شناسهٔ خبر: 44453 - سرویس دیگر رسانه ها

روايت آيدين آغداشلو از مرمت نقاشی دوره فتحعلی شاه

يكي از فعاليت‌هاي آیدين آغداشلو در كنار نقاشي و نوشتن مقالات، مرمت و ترميم آثار تاريخي و هنري است. او در تازه‌ترين كاري كه انجام داده، بخشي از يك نقاشي مربوط به دوره فتحعلي‌شاه را در باغ‌موزه نگارستان مرمت كرده است كه به گفته او از نظر هنري و تاريخي داراي اهميت است. البته اين اثر هنوز رونمايي نشده و به همين دليل جزئيات آن همچنان منتشر نشده است. با او درباره اين اثر و وضعيت مرمت آثار هنري صحبت كرديم

 

فرهنگ امروز/ سحر آزاد:

 

يكي از فعاليت‌هاي آیدين آغداشلو در كنار نقاشي و نوشتن مقالات، مرمت و ترميم آثار تاريخي و هنري است. او در تازه‌ترين كاري كه انجام داده، بخشي از يك نقاشي مربوط به دوره فتحعلي‌شاه را در باغ‌موزه نگارستان مرمت كرده است كه به گفته او از نظر هنري و تاريخي داراي اهميت است. البته اين اثر هنوز رونمايي نشده و به همين دليل جزئيات آن همچنان منتشر نشده است. با او درباره اين اثر و وضعيت مرمت آثار هنري صحبت كرديم:

‌مرمت اين اثر چه اهميتي دارد؟
مدتي قبل براي تماشاي نقاشي دوران فتحعلي‌شاه در باغ‌موزه نگارستان كه متعلق به دانشگاه تهران است، دعوت شدم. وقتي اين اثر را ديدم، متوجه اهميت آن شدم. اهميت آن در اين است كه از نقاشي‌هاي ديواري دوره فتحعلي‌شاه كه در حقيقت «سلام درباري» را تصوير مي‌كنند، تعداد زيادي باقي نمانده است؛ مثلا يك نمونه خيلي خوب آن در عمارت سليمانيه در كرج است كه مدت‌ها در دانشكده كشاورزي كرج بود و صدمه زيادي ديد. در نتيجه برايم اسباب كنجکاوي شد كه اين اثر از كجا آمده است. طبق اشاراتي كه كردند، مشخص شد اين اثر از ساختماني كه احتمالا روزگاري در قم بوده، برداشته شده و به دانشگاه تهران تعلق پيدا كرده و خود ساختمان به‌كلي منهدم شده است. اين نقاشي‌ها مدت‌هاي طولاني در وضعيت بسيار نامعلومي در انبار نگهداري مي‌شد تا بالاخره يك باني خير پيدا مي‌شود، اينها را تميز، پشتشان را استحكام‌بخشي و كنار هم در يك تالار بزرگ براي مرمت نصب مي‌كند. اين نقاشي هم تصوير فتحعلي‌شاه قاجار، فرزندان و نوه‌هايش است. در اين نقاشي تعداد زيادي حدود صد نفر به تصوير كشيده شده‌اند.
‌پس اين نقاشي از لحاظ تاريخي هم اهميت دارد؟
فوق‌العاده مهم است. تا حدودي موفق مي‌شوند اين آثار را مرمت اوليه كنند. اين كارها كنار هم نصب شده‌اند. بخشي از نقاشي كه در وسط قرار دارد و تصوير فتحعلي‌شاه و نزديكانش است، كاملا مرمت شده و اكنون مرمت روي فرزندان و نوادگان فتحعلي‌شاه در حال انجام است. قطعا تعداد آدم‌ها در اين نقاشي بيشتر بوده است اما الان مفقود شده‌اند و به احتمال زياد شايد تا اوايل پاييز مرمت آنها تمام شود و در كنار هم در تركيب اصلي خودشان قرار بگيرند. يك سالن را به اين نقاشي اختصاص داده‌اند و بعدا هم قرار است اين سالن مختص اين نقاشي باشد. براي من بسیار تحسين‌برانگیز بود كه توانسته‌اند يك اثر را به سامان برسانند و از زوال قطعي نجات دهند. آنهايي كه در اين پروژه كار مرمت را انجام مي‌دهند، در كارشان خيلي خوب و متخصص هستند. وقتي به آنجا رفتم، ديدم تعداد زيادي هستند كه از روي داربست‌ها بالا و پايين مي‌روند، مرمت مي‌كنند و اين نقاشي را احاطه كرده‌اند. تماشاي اين صحنه فوق‌العاده دلپذير بود. اگر اين نقاشي بعد از مرمت كامل در همين سالن نمايش داده شود، تهران صاحب يك بناي يادبود جديد خواهد شد. شيوه مرمت افرادي نيز كه اثر را مرمت مي‌كنند، درست و منطبق با اصول علمي بود و به نظر من با يك پشتكار خيلي زياد كار را به اينجا رسانده بودند. براي اينكه مساحت كار خيلي زياد و قامت آدم‌ها به اندازه قامت طبيعي آدم‌هاست، قطعا اين نقاشي اثر خيلي از نقاشان شناخته‌شده دوره فتحعلي‌شاه مثل عبدالله يا مهرعلي يا ميرزابابا نيست اما كار يك نقاش بسيار ماهر و درجه‌يك است كه احتمالا شاگرد آنها بوده است.
‌شما همين يك تصوير را مرمت كرديد يا اينكه روي كل پروژه هم نظارت داشتيد؟
من يك نظر كلي درباره كل پروژه و ارزش و اهميت نقاشي‌ها براي سرپرستان و مرمتگران دادم اما توضيح واضحات بود و آنها همه اينها را مي‌دانستند. براي اينكه در اين افتخار نقش و سهمي داشته باشم، يكي از صورت‌ها را در همان‌جا مرمت كردم، حتي عينكم همراهم نبود اما وقتي آنها گفتند اين يك تكه را مرمت كنيد، پذيرفتم و با اينكه بالاي داربست رفتن هم برايم آسان نبود، با كمك سه، چهار نفر از داربست بالا رفتم و تمام‌ مدت با ترس و لرز مرمت كردم؛ با اين‌همه كار خيلي دلپذير و آشنايي با اين گروه فوق‌العاده اميدبخش و خوب بود.
‌مشخص است چهره‌اي كه مرمت كرده‌ايد، مربوط به كدام شخصيت تاريخي است؟
صورت رضاقلي ميرزا بود. نامش در كنار تصوير نوشته شده بود.
‌درباره مرمت آثار تاريخي و هنري بحثي وجود دارد. عده‌اي مي‌گويند رد مرمت بايد در اثر مشهود باشد. شما چقدر با اين نظر موافق هستيد يا اينكه معتقديد اثر بعد از مرمت بايد عين روز اولش شود؟
معمولا هر دو وجه مطرح مي‌شود. بعضي از نمونه‌هايي كه صدمه شديد عمدي مي‌خورند مثل مجسمه پيه‌تا اثر ميكل آنژ كه يك نفر با چكش بيني آن را شكست، طوري مرمت شد كه مشخص نشود كجاي اثر شكسته شده است. در جاهايي مرمت طوري انجام مي‌شود كه ردي از آن باقي نمي‌ماند اما نظر كارشناسان به صورت عموم مخصوصا كارشناسان موزه‌ها بر اين است كه مرمت بايد اثر را به شكل قبلي برگرداند اما با تفاوت‌هايي. عمده اين تفاوت‌ها اين است كه مرمت بايد برگشت‌پذير باشد؛ يعني اگر طوري مرمت كنيد كه بعدا نشود آن را پاك كرد، اشتباه است. نكته دوم اين است كه هر نوع مرمتي بايد چنين امكاني را به وجود آورد که بتوان جاي مرمت‌شده را از جاي اصلي يا مرمت‌نشده تمیيز داد مثلا لعاب آن را نمي‌زنند يا رنگ را كمي كم‌رنگ‌تر مي‌گيرند و من معتقدم تا جايي كه ممكن است مرمت بايد اثر را به وضعيت اصلي‌اش برگرداند، نه اينكه مرمتگر قسمت‌هاي ريخته نقاشي را براساس سليقه خود بازسازي كند. من يك مرمتگر سالخورده و بسيار مشهور ايراني مي‌شناسم كه هنوز فعاليت مي‌كند و وقتي تكه ريخته را مرمت مي‌كند، چون كاملا شبيه بقيه كار درنمي‌آيد، بقيه قسمت‌ها را هم مطابق تكه خودش تغيير مي‌دهد. مرمت بايد به شكل اصلي اثر وفادار باشد و اگر در جايي تكه‌هاي كوچكي از آن از بين رفته باشد، مي‌توان آن را با قرينه به اصل بازسازي كرد اما وقتي از اين سطح زيادتر شود، چنين حقي وجود ندارد.
‌در مورد تابلوي اسعد بختياري اثر كمال‌الملك هم گفته بوديد آسيب وارد‌شده، قابل جبران است... .
 من اصل تابلوي مرمت‌شده را نديده‌ام و از روي عكس نظر داده‌ام كه خيلي محكم نيست اما تاجايي كه من ديده‌ام، نوع مرمت بازگشت‌پذير بوده است يعني مي‌شود بخشي از مرمت را اگر لازم باشد، پاك كنند و دوباره آن را به نحو صحيح‌تري مرمت كنند اما معضلي اينجا وجود دارد مثلا در همين مجموعه‌اي كه تابلوي سردار اسعد هم از آنجا مي‌آيد و مجموعه‌هاي دولتي هستند يا موزه مجلس، موزه ملك و... از قدمت برخي آثار صد سال گذشته و برخي از آنها نياز به مرمت دارند. براي مرمت آنها افرادي كه سفارش چنين كاري مي‌دهند، بدون استثنا نيت خير دارند يعني مايلند بخش‌هاي ريخته يك اثر مرمت و طوري استحكام‌بخشي شود كه سال‌هاي سال دوام بياورد. اساس، مسئوليت‌پذيري و علاقه آنهاست و بايد آنها را تحسين كنم چون چنين رسمي وجود نداشته است. معمولا آثار را در يك گوشه مي‌انداختند و اثر جان مي‌كند و مي‌مرد. اين رسم هميشگي بوده است اما مرمت را به چه كسي مي‌دهند و چگونه كارشان كنترل مي‌شود؟ اينها نكات اصلي كار است. اين نيت خير بعضي وقت‌ها نتيجه بدي به بار مي‌آورد و كار نه‌تنها مرمت نمي‌شود، بلكه بدتر هم مي‌شود. پيشنهاد من اين است كه مرمتگران شناخته‌شده ايراني كه مشخص هستند، در يك انجمن گرد هم بيايند و دستگاه‌هاي دولتي، موزه‌ها، مؤسسات، كتابخانه‌ها و... ملزم شوند به هر كسي كه سفارش مي‌دهند، مرمتگر عضو آن انجمن باشد، آن‌وقت احتمال خطا خيلي كم مي‌شود.
‌اگر قرار باشد اين انجمن تشكيل شود، بهتر است زير نظر كدام سازمان باشد؟
مي‌تواند زير نظر  وزارت ارشاد يا سازمان ميراث فرهنگي قرار گيرد.
‌يك اثر بايد چه وضعيتي داشته باشد كه مرمت شود؟ به صرف تاريخي و قديمي‌بودن، يك اثر حتما بايد مورد مرمت قرار بگيرد؟
يك اثر هنري كه تاريخي هست طبيعتا بايد دائما بازبيني شود تا مشخص شود در چه وضعيتي قرار دارد. به محض اينكه اولين نشانه‌هاي فرسودگي در آن ظاهر شد، بايد مورد مرمت قرار گيرد. مرمت وجوه مختلف دارد و بعضي از مرمت‌ها بسيار پيچيده است چون امكان دارد اثر در آستانه اضمحلال باشد. در اين مرحله ممكن است رنگ را از روي بوم بردارند و دوباره روي بوم جديد بچسبانند كه به آن دوبله‌كردن مي‌گويند؛ كاری بسيار پيچیده اما شدني است. نقاشي به تمامي از روي گچ ديوار جدا و به بوم منتقل مي‌شود اما در جاهايي كه آسيب به اين شدت نيست، مي‌شود مرمت‌هاي جزئي انجام داد و به‌طور معمول هم بايد دائما پوشش‌هاي حفاظتي نقاشي بررسي شود كه اگر اين پوشش رفته يا كدر شده باشد، آن‌وقت است كه بايد پوشش مجدد برايش انجام شود. اين پوشش‌ها، رنگ‌ها را از نابودی نجات مي‌دهند. بخشي از يك اثر هنري آسيب مي‌بيند، اين آسيب در همان‌جا نمي‌ماند و شروع به پيشرفت مي‌كند پس اگر در همان مراحل اوليه جلو آن گرفته شود، كار به جاهاي باريك نمي‌کشد.  

روزنامه شرق