان کشتند.