فرهنگ امروز/ پوریا سوری:
برای منی که بیشتر دل در گرو موسیقی سنتی خودمان دارم، آشنایی با دوستی هنرمند، فرصت تازهای بود تا موسیقی کلاسیک غربی را جدیتر گوش دهم و بهواسطه کسب آگاهیهایی که پیشتر نداشتم، اجراهای زندهای که از موسیقی کلاسیک غرب در تالارهای تهران اجرا میشود را بهعنوان یک دغدغه فرهنگی جدید دنبال کنم. بهدنبال همین دغدغه، هفته گذشته برای دومینبار در یکسال اخیر به تالار رودکی رفتم تا ساعات پایانی شب را به اجرای «ارکستر مجلسی شرق» و «ارکستر ریکوردر پارس» که هردو به رهبری «مهرداد تیموری» روی سن میرفت، گوش سپارم و از اجرای زنده نوازندگان جوان و پرشور این دو ارکستر لذت ببرم. یکی از نکاتی که شاید دستمایه این یادداشت شد، توجه بیشتر به آداب گوشسپردن به این موسیقی بود که آن هم از رهگذر گفتوگویی دوستانه با مهرداد تیموری نصیبم شد.
رهبر ارکستر مجلسی شرق که عضو انجمن ریکوردر آمریکا و دانشآموخته مراکز معتبری در اتریش و آلمان و فرانسه است، بیش از همه دغدغه بسط و فراگیرکردن موسیقی کلاسیک را نه در بُعد کمی که بهلحاظ کیفیت شنونده حرفهای دارد. از او میپرسم آیا شنونده حرفهای کسی است که تسلط کامل به قطعاتی که ارکستر شما مینوازد، داشته باشد؟ جوابش کمابیش منفی است. او آداب شنیدن را شاخصه نخست شنونده حرفهای میداند؛ کسی که به تعبیر او وقت مشخصی از روزش را صرف شنیدن این شکل موسیقی کند. کسی که آگاهی خود را در فرهنگ واژگانی موسیقی کلاسیک غربی از سازها تا آهنگسازان و قطعات، مانند هر علاقهمند به هنرهای دیگر بالا ببرد و کسی که دیسیپلین و آداب شکلی این موسیقی را رعایت کند.
شاید دراینمیان، آداب شکلی برای ما جای سؤال باشد. خب هرچه باشد، در دورهای زیست میکنیم که حتی برگزاری کنسرتهای پاپ هم نظم و نسق درستی ندارد و قویترین انگارههای ذهنی ما این است که اصلا بهواسطه دخالتهای بیمورد، کنسرت برگزار میشود یا نه! یا گشت ارشادِ مقابل کنسرتها اجازه ورود میدهد؟ یا از سویی دیگر در موسیقی سنتی ما بهواسطه نداشتن سالنهای مجهز، بزرگترین خوانندگان ما باید در باغ فلان کاخ کنسرت برگزار کنند و از قضا وسط چهچهه استادی، صدای بوق ماشین عبوری از خیابان جنبی باغ را هم بشنود و به روی خود و خواننده و گروهش نیاورد... . باری، وقتی از آداب شکلی حرف میزنیم، شاید همینها جلو چشممان بیاید، اما آداب شکلی کنسرتهای کلاسیک تا حدود زیادی در اختیار شنونده است نه دیگران.
بنا بر صحبتهای تیموری، لباس رسمی پوشیدن به احترام اعضای ارکستر، نظم در حضور بهموقع در آغاز اجرا و از دیگرسو سکوت متفکرانه بین قطعات تا تشویقهای بین دو قطعه، بسته به اینکه رهبر ارکستر اجازه آن را بدهد یا نه، تنها بخشی از آداب این موسیقی است. کمااینکه به گفته این رهبر ارکستر، نوازندگان و رهبر ارکستر هم آداب خود را دارند که بازگوکردنش مجالی بیشتر از این میخواهد. باری، کنسرت ارکستر مجلسی شرق و ارکستر ریکوردر پارس سرشار از لحظات نابی بود که مخاطب را گاه در فکری ناگاهرسیدهازراه غرق و دقایقی بعد، از هیجانی درونی سرشار میکرد. نوازندگان ارشد دو ارکستر گروهی، از حرفهایهای ارکسترهای مختلف بودند و شماری هم هنرجویان برجستهای که سالهاست با تیموری کار میکنند. حضور خواننده باریتون و همراهی گروه کُر هم به این اجرا شور بیشتری بخشیده بود.
در میان دو بخش اجرا، برخی استادان که در سالن حضور داشتند، از انتخاب رپرتوارهای شنیدنی و ترکیب قطعات و هماهنگی نوازندگان ابراز رضایت میکردند که مسلما این بازخورد نتیجه تمرینهای فشرده هردو ارکستر بوده است. تیموری هم بر همین نکته تأکید دارد که جدای از آموزش و استعداد نوازندگی، تمرین و تمرین و تمرین راز یک اجرای موفق است کمااینکه ارکسترهای تحت رهبری او برای این اجرا قریب به سه ماه تمرین داشتهاند.
پایان گفتوگویم با رهبر ارکستر مجلسی شرق، درباره ارکسترهای فعال در کشور است. او میگوید: «خوشبینانه پنج تا شش ارکستر فعال داریم»؛ رقمی که به نظر من بسیار کم و ناامیدکننده است، اما تیموری امید روشنی دارد و میگوید موسیقی کلاسیک، بیشتر از کمیت مخاطب، روی کیفیت مخاطبانش سرمایهگذاری میکند و عقیده دارد این موسیقی راه خود را در ایران هم بیش از پیش باز خواهد کرد، چه آنکه بتهوون و موتزارت و شوپن سدههاست بدون اینکه تاریخمصرفشان تمام شود، در تمام دنیا به وسیله گروههای مختلف اجرا میشوند و مخاطبان بیشماری دارند و مسلما در سدههای بعد هم در همین جایگاه رفیع تاریخی حضور خواهند داشت و ازاینرو در کشور ما هم بهواسطه ذهن هنردوست مخاطب ایرانی، این موسیقی کمکم جای خود را باز خواهد کرد و به زیست خلاقانه خود در میان مردم ما ادامه خواهد داد.
روزنامه شرق