به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شرق؛ «هنر هند معاصر»، عنوان کتابی است از بالراج کاننا و عزیز کورتا که بهتازگی با ترجمه مریم یزدانپناه در نشر نظر منتشر شده است. در چند دهه اخیر هنر هند چنان با شکوفایی روبرو شده که این میزان از شکوفایی «از دوران باشکوه مغولها در سدههای شانزدهم و هفدهم دیده نشده است». در این سالها گالریهای هنری متعددی در هند برگزار شدهاند و آثار هنری مدرن هند با استقبال زیادی در خود این کشور روبرو بودهاند. «هنر هند معاصر»، سیر شکوفایی هنر در هند را نشان میدهد و ضمنا به این نکته مهم میپردازد که هنر معاصر هند ریشه در سنتهای قدیمی هند دارد و ازاینرو اگرچه پذیرای هنر معاصر است اما ویژگیهای مختص به خود را دارد: «اگرچه هنر معاصر هند در بسیاری از ویژگیها با هنر غربی اشتراک دارد اما از بسیاری تشویشها که هنر غربی در تلاش برای یافتن اصالت در دوران پستمدرن با آن مواجه شده، رهاست. هنر هندی امروز بسیار غیرمادی مینماید زیرا با حال و هوایی بومی، ریشه در روان هندی دارد.» مقدمه این کتاب، از وقوع انقلابی هنری در هند یاد میکند که بهدور از هیاهوی تبلیغاتی که در هنر غربی دیده میشود به راه خود میرود. ازاینروست که «نه جنبشهای پیدرپی و نه هیچگونه ایسم یا مکتب هنری در هند پدید نیامده است. این امر چندان شگفت نیست؛ چراکه هندوستان، هنر باشکوه خود را از زمان تمدن دره سند در هزاره دوم پیش از میلاد آغاز کرده است.» جامعه هند برای خود آثار هنری اهمیتی بیشتر از خالق آثار قایل است و ازاینرو نامهای هنرمندان بزرگ گذشته ناشناخته ماندهاند. جز این، «هنر سنتی را مردم برای اهدافی مانند مراسم آیینی، تفکر و تعمق یا لذت برای عموم در یک بستر سیال اجتماعی میساختند که در آن خواستههای سازندگان با توقعات مخاطبان یکی میشد. جدا از ناآرامیها، آشفتگیها و تهاجمهای پیدرپی، هنر هند در سطوح متفاوتی از معابد مقدس و دربارهای مهاراجهها و نوابها گرفته تا گروههای روستایی، قبیلهای و محفلهای سری آیینی رشد کرد. سدهها در پی یکدیگر جستجوی بیپایان برای بیان و نمایش پیوسته هنری مردمی پرتلاش مانند رودخانهای قوی که به آهستگی پیش میرود، ادامه پیدا کرده است». مقدمه کتاب اگرچه کوتاه است اما مروری کوتاه بر هنر هند در دورههای مختلف کرده است؛ از مجسمههای سنگی دورههای اولیه تا نقاشی هندی در دوره مغولها در سده شانزدهم و بعد اشغال هند از سوی بریتانیا در سده هجدهم.
مقدمه کتاب به این نکته اشاره میکند که اگرچه اشغال هند توسط بریتانیا دورهای مصیبتبار برای این کشور بود، اما هنر هند از برخی جهات به این دوره مدیون است. در این دوره بود که بازگشت به اصل و اصالت هندی و نوزایی فرهنگی بزرگ بنگال شکل گرفت. همچنین در درازمدت جامعه هند توانست با سیستم آموزشی بریتانیا آشنا شود و تأثیرات مثبتی از آن بپذیرد. در آخر هند تحتتأثیر این دوره توانست غرور ازدسترفتهاش را بازیابی کند و بسیاری از سنتهای فراموششده هندی در این دوره باز هم مطرح شدند. از بخشهای خواندنی کتاب، فصلی است که به تاگور اختصاص دارد. تاگور اگرچه بیشتر بهعنوان چهرهای ادبی مشهور است، اما دستی هم در نقاشی داشته است و در این بخش به این موضوع پرداخته شده است.
هنر هند معاصر/ بالراج کاننا، عزیز کورتا/ ترجمه مریم یزدانپناه
منبع: شرق