فرهنگ امروز/ فرانک آرتا:
سخنان جنجالی علیرضا رییسیان در گفتوگو با فریدون جیرانی، هفته گذشته بار ديگر اختلافات جديدي را درباره انحلال خانه سینما و ... مطرح کرد. اما آنچه كه تازگي داشت پرده برداشتن از برخي مناسبات پشت صحنه سينماي ايران در سالهاي گذشته بود كه مجال بروز نداشت.
به همین دلیل با علیرضا رییسیان گفتوگو کردیم و پرسیدیم علت افشاگریتان درباره پشتپرده خانه سینما در این بازه زمانی چیست و چرا زودتر به آن نپرداختید و پاسخ داد: «من قصدم از انجام گفتوگو، افشاگری نبود. بلکه بیان حقایقی بود که تاکنون عنوان نشدهاند. چون برخیها مطالب نادرستی مطرح کرده و تهمتهایی زدهاند که ناچار شدم به آنها پاسخ دهم. من در متن استعفانامهام از ریاست کانون کارگردانان خانه سینما به مشکلات موجود اشاره کردم و نوشتم که به میل خودم استعفا کردم. حتی سه سال بعد یکی از فعالان کانون و از فیلمسازان مشهور متوجه کدهای من در آن نوشته شد و آنچه بیان کرده بودم را تأیید کرد. متأسفانه الان هم اثرات سوء آن نگاهها را شاهدیم که نمیگذارند صنوف سینمایی مستقل عمل کنند. من هم منتظر زمان مناسبی بودم که این مطالب را مطرح کنم. چون معتقدم در فضای آرام باید مسائل بررسی شوند که البته تماسهایی گرفته شد و مرا بیشتر ترغیب کرد. در یکی، دو ماه اخیر از سه رسانه مختلف با من تماس گرفتند و خواستار انجام گفتوگو شدند که درنهایت با آقای فریدون جیرانی و دو رسانه دیگر دراینباره به گفتوگو نشستم».
کارگردان «دوران عاشقی» درباره ضرورت بیان حقایق در این روزها تأکید کرد: «احساس کردم اگر در موقعیت فعلی، شاهد بسامانبودن سینما بودیم و همکاران و اهالی سینما در موقعیت حرفهای مناسب بهسر میبردند، دیگر لزومی نداشت چنین حرفهایی زده شود. اما متأسفانه شاهد موقعیت پررونقی در سینما نیستیم! ضمن اینکه منطق گفتوگوی اخیر من این بود که خانه سینما برای یکدستشدن به منظور آمادگی برای مقابله جدی به حذف جریانی مثل کانون و بنده اقدام کرد و نتیجه آن حذف و عمل تحریکآمیز این شد که کانون کارگردانان هیچوقت به جایگاه واقعیاش برنگشت».
رئیس اسبق کانون کارگردانان سینمای ایران در برابر این پرسش که اساسا با توجه به اظهارات سینماگران در ادوار مختلف در رسانهها که هیچوقت شاهد دوران پررونق در سینما نبودیم، پس تعریفتان از پررونقبودن چیست، بیان کرد: «این حرف من ربطی به هیأتمدیره خانه سینما ندارد. بلکه بیشتر به مشارکت حداکثری صنوف مهمی همچون کارگردانان، تهیهکنندگان، فیلمنامهنویسان و بازیگران مربوط میشود که هروقت قدرت صنفی را در دست گرفتند و در رأس تصمیمگیریها مشارکت فعال داشتند و اعضای حرفهایشان موقعیت شغلی مناسب کسب کرده بودند، توانستند روزگار پررونقی در سینمای ایران رقم بزنند».
کارگردان فیلم «ایستگاه متروک» به این پرسش که علت دفاع شما از سیدضیا هاشمی که یکی از متولیان تأسیس شعبه شماره ٢ خانه سینما بود، چیست، چون عدهای معتقدند شما با ایشان همراه بودید، چنین پاسخ داد: «من که نباید بگویم نیست. آنها که مدعیاند چنین است، باید ادله حقوقی و محکمهپسند بیاورند که هست! بنده شخصا هیچ نقشی در بستهشدن خانه سینما نداشتم. نهتنها من که هیچکس در تعطیلی خانه نقش نداشت. بلکه شورای فرهنگ عمومی و معاونت وقت حقوقی وزارت ارشاد به این نتیجه رسیده بودند که براساس ادله قانونی، خانه سینما باید تعطیل شود. در آن زمان هم جامعه صنفی تهیهکنندگان تمایل داشت از خانه سینما خارج شود؛ چون میخواست از وزارت کشور مجوز بگیرد. بنده هم عضوشان بودم و کار بیشتری انجام ندادم. رابطه من با آقای هاشمی از نظر صنفی رابطه یک عضو با تشکیلات بود. درعینحال، من با ایشان و خیلی از مدیران صنفی داخل خانه سینما مثل آقایان بزرگنیا، تبریزی، دلپاک و... دوستی دیرینه دارم. همین».
این کارگردان سینما در ادامه درباره این پرسش که شما در این گفتوگو اظهار کردید آقای احمدینژاد در آن زمان سهبار تذکر داده بودند که خانه سینما گشوده شود، در اینصورت منظورتان این است که موضع شورای فرهنگ عمومی با سخنان شخص اول قوه مجریه در تضاد بود، اینگونه موضعگیری کرد: «من این جمله را نقل کردم. من خودم از نزدیک چنین جملاتی را نشنیدم. به هر شکل طرفین به این نتیجه رسیدند که گشودن در خانه به لحاظ حقوقی درآن زمان شدنی نیست و البته به نظرم در درگیری میان ارشاد و اهالی سینما برخیها منتفع شدند».
منوچهر محمدی، تهیهکننده سینما یکی از افرادی بود که رییسیان به شکل تلویحی از او نقد کرد. به همین دلیل خواستار واکنش منوچهر محمدی شدیم که در گفتوگو با «شرق» گفت: «تمایلی به پاسخگویی ندارم».
محمدمهدی عسگرپور که از مهمترین افراد نقدشده از سوی علیرضا رییسیان در این مصاحبه بود؛ در گفتوگو با «شرق» پاسخ درخور را به زمان دیگري موکول کرد!
بخشی از سخنان رییسیان این بود: «در هیچ کشوری دیگر خانه سینما وجود ندارد. الگوی نهاد خانه سینمای ما را آقای انوار از اتحاد جماهیر شوروی گرفت. هدف مدیران آن دوره شکلگیری نهاد صنفی زیر نظر دولت و با تمایلات دولت بود. اما در روسیه هم دیگر چنین جایی را تعطیل کردهاند و آکادمی و سندیکا دارند... ثبت صنف در وزارت کار بدترین اشتباه و نه پیشبرنده، نه مترقی و نه در شأن سینماگران است. به نظرم صنوف باید در وزارت صنعت و معدن ثبت شوند. سیدضیاء هاشمی به دیدار مقامات رفت تا نگذارد شمقدری، رئیس شود. در سال ۸۴ گروهی از سینماگران ازجمله سیدضیاء هاشمی نزد مقامات بالای دولتی رفتند تا نگذارند هیأت اسلامی هنرمندان و شخص شمقدری امور را در دست بگیرند. در نتیجه صفارهرندی، وزیر ارشاد، محمدرضا جعفریجلوه را که رابطه قدیمی با وی داشت بهعنوان رئیس سازمان سینمایی تعیین کرد. قبل از آنکه محمد حسینی از مجلس رأی اعتماد بگیرد و وزیر ارشاد شود، بههمراه برخی از اعضای هیأتمدیره خانه سینما و ازجمله فرهاد توحیدی، محمدمهدی عسگرپور، امین تارخ و محسن هاشمی به واسطه برادرخانم محمد حسینی به دیدار وی رفتیم. آنجا ایشان پرسید پیشنهاد شما برای معاونت سینما کیست؟ و هیچکدام از این دوستان حرفی نزدند حتی عسگرپور که در این نشست کلی صحبت کرد هم کلمهای در اینباره چیزی نگفت. قبلترش که بحثی درباره حضور عسگرپور بهعنوان معاون سینمایی دولت یازدهم صورت گرفته بود، من به عسگرپور گفتم اتفاقا تو خیلی هم از این جریان دور نیستی! در جریان انحلال خانه سینما، تیر اول را عسگرپور زد. طیف عسگرپور در دوسال اول شمقدری ابدا مشکلی با او نداشتند و در جشنوارهها هم شرکت میکردند و جایزه میگرفتند. در جریان درگیری انحلال هم تیر اول را عسگرپور شلیک کرد که نامهای هتاکانه نوشت به وزیر ارشاد؛ ضمن اینکه از مدتها قبل گرفتوگیرهای اساسنامه هویدا شده و حتی جعفریجلوه هم به آن اذعان کرده بود. خانه سینما را شورای فرهنگ عمومی منحل کرد. یادم میآید شمقدری در محفلی چندنفره به اسم جلالهالله قسم خورد که من در بستهشدن خانه سینما تقصیری نداشتم. واقعیت هم این بود که در شورای فرهنگ عمومی این اتفاق افتاده بود و بسیاری از آنها که در ظاهر موافق خانه سینما بودند، در آنجا به انحلالش رأی دادند!!!»
روزنامه شرق