فرهنگ امروز/ سجاد صداقت : ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ روز عجیبی در تاریخ معاصر ایران به شمار میرود؛ روزی که جزیره بحرین به طور رسمی اعلام استقلال کرد. از آن جهت این جزیره در بررسیهای تاریخی برای ایرانیان مهم جلوه میکرد که آن را جزئی از خاک ایران میدانستند و آنچه در ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ روی داد عملا اعلام استقلال بحرین از ایران بود. اتفاقی که همچنان بین رویدادهای تاریخ معاصر ایران کمتر به آن پرداخته شده ولی درباره ابعاد گوناگون آن هنوز واکاویهای گسترده انجام نشده است. در این بین آنچه روی داد جدایی بحرین از ایران بود که تا پیش از آن، این جزیره در خلیجفارس را استان چهاردهم خود میخواند. ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ روزی بود که ایران به عنوان اولین کشور، بحرین را به رسمیت شناخت
صفویان و بحرین
شاید داستان جزیره بحرین اولین بار زمانی برای ایرانیان جذاب شد که شاه عباس با کمک ناوگان انگلستان، این جزیره را از دست پرتغالیها خارج کرد. اما سقوط صفویان باعث شد آلخلیفه که تحتحمایت انگلستان بودند بحرین را در اختیار بگیرند تا اینکه دوباره در دوران افشاریه این جزیره به ایران بازگشت. هر چه بود در میانه قرن نوزدهم بریتانیا جزیره را به آلخلیفه بازگرداند و به طور کامل این جزیره را تحتالحمایه خود کرد. همواره اعتراض ایران در زمان قاجار نیز در مورد بحرین وجود داشت اما آنچه ماجرای بحرین را وارد فاز تازهای کرد، زمزمههایی بود که از خروج بریتانیا از خلیجفارس در اوایل دهه ۷۰ میلادی به گوش میرسید.
خروج بریتانیا و تصمیم ایران
همواره ماجرای بحرین یکی از مهمترین مسائل سیاست خارجی ایران در سالهای حکومت پهلوی بود. تلاش انگلیسیها برای استحکام حکومت خود در بحرین با واکنشهای تندی در ایران به خصوص پس از جنگ جهانی دوم روبهرو شد. شاید یکی از مهمترین حرکات را بتوان تشویق روزنامهها از سوی احمد قوام در سال ۱۳۲۶ برای حمله به انگلستان «به این دلایل که امپریالیسم قایقهای توپدار، بحرین را از ایران جدا کرده است» دانست که خواستار بازگرداندن جزیره به ایران شدند. از سوی دیگر ۱۰ سال بعد مجلس شورای ملی در آبان ۱۳۳۶ لایحهای را تصویب کرد که به موجب آن بحرین استان چهاردهم ایران اعلام شد و دو کرسی خالی برای نمایندگان «استان چهاردهم» در نظر گرفته شد. اما فشار بریتانیا به شاه به دست کشیدن ایران از ادعاهای ارضیاش نسبت به بحرین انجامید.
جدایی بحرین
«اگر مردم بحرین مایل نباشند به کشور ما ملحق شوند هرگز به زور متوسل نخواهیم شد...» این جملات محمدرضا پهلوی در کنفرانسی در دهلینو بود. او با این حرفها نشان داد ایران راضی به جدایی بحرین شده است. حساسترین سوالی که شاه در رابطه با انگلیس و همسایگان عرب ایران در خلیجفارس پیشرو داشت موضوع استقلال بحرین پس از خروج انگلیس از خلیجفارس بود. شاه نمیخواست بر سر بحرین با انگلیس یا اعراب وارد جنگ شود اما از آنجا که ایران پیش از این بحرین را استان چهاردهم خود اعلام کرده بود، شاه از برانگیختن احساسات ناسیونالیستی ایرانیان نگران بود و نمیخواست در چشم مردم چنین جلوه کند که او خاک ایران را به بیگانگان داده است. او واگذاری بحرین را یک «خودکشی» میدانست اما زمانی که نتوانست نظر انگلستان را برای برگزاری رفراندوم استقلال در بحرین جلب کند، به نظرخواهی سازمان ملل از مردم بحرین رضایت داد. با تایید شورای امنیت، به دنبال گزارشی از یک هیات سازمان ملل که میگفت مردم بحرین میخواهند پس از خروج انگلیس مستقل باشند، مذاکرات طولانی ایران و انگلیس در سال ۱۳۵۰ به شناسایی بحرین توسط ایران انجامید. در این میان ایران در معاملهای موفق شد سه جزیره ایرانی ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک که آنها نیز سالها زیر سلطه بریتانیا بود، را در اختیار گیرد. دولت بریتانیا به طور غیررسمی به ایرانیان اطلاع داد اگر ایران پس از خروج انگلیس سه جزیره را بگیرد، انگلیس اقدامی نخواهد کرد. جدایی بحرین هنوز معمایی بزرگ در ذهنهاست و این سوال وجود دارد که رضایت ایران به این اتفاق و شیوه بازپسگیری آن سه جزیره ایرانی، چه اثری در منافع ملی ایران داشت؟
سوالی که هنوز پاسخ درستی برای آن وجود ندارد.
منبع:فرهیختگان