به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ هفته گذشته محمد جبارپور عضو هیئتعلمی دانشگاه امام حسین و معاون علمی پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی طی نشستی در بنیاد علمی-فرهنگی حیات با موضوع «ضرورت نظام سازی دینی» با دانشپژوهان علاقهمند به این حوزه به گفتگو پرداخت.
این استاد دانشگاه در مورد تلقی غلط جامعه از دین اظهار داشت: متأسفانه تلقی که از دین داریم یک تلقی سکولار است. متأسفانه اجتماعی بودن دین را هم فردی میفهمیم، یعنی فکر میکنیم اگر تکتک افراد جامعه نماز بخوانند و روزهبگیرند جامعه دینی میشود، ولی اینطور نیست.
این کارشناس اسلام در مورد تعریف نظام سازی گفت: «نظامسازی یعنی دادن مدل برای اداره جامعه. بهعنوانمثال نظام اقتصادی، نظام آموزشی ، نظام فرهنگی و نظام سیاسی. دین اگر بخواهد نقشآفرینی اجتماعی کند باید این مدلها را بدهد. مثلاً مدل غرب چیست؟ میگوید محتوای فکری من لیبرالیستی است برنامهاش در اقتصاد میشود بانک و بورس ، در مدل آموزشی میشود دانشگاه و دبیرستان و ... دقت میکنید بانک و بورس آدم نیست یک نحوهای از تعامل اقتصادی است.»
وی در ادامه افزود: «بیشتر انتظارات ما از دین فردی است. ابواب مختلف فقهی ما بیشتر در کدام زمینه بارورشده. اصلاً درزمینه اقتصادی ما بحثی داریم؟ اصلاً اینطور به دین نگاه نشده است که باید نظام سازی کند یا اینکه از دین انتظار داشتیم که یک سری واجبات فردی را رعایت کنیم تا آدم خوبی شویم.»
دکتر محمد جبارپور در مورد انتظار ما از دین گفت: «انتظار ما از دین یک انتظار فردی است. تصور کنید یک سفر دریایی را با کشتی آغاز میکنید ناخدای کشتی مقصد را به سمت کشور x که بعداً میگویم چه کشوری است انتخاب میکند، شما هم فرد دیندار ودغدغهمندی هستید. شروع میکنی در این کشتی که رفتی میگویی آقای فلانی شما چرا نماز نمیخوانی مشکلت چیست؟ فرض کنید این سفر هم شصت روزی طول میکشد، روز اول تنها نماز میخوانی روزهای بعدی بهمرور تعداد نمازخوانها را افزایش میدهی،یکیک شروع میکنی به هدایت تکتک افراد، مثلاً روزهای آخر اکثر افراد در نماز جماعت هم شرکت میکنند غافل ازاینکه ناخدا کشتی را به سمت کفرستان هدایت میکند...تفاوت فردی و اجتماعی و اهمیت نظامات را دقت کردید ناخدای کشتی شما کیست؟ کسی که نظامات اجتماعی جامعه را در دست دارد.»
وی در ادامه درباره هدف دین بیان کرد: اگر تبلیغ تو منجر به تغییر ناخدا شد مسیرت درست است اگر نشد آن فایده اصلی را ندارد. دین میخواهد نظام سازی کند.
این استاد دانشگاه در مورد علت مخالفت غرب با اسلام و ایران گفت: مقام معظم رهبری میفرمایند خطی که نظام اسلامی ترسیم میکند رسیدن به تمدن اسلامی است، این رهبران یک سری حرفهایی میزنند که برای غربیها خطرناک است، انگار که این رهبران میخواهند این ناخدایی را از غربیها بگیرند.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام حسین در مورد اینکه چرا جامعه نخبگانی حاضر به نظام سازی و طرح مسائل بومی نیست تصریح کرد: اولاً تلقی ما از دین فردی است، نکته دوم اینکه ذائقه ما تغییر کرده و برای ما مسائلی را طرح کردهاند و ما به دنبال حل آن مسائل رفتهایم و عموماً چیزهایی را میپسندیم که بیشتر در غرب پیدا میشود.
دکتر جبارپور در مورد ارتباط نظام سازی دینی و مسئله ظهور گفت: مسئلهای که باعث عدم تحقق ظهور میشود کارنکردن من و شما در عرصه اجتماعی دین است، متولی اصلی این کار در وهله اول حوزه علمیه است، حوزه اصلاح شود جامعه اصلاح میشود، حوزه مشکلدار بشود جامعه به فساد کشیده میشود، هر جا هم جامعه فرازو فرود، اوج و فرودی داشته است در انتها به روحانیت میرسیم، قشر اصلی جامعه این قشر است.
این استاد دانشگاه در ادامه بحث نظامسازی دینی به ارتباط سه گزاره تفکر، فرهنگ و تمدن با نظامسازی و تمدنسازی دینی پرداختند: تفکر یعنی طرز تلقی شما از عالم و آدم، یعنی عالم را چند ساحتی میبینید یا تک ساحتی، چطور دیدن این عالم و آدم تفکر را شکل میدهد.
وی در ادامه تعریف فرهنگ اینگونه بیان کرد: فرهنگ مجموعهای از باورهاست که در انسان و جامعه شبکهای از نیازها را شکل میدهد، شبکهای از نیازها یعنی چه؟ یعنی یکی از نیازها را بگیرید بقیه نیازها خودشان به دنبال هم میآیند. وقتی دانهی تسبیحی را بلند کنم بقیه دانهها خودش بلند میشود، چرا بقیه نیازها خودش میآید چطور وابسته به هماند، چون این شبکه یک نخ تسبیح دارد و آن نخ تسبیح همان تفکر است.
وی در تعریف تمدن اظهار داشت: تمدن یعنی پاسخ عینی و ملموس به نیازها؛ پاسخ سختافزاری به نیازهاست.
این عضو هیئتعلمی دانشگاه با مطرح کردن این سؤال که «آیا هر چیزی امکان اسلامی شدن دارد؟» گفت: آیا میشود کاباره را اسلامی کرد؟ یا اصلاً مدل ساختش برای آن کار نهادینهشده است.
دبیر بنیاد حیات در ادامه گفت: «چرا در قدیم داشتن موبایل برای ما یک مسئله نبود ولی الآن هست. چرا مسئلهها تغییر میکند؟ چون نیازها تغییر میکند. چرا نیازها تغییر میکند؟ ببینید ما یک نیاز را برمیداریم و اصلاً ریشههایش را نمیبینیم، فکر کنید یکی این تسبیح را بردارد و فقط یکدانه را ببیند و هرچه که به او هشدار دهیم نمیفهمد. به او میگوییم جناب اگر این دانه را بالاتر بیاوری یک تیغهایی است که دستت را میبرد، ولی او میگوید من میبینم که تیغ ندارد به او میگوییم درسته که الآن تیغ ندارد ولی یک سری ریشههایی دارد که اگر آنها بالا بیایند دستت را میبُرند.»
محمد جبارپور در چرایی بحران هویت در جامعه ایرانی گفت: ما با یک تفکر و فضای فرهنگی خاص ، با یک تمدن دیگری مواجه هستیم، به همین خاطر جامعه ایران یک جامعه بحرانی است و اگر میخواهی برای این جامعه نسخه بپیچی باید به این مسئله دقت کنی و بایستی ناظر به این بحران نسخه بدهید.
این استاد دانشگاه در پایان تصریح کرد: «نقطه حرکت در مسیر تمدن سازی و نظام سازی ایجاد نیازهای جدید در جامعه و در ذهن نخبگان است. باید این نیاز را احساس کنند، الآن چه کسی احساس نیاز میکند به یک نظام اقتصادی جدید؟ میگویند تو بانکداری بلد نیستی برو از غربیها یاد بگیر. درصورتیکه ما با اصل این نظام اقتصادی مشکلداریم. از دل این نظام اقتصادی شما هرچقدر هم کار بکنید خروجی مطلوب به دست نمیآید، امام حسین هم بیایند متنبه نمیشوی چونکه مال شبههناک در شکمت هست، بحث پیوسته بودن در نگاه دینی همین است، امکان ندارد که نظام اقتصادی جدای از نظام فرهنگی باشد یا جدای از نظام علمی باشد، یک کل بههمپیوسته است.امکان ندارد بتوان فرهنگ جامعه را اصلاح کرد بدون اینکه نظام اقتصادی را اصلاحکرده باشیم، اینها به هم گرهخورده است اصلاح یکی بدون دیگری امکان ندارد، به همین خاطر تغییرات باید همزمان جلو برود. باید مسئلههای جدید و دغدغههای جدید ایجاد کرد تا بشود به سمت نظام اسلامی حرکت کرد.»