فرهنگ امروز/حامد رضایی:
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ کودتای اخیر در ترکیه، بیش از هر زمان دیگری نام «فتح الله گولن» را بر سر زبان ها انداخته است. گولن نه تنها در ترکیه شخصیتی تاثیرگذار است که بیراه نیست اگر او را جزو ۱۰ عالم موثر جهان اسلام بدانیم. تاثیرگذاری او و جماعت پرطرفدارش بر اتفاقات ترکیه، آذربایجان و حتی کشورهای آسیای میانه ضرورت شناخت آرا و افکار او را دوچندان می کند.
فتح الله گولن در ۱۹۳۸ میلادی در یکی از روستاهای استان ارزروم ترکیه به دنیا آمد. از کودکی درس دین آموخت و سپس به یک مبلغ دینی بدل گشت. با گسترش فعالیت های تبلیغی اش، هسته های اولیه جنبش خود را از اوایل دهه شصت میلادی در شهر ازمیر ترکیه تشکیل داد. فعالیت های او بعضا به مذاق حکومت لائیک ترکیه خوش نمی آمد و به همین دلیل چندبار زندان و تبعید را تجربه کرد.
او در سال ۱۹۸۰ و زمانی که به عنوان یک خطیب پرآوازه شناخته می شد، از کودتای مذهبی های لیبرال حمایت کرد و در سایه حکومت تورگوت اوزال فعالیت های تبلیغی اش را گسترش داد.
گولن اما فاصله خود را با حزب اسلامگرای رفاه به رهبری نجم الدین اربکان که در سال ۱۹۹۷ به قدرت رسیده بود، حفظ کرد. او با کودتا علیه اربکان مخالفتی نکرد و از انحلال حزب رفاه نیز حمایت کرد. با این حال گولن و جماعتش از حزب عدالت و توسعه اردوغان به دلیل تعدیل هایی که در اسلام انقلابی اربکان انجام داده بودند، حمایت می کرد. اما همراهی او با اردوغان تا سال ۲۰۱۰ دوام آورد و سپس به خصومتی جدی تبدیل شد. آخرین اقدام خصومت آمیز او علیه اردوغان کودتایی بود که اخیرا علیه او ترتیب داد.
بعضی تخمین ها تعداد اعضای جنبش گولن که نام هزمیت (خدمت) را بر خود نهاده است، بین ده تا پانزده درصد جمعیت ۷۰ میلیونی ترکیه دانسته اند. گفته می شود تعداد اعضای این جنبش در سراسر جهان ۸ تا ۱۰ میلیون نفر است. شخص فتح الله گولن اکنون در پنسیلوانیای آمریکا زندگی می کند.
تفکرات فتح الله گولن
گولن، منادی نسخه ترکی اسلام است. وی معتقد است فهم مردم آناتولی از اسلام از فهم دیگران به ویژه عرب ها متمایز است. او اسلام آناتولی را یک اسلام متساهل و روامدار می داند. در اسلام آناتولی ایمان گرایی بیش از شریعت گرایی مورد توجه قرار می گیرد. بخشی از دلایل موفقیت گولن در ترکیه، آذربایجان و آسیای میانه را باید ذیل توجه بسیار او به قومیت ترکی تحلیل کرد.
نهی گولن از خشونت و غرب ستیزی به حدی است که حتی مجاهدین فلسطینی را تخطئه می کند. جالب اینکه در مناقشه اردوغان و اسرائیل بر سر کشتی مرمره، حرکت کشتی را برخلاف قوانین بین المللی دانست و موضعی همسو با اسرائیل اتخاذ کرد. اسلام بی خطر گولنی همواره مورد توجه غربی ها بوده و به خصوص پس از انقلاب ایران به عنوان رقیبی برای گفتمان انقلابی ایران تقویت شده است.
گولنیست ها تمدن اسلامی را پایه ای مستحکم برای حیات معنوی انسان و تمدن غرب را پایه ای محکم برای حیات مادی او می دانند. آنها به هیچ وجه اعتقادی به غرب ستیزی ندارند و نتیجه درگیری با غرب را چیزی جز جا ماندن از قافله تمدن نمی دانند.
گولن، شاگرد سعید نورسی است. نورسی از اولین عالمان اسلامی بود که قصد داشت اسلام را با ارزش های دنیای مدرن سازگار کند. به اعتقاد گولن و نورسی، علم مدرن ابزاری است که به کمک آن و با مطالعه در مخلوقات، می توانیم درک عقلانی تری از خداوند به دست آوریم. به همین دلیل در شبکه عظیم آموزشی این جنبش تمرکز اصلی بر آموزش علوم طبیعی مدرن است.
تفاوت تجددگرایی گولن با تجددگرایی روشنفکران مسلمان– همچون نصر حامد ابوزید و سروش - در این است که گولن می کوشد ارزش های مدرن را نه از نقطه عزیمت اندیشه های مدرن که از دل سنت اسلامی استخراج و اثبات کند. از نشانه های تفاوت نگاه او با جریان روشنفکری مسلمان، تاختن او بر معتزله است، در حالی که جریان روشنفکری خود را با افتخار نومعتزلی می داند.
سازگارسازی اسلام و مدرنیته با تکیه بر نصوص دینی، راهی است که علاوه بر گولن بسیاری از جریانات سنتی و صوفی اهل سنت مانند بعضی شیوخ رده بالای الازهر، برخی بزرگان نهضت العلما اندونزی و یا امثال طاهرالقادری در جریان بریلویه شبه قاره، نیز آن را پیموده اند.
فهم گولن از دین صرفا رابطه ای است قلبی میان خدا و مخلوق. اسلام مدنظر او بیشتر به یک نظام اخلاقی شبیه است. وی معتقد است بیشتر احکام اسلام مربوط به زندگی شخصی است و فقط بخش اندکی از آن به حکومت و کشورداری مرتبط می شود. گولن معتقد است که بخش اندک احکام اجتماعی اسلام ذیل حکومتی سکولار که ضد دین نباشد نیز قابل اجراست، لذا حکومت اسلامی را رد کرده و به حکومتی مبتنی بر دموکراسی معتقد است. به اعتقاد او مفهوم جمهوریت تطابق زیادی با مفهوم مشورت در اسلام دارد. همه اینها البته لائیک های ترک را راضی نکرده و بعضی هنوز او را خطری جدی برای سکولاریسم در ترکیه می دانند.
گولن مدعی است که فعالیت سیاسی در راس دغدغه های او نیست. او برای اصلاح بیش از آن که به تغییر ساختارهای اجتماعی و سیاسی بیندیشد، در فکر اصلاح «فرد» است. به اعتقاد او باید نسلی نو تربیت کرد تا راه برای تغییر جامعه هموار گردد. این فردگرایی او احتمالا ریشه در تمایلات صوفیانه اش دارد.
هرچند گولن قائل به جدایی دین از سیاست است اما این باعث نشده که کاملا دور فعالیت سیاسی را خط بکشد. تربیت شدگان مدارس و دانشگاه های او فعالیت زیادی در ارتش، ژاندارمری، ارگان های امنیتی و قضایی ترکیه دارند. کودتای اخیر نیز نشان داد که این جماعت حاضر نیست بر وسوسه قدرت چشم بپوشد.
اخلاق پروتستانیِ اسلامی!
گولنیست ها در پی الگوگیری از کالونیسم قرن شانزدهمی اروپا هستند. همانگونه که وبر اخلاق پروتستانی را عاملی در جهت تشویق به کار بسیار و تلاش در جهت تولید و انباشت ثروت می داند، گولنیست ها همین مدل را اسلامیزه کرده و با تکیه بر اخلاق اسلامی، کوشش برای کار بیشتر و تولید ثروت را در مرکز توجه خود قرار می دهند.
در واقع آنها سعی می کنند فرهنگ اسلامی را در خدمت «توسعه» به معنای مدرن آن به کار گیرند. گولن کار کردن را عملی مذهبی می داند. او می گوید باید کار کرد تا جهان بهشت شود. روزی سه ساعت خواب و دو ساعت برای کارهای ضروری روزمره کافی است و بقیه آن باید به کار یا به قول گولن «خدمت» بگذرد. این رویکرد گولنیست ها سبب شده تا آنها به منابع مالی بسیاری دست یابند. منابع اطلاعاتی آمریکایی، مجموع حجم سرمایه های این جنبش را ۲۵ میلیارد دلار برآورد کرده اند. از جمله فعالیت های اقتصادی بزرگ گولنیست ها تاسیس «بانک آسیا» است که بانکداری بدون ربا را سرلوحه کار خود قرار داده است. اختصاص ۵ درصد از درآمد سالانه اعضایی که عموما شغل هایی پردرآمد دارند به جنبش، تبدیل به رویه ای عمومی در آن شده است که بخشی از هزینه های جنبش را تامین می کند.
آموزش؛ امری مقدس
علاوه بر کار، آموزش نیز عملی مقدس است چراکه افراد با دانش هستند که می توانند برای اسلام مفید باشند. به همین دلیل عمده تمرکز گولن بر ایجاد شبکه ای از مدارس، دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی است که افراد را از کودکی تا بزرگسالی مورد تربیت و آموزش قرار می دهد. این مدارس علاوه بر ترکیه، در اروپا، آمریکا، آفریقا، آسیای جنوب شرقی و از همه مهمتر در کشورهای ترک تبار آسیای میانه دایر شده است.
کشورهای عربی از جمله کشورهایی هستند که شبکه مدارس گولن فعالیت چندانی در آن ندارند. کیفیت آموزشی بالای این مدارس سبب شده تا بخشی از نخبگان حاکم این کشورها فرزندان خود را به این مدارس بفرستند.
بخش اعظم محتوای آموزشی این مدارس مربوط به علوم طبیعی و «مولد ثروت» است. او قائل به ستیز با مدرنیته نیست، به عکس آن را می ستاید و می کوشد آن را با دین جمع کند. در حالی که عمده جریانات اسلامی بر وارد کردن متون دینی در نظام آموزشی تاکید دارند، اساس نظام آموزشی گولنی اسلامی نیست و تمرکز اصلی روی شیوه های آموزش مدرن است. شاید نقطه تمایز جریان گولن از سایر جریانات اسلامی همین رویکرد خاصی آموزشی این جریان باشد.
در گفتمان گولنیست ها، تبلیغ دین صرفا به بیان و ترویج احکام مذهبی و توصیه های اخلاقی منحصر نمی شود، بلکه وقتی یک معلم، دروس علمی مدرن را تدریس می کند نیز در حال تبلیغ است. گولن آموزش هر علمی را ذیل مفهوم دینی «ارشاد» دسته بندی می کند. آنها به طور مستقیم به تبلیغ تعالیم اسلامی نمی پردازند، بلکه سعی می کنند با تخلق به اخلاق اسلامی، عملا تعالیم دینی را نشر دهند. اسلامی بودن مدارس گولن صرفا به این است که فساد و بی بندوباری در آن حاکم نیست و معلمان و کارمندان به اخلاق اسلامی آراسته اند. به همین دلیل است که غیرمسلمانان هم مشکلی برای حضور در این مدارس ندارند.
جنبش گولن علاوه بر شبکه آموزشی گسترده، از اواسط دهه ۸۰ میلادی شبکه وسیعی از رسانه های مختلف را در جهت گسترش دیدگاه های خود به وجود آورده است که بزرگترین آن روزنامه زمان است. این شبکه عظیم رسانه ای نیز به گسترش تفکرات گولن کمک شایانی کرده است.
رویکرد مذهبی فتح الله گولن
بعضی کارشناسان فتح الله گولن را با تمام نگاه های متجددانه اش، کماکان به لحاظ متد علمی اش یک سنتی می دانند. گولن با جریان های سلفی میانه خوشی ندارد و از سلفیت صرفا «اجتهاد» آن را می پسندد. او بر خلاف اکثر جریانات سلفی، اجتهاد را برای تقید بیشتر بر نصوص دینی مدنظر قرار نمی دهد، بلکه آن را برای سازگارسازی بیشتر اسلام و جهان مدرن به کار می برد.
گولن از سوی دیگر یک صوفی است. او متاثر از شیخ احمد سرهندی عالم بزرگ هندی، اصلاحاتی در جریان تصوف را لازم شمرده و خود منتقد بعضی رفتارهای صوفیان است. تصوف سرهندی، تصوفی است که بیشتر بر تزکیه و دوری از رذایل اخلاقی مبتنی است و متاثر از ابن تیمیه، بسیاری از عادات مناسکی صوفیان را مورد نقد قرار داده است. گولن همچنین متاثر از استادش نورسی قاعده سلسله و بیعت را در مسلک صوفیانه اش از بین برده است.
او به تقریب و گفتگوی بین الادیانی بسیار اهمیت می دهد و در این مسیر حتی ابایی ندارد از اینکه خاخام ارشد اسرائیلی را به حضور بپذیرد. نزدیکی به غرب جزو استراتژی های اساسی این جریان است که تلاش های بسیاری برای آن انجام شده است. شاید به دلیل همین غرب گرایی باشد که تقریب بین الادیانی بیش از تقریب درون دینی با شیعیان مورد عنایت قرار می گیرد. گولن در سالهای اخیر آشکارا موضعی خصمانه علیه شیعه و انقلاب اسلامی اخذ کرده است، در حالی که در ابتدای انقلاب اسلامی از جمله مدافعان آن بود.