به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر مراسم رونمایی از مستند «پرونده ناتمام» عصر روز شنبه ۶ شهریور ماه با حضور عباس سلیمی نمین منتقد، جواد موگویی کارگردان، علاقه مندان به این مستند و اصحاب رسانه برگزار شد.
پس از نمایش این مستند، نشست نقد و بررسی آن توسط سلیمی نمین و موگویی برگزار شد . سلیمی نمین در ابتدای این نشست گفت: من از همین جا از سعه صدر جواد موگویی که می دانست نسبت به مستند قبلی او و این اثر نظر مثبتی ندارم تشکر می کنم. من به عنوان کسی که در تاریخ پژوهش می کنم باید از هر تحقیقی که در این باره صورت می گیرد خوشحال باشم اما از ساخت اثر او خوشحال نیستم زیرا این نوع مستندات را مخدوش کننده ذهن جوانان می دانم. مستند او دارای نقیصه های بسیاری است، برای مثال برخی از مسائل در این مستند گفته نمی شود و در عین حال «پرونده ناتمام» چیز جدیدی برای عرضه ندارد.
وی افزود: همچنین برخی از اشارات تاریخی که در این مستند میشود اشتباه است مثلا در یک جایی از مستند از زبان دادستانی گفته می شود که گویا امام دستور بسته شدن این پرونده را دادند در حالی که به راستی امام دستور مختومه شدن این پرونده را داده بودند و یا حتی در زیرنویسی سمت افراد اشتباه آورده شده است و اگر از این مسائل هم بگذریم باز هم به اعتقاد من این مستند ضعف تحقیق دارد.
این پژوهشگر با تاکید بر اینکه موضوعات دیگری میتوانست در اولویت ساخت مستند قرار گیرد، بیان کرد: ما باید به اولویت های امروز بپردازیم. برای مثال مساله سوزاندن سینما رکس آبادان را که غربی ها عامل آن بودند رها کرده ایم. با این روش تنها فرصتی برای آمریکا فراهم می شود تا از زیر بار مسئولیتش در این پرونده شانه خالی کند. ساواک فردی را پیدا می کند که در زیر شکنجه ها او را وادار به اعتراف می کند درحالی که پرونده ساواک مخدوش است.
سلیمی ادامه داد: در این مستند هم جواد موگویی بجز بخش صحبت های آقای اژه ای چیز جدیدی برای عرضه ندارد و هر آنچه که موگویی در این مستند می گوید قبلا گفته شده است. این صحبت ها را قبلا رضا گلپور در کتاب «شنود اشباح» آورده و به نظر می رسد موگویی متاثر از این کتاب است. به نظرم پیش از نقد اثر موگویی باید «شنود اشباح» را نقد کرد. داستان شکل گیری این کتاب به این گونه است که یک سری اسناد را در خدمت گلپور قرار دادند و او که محقق جوانی بوده با این اسناد یک کار سیاسی کرده نه کار تاریخی؛ این دو موضوع متفاوت از یکدیگر هستند. کار سیاسی از جریانات سیاسی صورت می گیرد. همه جریانات برای اینکه بتوانند جریان مقابل را به زانو در بیاورند به تاریخ متوسل می شوند. در این کتاب یکی از جناح ها به سهولت متهم شده و یک بخشی از تاریخ آمده است که افراد از صحت و سقم آن خبر ندارند.
این منتقد ادامه داد: کتاب «شنود اشباح» در سال۸۰ چاپ شد در همان موقع دفتر مطالعات تاریخ ایران آغاز بکار کرد و ما در همان زمان پیش از هر کاری نقد این کتاب را در دستور کار خود قرار دادیم. در همان زمان گلپور نزد من آمد و با توجه به اینکه به موسوی خوئینی ها انتقاد کرده بود انتظار داشت من هم آن انتقادها را بپذیرم. هر چند موسوی خوئینی ها در زمان انقلاب با امام همراه بود و حالا سکوت اختیار کرده است اما این دلیلی نمی شود که ما نقد غیر منصفانه ای نسبت به او داشته باشیم و او را به عنوان یک مارکسیست در مسیر آمریکا قرار دهیم. من همان زمان به گلپور گفتم ادعاهای تو خلاف واقع است و او گفت من این مطالب را مطرح کردم تا موسوی خوئینی ها تکذیب کند که من در پاسخ به او گفتم کار تو خلاف مروت و غیردینی است. تو فقط ادعاهای غرب را منتشر کرده ای ضمن اینکه تو فرصت ندادهای آقای موسوی خوئینیها در فرصت برابری از خود دفاع کند.
وی افزود: حاصل این کار این می شود که سیدحسین نصر یکی از افراد دستگاه شاهنشاهی با استفاده از مطالب گلپور مباحثی را مطرح می کند که مبین اسلام آمریکایی است اما سئوال این است که چه کسی برای حسین نصر این فرصت را فراهم کرد؟ وقتی گلپور در ظاهر یک انسان متعهد چنین بابی را باز می کند حسین نصر از این کار استفاده می کند در ادامه هم در کتاب خاطرات هاشمی همین مسائلی که نصر می گوید، تکرار می شود. وقتی ما به دست خودمان یکی از یاران امام را که به امام بسیار نزدیک بود مارکسیست می نامیم نصر هم با استفاده از همین مطالب نصف یاران امام را مارکسیست می نامد.
سلیمی نمین با انتقاد از انتشار مطالبی که پشتوانه تحقیقاتی درستی در حوزه تاریخ ندارند، بیان کرد: اگر امروز نصر این ادعاها را مطرح می کند به پشتوانه رضا گلپور و کتاب او است. وقتی ما تاریخ را مخدوش می کنیم یعنی زمینه را برای یکسری فرصت طلبان فراهم می کنیم. با وجود اینکه اختلافاتی در درون جبهه کشور پیش می آید باید حقیقت را شناخت اما باید به گونه ای عمل کرد که دشمن اصلی نتواند سوءاستفاه کند.
در ادامه جواد موگویی کارگردان اثر درباره نقدهای وارد شده به فیلمش گفت: من فکر می کنم ابتدا باید مشکلات مستند را بگوییم و بعد به سراغ تاریخ و آفت های آن برویم. اولویت من این بود که مسائل دهه ۶۰ و ۷۰ را روایت کنم. معتقدم موسسات مختلفی که وجود دارد تنها درباره پهلوی، مشروطه و قبل از انقلاب کار کرده اند. من می خواستم اثری با موضوع مسائل دهه ۶۰ مطرح کنم. برای مثال درباره اعدام های سال ۶۷ حرف زده نشده است. درباره قتل های زنجیره ای، کودتای نوژه و اتفاقاتی که سوال ذهن نسل ما شده است کسی پاسخگو نیست. تلویزیون کاملا سکوت کرده و موسسات مختلف پژوهشی و فرهنگی هم درباره موضوعات قبل از انقلاب کار می کنند. من دیدم کسی درباره این موضوعات کار نکرده به همین دلیل سراغ آن رفتم.
وی افزود: من متاثر از کتاب گلپور نبودم بلکه مانند سایر اسناد به آن هم رجوع کرده ام. من آن کتاب را تایید نمی کنم به گلپور هم این موضوع را گفته ام. ما در این مستند سراغ افرادی رفته ایم که تاکنون کسی به سراغ آنها نرفته است. به عنوان مثال در این فیلم آقایان کامران، اژه ای و عسگراولادی روایت های دست اولی را درباره اتفاقات سال ۶۰ بیان می کنند.
این مستندساز درباره نگاهی که به بهزاد نبوی در این فیلم داشته ولی در مستند غایب است، عنوان کرد: من سه بار سراغ بهزاد نبوی رفتم اما او حاضر به صحبت نشد. بجز آقای موسوی خوئینی ها که با تلفن با او صحبت کردم با بقیه حضوری حرف زدم. این فیلم حاصل ۶ سال تلاش من است و با شخصیت های درجه یک گفتگوهای دست اولی داشتیم. آوارگی های بسیاری کشیدم تا «پرونده ناتمام» شکل بگیرد.
موگویی یکی از مهم ترین اهداف این مستند را اشاره به مساله نفوذ دانسته و گفت: ما در این مستند نفوذ افرادی را می بینیم که قابل تامل است. در این که سازمان مجاهدین خلق و کشمیری باعث انفجار دفتر نخست وزیر بودند شکی نیست ولی قطعا افرادی بوده اند که نفوذ کرده اند و ما هم در این مستند بدنبال همین موارد بودیم. در پی پاسخ به سئوالاتی مانند این بودیم که چه کسی جسدسازی کرده است؟ کشمیری چگونه توانسته است به دفتر نخست وزیری برود و سئوالات این چنینی مدنظر ما بوده است. وقتی که انفجار رخ می دهد مقادیری خاک سوخته در کیسه می ریزند و می گویند این جسد کشمیری است و سوال من این است که چه کسی جسدسازی کرده است؟
موگویی بیان کرد: در این مستند بزرگانی همچون عسگراولادی اتهاماتی می زنند که قابل تامل است. مسائلی که عسگراولادی می گوید کار سرویس های بیگانه نیست. او خودش به این مسائل اذعان دارد. در این مستند خودکشی تقی محمدی را به تصویر کشیده ایم این که دیگر یک انگ نیست. این پرونده ای است که ۶ سال به طول انجامیده است.
وی در ادامه در پاسخ به اینکه چرا به نوعی اشاره نشده است افرادی که به نوعی متهم این پرونده هستند حاضر نشدند مقابل دوربین شما حاضر شوند، گفت: ما در ابتدای این فیلم نوشتیم که برخی حاضر به صحبت نشدند. جالب است بگویم که دو سال طول کشید تا ما بتوانیم جبهه راست را راضی به صحبت کردن کنیم. حتی در نریشن ها هم گفته ایم که انفجار دفتر نخست وزیری کار مجاهدین خلق است.
سلیمی در پاسخ به صحبت های موگویی گفت: اگر پیرو امام هستیم باید از صحبت های او پیروی می کردیم. امام دستور به بستن این پرونده دادند. فکر می کنید این سئوالات برای امام پیش نیامده بود؟ شما تمام تلاشتان این است که بهزاد نبوی را مقصر جلوه دهید هر چند بهزاد نبوی با شما حاضر به گفتگو نشده است اما استدلال او درباره انفجار دفتر نخست وزیری بارها در مطبوعات منتشر شده است اما شما حتی آنها را هم در مستندتان نیاورده اید این منصفانه نیست. به نظر من نباید وارد جزئیات شد.
وی افزود: شما در مستندتان بر صحبت های زواره تاکید زیادی کرده اید. صحبت های او چقدر قابل استناد است که شما مستند خود را بر مبنای آنها قرار داده اید. «پرونده ناتمام» تماما خطی است و از نظر من زواره در تاریخ قابل استناد نیست. او کسی است که همواره در تاریخ سعی می کند مشکلات فرعی را اصلی جلوه کند و دشمن اصلی را در این میان گم کند. درباره او به نامه ۸ نفر اشاره می کنم. او خودش، دیگران را تحریک به امضا کردن این نامه می کرد اما هیچگاه آن نامه را امضا نکرد. شما متاثر از یک تاریخ پرمساله شده اید.
موگویی در پاسخ به سلیمی نمین گفت: من نوع بحث شما را نمی پسندم شما در چارچوب صحبت نمی کنید. شما همواره درباره تاریخ صحبت می کنید و درباره مستند من چیزی نمی گویید.
سلیمی نمین با تاکید بر اینکه در نقد چنین اثری لازم است درباره روایت تاریخی آن صحبت شود، عنوان کرد: سوالات شما در ادامه به مقامات بالاتر مانند امام متصل می شود و آنها را هم زیر سئوال می برد واینگونه نیست که نقد افراد در حد موسوی خوئینیها بماند. شما فکر می کنید امام وقتی دستوری می دادند بدون آگاهی دستور میدادند؟
موگویی در واکنش به حرفهای سلیمی گفت: شما باید درباره فیلم مستند صحبت کنید در حالی که به مسائل دیگر می پردازید.
سلیمی ادامه داد: عده ای در تاریخ معاصر چند بار این پرونده را در دستور کار خود قرار دادند اما امام هر دفعه گفتند این پرونده را ببندید. اگر ما خودمان را ملزم به تبعیت از امام می دانیم باید این پرونده را ببندیم چون کش دادن آن به سود غربی ها است. من هر چند بارها درباره بهزاد نبوی نقدهایی نوشته ام و عملکرد او را نقد کرده ام و خطاهای او را دیده ام اما برخورد این چنینی درست نیست. در سال ۸۴ کتاب نوشته ام و بهزاد نبوی را نقد کردم همچنین میرحسین موسوی را به عنوان یک عنصر خودخواه معرفی کردم اما با این وجود، من نقد غیرمنصفانه را نمی پسندم شما وارد یک دعوای سیاسی شده اید که سالها این دعواها وجود داشته است.
وی ادامه داد: ما باید تابع شخصیتهای برجسته ای همچون امام باشیم که می گفتند حاصل این اتفاقات چیزی جز فراموشی دشمن نیست. شما اگر می خواستید تحقیق کنید باید حرف جدیدی را ارائه می کردید در حالی که همه این حرفها را پیش از این رضا گلپور بیان کرده بود. مسائلی که شما به آن پرداختید باعث ایجاد شبهه می شود و پاسخی هم برای این شبهات ندارد. اگر این مستند می توانست هنرمندانه جریانات را مشخص کند و سند و مدرک جدیدی را ارائه دهد قابل اعتنا بود اما هیچ حرف تازه ای در آن زده نشده است. ما وقتی یک پرونده ای را باز می کنیم باید یک سند جدیدی در دست داشته باشیم در غیر این صورت تکرار مکررات می شود.
موگویی در واکنش به صحبت های سلیمی نمین گفت: به نظرم ما باید در یک چارچوب صحبت کنیم. سلیمی نمین آفت ها را بیان می کند و درباره مستند حرفی نمی زند. به نظرم باید صحبت های لاجوردی و عسگراولادی را در این فیلم دید. من دو ماه پیش از فوت عسگراولادی با او صحبت کردم اگر نظری دارید به صراحت بگویید که عسگراولادی دروغ گفته است. ما در این مستند اسنادی را بکار بردیم و به صورت شفاف صحبت کردیم. برای مثال گفتیم که مهدی هاشمی، آیت الله ربانی را مسموم کرده است. دادستان کشور نیز این موضوع را تایید کرده است.
سلیمی نمین ادامه داد: خیلی ها توسط جریان متصل به مهدی هاشمی کشته شدند؛ این حرف جدیدی نیست. شما همواره روی صحبت های زواره پافشاری می کنید.
موگویی ادامه داد: در این مستند زواره تنها چند مساله مطرح می کند که چه کسی جسدسازی کرده است این دقیقا همان چیزی است که حضرت آیت الله خامنه ای و عسگراولادی هم آن را مطرح کرده اند.
سلیمی نمین عنوان کرد: اشتباه نکنید صحبت های حضرت آیت الله خامنه ای با ادعاهای لاجوردی هیچ نسبتی ندارد.
موگویی گفت: من از روی اسناد به شما گفتم که این سوالات پرسش های آیت الله خامنه ای هم بوده است. شما به سابقه زواره و حزب زحمتکشان اشاره کردید ولی من در این مستند درباره حزب زحمتکشان چیزی نگفته ام. زواره تنها دو سوال در این مستند مطرح کرده است در حالی که بهزاد نبوی به جبهه خلق دموکراتیک متصل است. ما اگر در این مستند ریشه یابی می کردیم جریان چپ اوضاع بدتری پیدا می کردند. اصلی ترین سوال مستند «پرونده ناتمام» این است که چرا یک مشت خاک به عنوان جنازه کشمیری قلمداد می شود. امنیتی ترین و حرفه ای ترین عناصر این کشور که انواع و اقسام کودتاها را کشف می کنند می گویند یک مقدار خاک جسد کشمیری است؛ این موضوع سوال بزرگی است که چرا این اتفاق افتاده است؟ شما همواره از کتاب گلپور روایاتی را مطرح می کنید اما به من بگویید که صحبت های عسگراولادی در کجای کتاب گلپور آمده است؟ اگر به این سادگی ها که شما می گویید باشد پس چرا این پرونده ۸ سال به طول کشید و در همان دوران مختومه اعلام نشد. من با موسوی خوئینی ها صحبت کردم اما او به من گفت من نزد امام رفتم و امام درباره انفجار دفتر نخست وزیری حرفی به من زد و به من گفت این پرونده را ببندید.
سلیمی نمین در ادامه درباره صحبت های موگویی اظهار کرد: پرونده انفجار دفتر نخست وزیری متهمان زیادی داشت و با دستور امام بسته شد. سالها کامران با همین اتهام رد صلاحیت می شد و بعد از اینکه پرونده مختومه اعلام شد در دولت تایید صلاحیت شد. مستند شما کمکی به جوانان امروز نمی کند بلکه ابهاماتی را زنده می کند که تنها باعث شائبه می شود. نفوذ امروز با نفوذ دوران اول انقلاب متفاوت است. در آن دوران سازمان و تشکیلات آن چنانی هنوز شکل نگرفته بود و بعد از اینکه ضربه هایی به ما وارد شد این تشکیلات بوجود آمد. یک انقلاب مردمی در کشور شکل گرفته بود و سامان دادن به یک انقلاب مردمی زمان بر است اما به تدریج این موضوع سامان یافت. من در صحبت هایم نگفتم که سوابق آدمها را پیدا کنید و آنها را طرد کنید بلکه من درباره آیت حرف زدم؛ آیت همان کاری را که می کرد که جریان مظفر بقایی در اوج فرصت طلبی می کرد. آیت به اختلافات داخلی دامن می زد. درباره بهزاد نبوی هم باید بگویم او نزدیک ترین و مورد اعتمادترین فرد به رجایی بود. آیا بهزاد نبوی از این ترور سود می برد؟
کارگردان این مستند درباره صحبت های سلیمی نمین گفت: در آن زمان نباید رجایی در جلسه شورای امنیت ملی حضور پیدا می کرد این موضوعی است که باید به آن فکر کرد.
سلیمی نمین در پاسخ به صحبت های موگویی گفت: اگر کمترین شائبه ای درباره بهزاد نبوی و دست داشتن او در ترور دو شخصیت عالیرتبه کشور وجود داشت امام تا آخرین توان دستور پیگیری می داد. شما با این مستند حتی امام را هم زیر سوال برده اید.
موگویی گفت: شما به سوال من جواب ندادید؛ امام اصلا دستور کتبی درباره این موضوع نداده است. موسوی خوئینی ها هر آنچه را که از امام شنیده بود کتبی کرد و در پرونده گذاشت.
سلیمی نمین گفت: یعنی شما می خواهید بگویید امام تحت تاثیر یک فرد صحبت کرده است؟
موگویی عنوان کرد: من کتمان نمی کنم که بدون نظر امام نمی شد یک پرونده را کنار گذاشت اما به نظرم امام مسائل دیگری را هم در نظر گرفتند. در آن دوران ۶۰ نفر از نمایندگان مجلس نامه نوشتند که افرادی که در انفجار دفتر نخست وزیری دست داشتند آزاد کنید اما از آن سو ۶۳ نفر نامه نوشتند که به این پرونده رسیدگی کنید. هنگامی که در یک کشور شرایط جنگ و دعواهای رایج سیاسی وجود داشته باشد فکر کردن به این موضوعی که امام بر اساس این شرایط چنین چیزی را گفته اند دور از ذهن نیست.
سلیمی نمین در پایان بیان کرد: شما با این نوع ورود به تاریخ بعدها دچار مشکلات اساسی می شوید. با این روند درباره امام هم دچار مشکل می شوید. امام می توانستند درباره منتظری هم مصحلت اندیشی کنند و بگویند مهدی هاشمی مبرا است اما دستور بررسی دادند. شما با ساخت چنین آثاری، امام دیگری می سازید که هیچ کس نمی تواند با او ارتباط برقرار کند.
همچنین در این نشست مباحثی درباره ریتم تند مستند و موسیقی آن صحبت شد. یکی از حاضران در نشست تاکید کرد ریتم تند روایت باعث میشود مخاطب تا پایان آن علاقمند باشد که موضوع را دنبال کند همچنین موسیقی به کمک روایت آمده تا فضای اثر باورپذیرتر شود.
در بخشی از این نشست یکی دیگر از حاضران با اشاره به اینکه از دانشجویانی است که پیش از این مستند «پرونده ناتمام» را در دانشگاه شان به نمایش درآورده و با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده است، بیان کرد: دانشجویان علاقه زیادی به این مستند داشتند و پربیننده ترین اثری بود که ما به نمایش گذاشتیم. همچنین نکات و سوالاتی که در این اثر مطرح شده ذهن تماشاگران را به خود مشغول می کرد و آنها کنجکاو شده بودند بیشتر درباره این پرونده مطالعه کنند.
وی افزود: نسل جوان نیاز دارد با موضوعاتی با این اهمیت بیشتر مواجه شود و مستندهایی از این دست کمک زیادی به نسل ما می کند تا اطلاعات خود را درباره اتفاقات تاریخ معاصر کشورش بیشتر کند.
این دانشجو با رد انتقادهای مطرح شده به این فیلم گفت: ما بر خلاف شما فکر نمی کنیم این مستند سیاسی است و یا روایت درستی ندارد بلکه فکر می کنیم سوالات خوبی را مطرح کرده است
در پایان این نشست که بیش از یک ساعت به طول انجامید و در آن بحثهای مختلفی درباره تاریخ انقلاب و نقش افراد و احزاب و گروهها شد، حاضران در نشست بحث را به صورت آزاد ادامه دادند.
جواد موگویی در این مستند ۵۵ دقیقه ای به بررسی چگونگی نفوذ مسعود کشمیری عامل انفجار دفتر نخستوزیری پرداخته است و با افراد مطلعی همچون محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای معاون اول و سخنگوی قوه قضائیه، مرحوم عسگر اولادی و ... که در آن برهه از تاریخ نقش آفرین بودهاند، مصاحبه کرده است.