به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ قرآن به عنوان مهمترین متن مقدس مسلمانان همواره در کانون تلاشهای اسلامشناسانِ غربی بوده است، از ترجمه و تفسیرهای متعدد از همه یا بخشی از قرآن گرفته تا آثار تکنگاری افرادی چون نولدکه و گلدتسیهر و مقالات فراوانی که در این حوزه نگاشته شده است. جلوهی این تحقیقات را در دائرةالمعارف قرآن میتوان دید. در واقع، دائرةالمعارف قرآن عصارهی کوششها و پژوهشهایی است که تاکنون در غرب دربارهی قرآن انجام شده و رویکردهای گوناگون غربیان به اسلام و قرآن و خصوصاً تحولات اخیر حوزهی مطالعات اسلامی و قرآنی در آن آشکار است.
مقدمات شکلگیری این دائرةالمعارف از سال ۱۹۹۳ شروع شد و از سال ۲۰۰۱ چاپ مجلدات آن آغاز شد و در سال ۲۰۰۶ با چاپ مجلد ششم (که نمایهی دائرةالمعارف است) کار آن پایان یافت. از زمان انتشار این دائرةالمعارف تحسین بسیاری را، چه در غرب و چه در عالم اسلام، برانگیخت و جای خود را در مقام اثری مرجع در کنار دائرةالمعارف اسلام و آثار همطراز آن گشود. در ادامه تلاش شده در حد گنجایش این نوشتار به این نکات پرداخته شود: ۱) ویژگیها و محاسن این دائرةالمعارف؛ ۲) کاستیهای آن؛ ۳) ضرورت ترجمهی آن به فارسی.
۱. ویژگیها و محاسن
قرآن مهمترین منبع شناخت اسلام است و هیچ پژوهشی در باب مفاهیم و موضوعات اسلامی بدون ارجاع به قرآن کامل نیست. از این رو، پژوهشهای متعدد و متنوعی در باب وجوه گوناگون قرآن در مطالعات اسلامشناسی انجام گرفته است. اساسیترین ویژگی این دائرةالمعارف آن است که با اختصاص یافتن به قرآن گزارشی نسبتاً جامع از همهی این تلاشها فراهم میآورد و با کنار هم گذاردن آنها به خوبی نشان میدهد که این پژوهشها چه نتایج کلی به بار آورده است؛ یعنی نقاط ضعف و قوت آنها را آشکار میسازد و مشخص میکند که در چه حوزههایی کارهای کمتری انجام گرفته و کدام حوزهها محل توجه بیشتر بودهاند؛ در موضوعاتی که به طور گسترده در آنها پژوهش شده آرا و نظرات گوناگون چه بودهاند و چه پرسشها و پژوهشهایی وجود دارد که هنوز به درستی به آنها پرداخته نشده است. در مجموع، وجود دائرةالمعارفی مختص قرآن هم برای شناخت عمومی اسلام و قرآن مفید است و هم چشم اندازی است بر مطالعات قرآنی.
ویژگیهای درونی این دائرةالمعارف نیز قابل توجهاند. این دائرهالمعارف مدخلهای متنوعی دارد: مدخلهایی که به تلقی قرآن از مفاهیم و موضوعات اختصاص دارد، مفاهیمی همچون خوبی، بدی، جنگ و صلح؛ مدخلهای مربوط به اَعلام، از اشخاص گرفته تا اماکن و اقوام، همچون ابراهیم، ثمود و اخدود؛ مدخلهای مختص به تاریخ تفسیر و علوم قرآنی، چون اعجاز، تجوید و اسباب نزول، مدخلهای مربوط به تأثیر قرآن بر مکتوبات نگاشته شده به زبانهای اسلامی، همچون فارسی، ترکی و مالایی؛ مدخلهای اختصاص یافته به ارتباط و مواجههی علوم و فنون گوناگون با قرآن، که در نوع خود مدخلهای جدید و جالب توجهیاند، مانند باستانشناسی و قرآن، پزشکی و قرآن، خوشنویسی و قرآن؛ و سرانجام مدخلهای مربوط به نحوهی انتقال، ترجمه، آموزش و پژوهش قرآن در کشورهای مختلف اسلامی و غربی.
از دیگر ویژگیهای این دائرةالمعارف آن است که مشهورترین قرآن پژوهان و اسلام شناسان معاصر در نگارش و ویرایش آن مشارکت داشتهاند. جدا از هیأت ویراستاران این دائرةالمعارف، که برخی از نامدارترین قرآن پژوهان معاصر را در خود جای داده است، کمتر محقق صاحب اثری را در حوزههای گوناگون قرآنپژوهی میتوان یافت که در این دائرةالمعارف مدخلی تألیف نکرده باشد. عموماً مدخلها بر اساس تخصص نویسندگان، آثار ایشان یا سرآمد بودنشان در یک حوزهی پژوهشی به آنها واگذار شده است.
حضور پر رنگ پژوهشگران مسلمان در گروه ویراستاران و نویسندگان مدخلها چهرهای متفاوت به این دائرةالمعارف بخشیده است. رویکرد کلی مقالات نیز به راستی منصفانهتر و معتدلتر از آثار پیشین است. بیشتر مقالات رویکردی کاملاً توصیفی دارند و اندکاند نوشتههایی که دیدگاههای افراطی خاورشناسانه را مبنا قرار داده باشند یا از سر عناد و غرضورزی به مطلبی پرداخته باشند.
ظاهراً ویراستاران این اثر از آغاز مخاطب عام را نیز در نشر داشتهاند، به این معنا که هم در تنظیم مدخلنامه و هم در نگارش مدخلها به گونهای عمل شده است که مطالب، در عین علمی و مستند بودن، روشن و گویا باشند و خوانندهی عمومی نیز بتواند از آنها استفاده کند.
در نهایت، در بخش کتابشناسی مدخلها میتوان گزیدهای از مهمترین کتابها و مقالات مرتبط با موضوع مورد نظر را دید و از ادبیات موضوع و تألیفات غربی و اسلامی دربارهی آن باخبر شد و آنها را راهنمایی برای پژوهشهای بعدی در موضوع مربوط قرار داد.
۲. کاستیها
طبیعی است که، به رغم ویژگیهای ذکر شده برای این دائرةالمعارف، این اثر نیز مانند هر تلاش پژوهشی دیگر کاستیهایی داشته باشد. برخی از این کاستیها محتواییاند و برخی شکلی. در ذیل به برخی از موارد کلی اشاره میشود که ذکر آنها در این مقدمه ضروری به نظر میرسد.
در بخش پیش اشاره شد که رویکرد کلی مقالات به اسلام و قرآن بسیار منصفانهتر و معتدلتر است. اما در هر صورت، نگاه حاکم در این دائرةالمعارف عموماً نگاهی غربی و غیر اسلامی به قرآن است و گاه به معنا و لوازم وحیانی بودن آن توجه کافی نمیشود. همچنین اشتباهات جزئی یا موضعی نیز دربارهی اشخاص، رویدادها یا فهم و ترجمهی آیات وجود دارند، که ناشی از بیتوجهی به برخی منابع مهم، زمینهها یا بافت کلی متن قرآن و اصول کلی حاکم و اندیشهی اسلامیاند. در پانویسهای درج شده ذیل مدخلها به برخی از این مواردی که به روشنی اشتباه به نظر میرسیدند، و نه صرفاً برداشتی متفاوت، اشاره شده است.
همچنین قابل ذکر است که هر چند در این دائرةالمعارف در مقایسه با آثار مشابه توجه بیشتری به منابع شیعی شده است و برخی مدخلهای آن به موضوعات مورد توجه شیعه اختصاص یافته و حتی نویسندگان شیعی با آن همکاری داشتهاند، در بسیاری از مدخلها به خوبی مواضع شیعی منعکس نشده یا به منابع خاص آن توجه کافی نشده است.
کاستیهایی نیز در شیوهی تنظیم و تدوین مدخلها و نحوهی ویرایش آنها به چشم میخورد. مهمترین اشکال مربوط به مدخلنامه است. عناوین مدخلهای این دائرةالمعارف، برخلاف دائرةالمعارف اسلام، بر اساس مفاهیم و اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی تهیه شده است. مثلاً به جای مدخلهایی با عناوین «رحمة»، «انفاق»، «جنة» و «جهنم»، که به صورت انگلیسی حروفنگاری شده باشند، عناوینی آورده شده است که در زبان انگلیسی به طور عمومی چنین مفاهیمی را میرسانند.
چنین روشی باعث شده که گاه ذیل یک مفهوم به چند واژهی مختلف قرآنی و بحثهای متفاوت آنها اشاره شود تا جنبههای متنوع آن مفهوم انگلیسی توضیح داده شود. شاید انتظار میرفت که در دائرةالمعارفی تخصصی دربارهی قرآن برای هر کدام از این مفاهیم مدخل جداگانهای در نظر گرفته میشد، چنان که در دائرةالمعارف اسلام چنین شده است؛ اما ویراستاران، که خود به این مسئله واقف بودهاند، پس از بحث و بررسی در نهایت به این نتیجه رسیدند که دائرةالمعارفی فراهم آوردند تا، علاوه بر متخصصان و اهل فن، برای مخاطبان عمومی غربی نیز قابل استفاده باشد. در نتیجه، مدخلها براساس ذهنیت و مفاهیم خوانندهی غربی انگلیسی زیان تنظیم شده و این امر دشواریهایی را خصوصاً در مسیر ترجمه پیش آورده است که به آن اشاره خواهد شد.
مشکل دیگر همپوشانی عنوان یا محتوای برخی از مدخلها با یکدیگر است. بخشی از این مشکل به مسئلهی طرح شده در بند پیش باز میگردد و بخشی به نحوهی تنظیم خود مدخلها. مثلاً در جلد اول هم مدخل «اُخدود» وجود دارد و هم مدخل «اصحاب اُخدود»، یا هم مدخل «امّی» وجود دارد و هم مدخل «بیسوادی» (که در بخش اعظم آن از امّی بودن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بحث شده است)، بدون اینکه در محتوای آنها تفکیک موجهی انجام گرفته باشد.
کاستیهایی مربوط به ویراستاری نیز وجود دارد. به نظر میرسد تنظیم حجم برخی از مدخلها تابع قاعدهی مشخصی نیست و تا حدودی تابع سلیقهی نویسندگان است. در برخی از مدخلها موضوع از محور قرآنپژوهی بسیار فراتر میرود، مثلاً در مدخل «آموزش»، نه تنها به آموزش قرآن یا آموزش در قرآن، بلکه به آموزش در چارچوب کلی اندیشهی اسلامی پرداخته شده است. سطح کیفی مدخلها نیز یک دست نیست. در حالی که برخی از مدخلها بسیارعمیق و دقیق و نکتهآموزند، برخی فاقد کیفیت علمیاند، هر چند تعداد این نوع مدخلها بسیار اندکاند. این مشکل تا حدی به تنوع موجود در رویکردها نیز باز میگردد، که ویراستاران آگاهانه آن را تأیید کردهاند. البته چنین کاستیهایی در طرحی به گستردگی این دائرةالمعارف تا حدی اجتنابناپذیر است.
۳. اهمیت ترجمه فارسی
شکی نیست که وجود دائرةالمعارفی ویژهی قرآن یکی از نیازهای اساسی عموم علاقهمندان به قرآن و گامی اساسی برای شناخت عمیقتر و دقیقتر آن است. هر چند در کشورهای اسلامی برای نگارش چنین اثری دربارهی قرآن تلاشهایی شده است، تاکنون اثر قابل قبولی که بتواند نقش کتابی مرجع را ایفا کند به زبانهای اسلامی تألیف نشده و این خود بزرگترین دلیل ترجمهی این دائرةالمعارف است.
البته این نکته نیز در جای خود صحیح است که آثار نویسندگان غیر مسلمان، در بهترین حالت، نمیتوانند پاسخگوی نیازها و انتظارات ما باشند و باید به سوی تألیف دائرةالمعارفی جامع و مطابق با معیارهای جهانی به زبان فارسی حرکت کنیم. برای رسیدن به این هدف نیز ترجمهی این دائرةالمعارف میتواند در حکم مقدمهی لازم باشد و این دائرةالمعارف را میتوان الگویی برای هر تألیف بعدی در این زمینه قرار داد. شکل و صورت کلی این اثر نمایشگر اثری مرجع بنابر معیارهای رایج مجامع علمی معاصر است.
چه خوب است که بتوانیم چنین آثاری را راهنمای خود قرار دهیم. و از امتیازاتشان بهره گیریم و کاستیهایشان را جبران کنیم. ما نیاز داریم مسائلی همچون چگونگی گردآوری دائرةالمعارفی مفید، چگونگی نگارش مقالات دائرةالمعارفی و به کار بردن روش علمی برای نگارش این نوع مقالات را با دقت و حوصلهی بیشتری بیاموزیم و دنبال کنیم.
همچنین ترجمه این دائرةالمعارف میتواند دیدگاههای «دیگران» را دربارهی قرآن و آموزهها و مضامین اسلامی به خوبی برای ما روشن کند. دانستن نظر «دیگران» هم میتواند منظرهای جدیدی برای نگریستن به قرآن فراهم آورد و هم میتواند ما را در مواجهه با این دیدگاهها و اصلاح، تکمیل یا رد احتمالی آنها توانا کند. حتی برای مقاصد تبلیغی و مدافعهگرایانهی صِرف نیز نیاز داریم که این دیدگاهها را به خوبی بشناسیم.