به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ به نقل از روابط عمومی خانه کتاب، نقد و بررسی کتاب «نقد عقل محض» ایمانوئل کانت عصر دیروز با حضور حسین هوشنگی، محمد مهدی اردبیلی، مالک شجاعی جشوقانی و بهروز نظری برگزار شد. در این نشست غلامعلی حداد عادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز حضور داشت.
در ابتدای این نشست، مالک شجاعی جشوقانی با بیان اینکه از نخستین آشنایی ایرانیان با کانت حدود ۱۳۰ سال می گذرد، گفت: ایرانیان از زمان محمد علی فروغی در کتاب«سیر حکمت در اروپا» با نام کانت و بعضی از اندیشه های او آشنا شدند.
وی ادامه داد: در دوره های اخیر پژوهش های کانتی در ایران و زبان فارسی رونق قابل ملاحظه ای گرفته است. اکثر قریب به اتفاق آثار کانت به خصوص نقدهای سه گانه منتشر شده است. حدود ۱۳۰ کتاب از کانت و کتاب هایی در باره کانت به زبان فارسی ترجمه شده است. در دوره های مختلف آثار کانت از جمله کتاب های پر ارجاع است و پایان نامه های مختلفی درباره او نوشته شده است. همچنین، مطالعات جدی در حوزه کانت پژوهی آغاز شده است.
در ادامه، بهروز نظری، مترجم کتاب به پیشینه مطالعات فلسفی خود از دوران جوانی اشاره کرد و گفت: از دهه ۶۰ مطالعات اولیه درباره فلسفه را شروع کردم. کتاب های خوبی در این دهه منتشر می شد. در دهه ۷۰ نظرم به سمت تقابل سنت و مدرنیته جلب شد و مطالعاتم بعد فرهنگی- اجتماعی پیدا کرد که می خواستم پاسخ آن را در مناقشانی تحت عنوان سنت مدنیته پیدا کنم. برای فهم مدرنیته اگر بخواهیم به صورت بنیادین اقدام کنیم به کانت می رسیم.
نظری ادامه داد: حدود سال ۱۳۸۵ تصمیم به ترجمه کتاب« نقد عقل محض» گرفتم. با توجه به آثاری که درباره کانت وجود دارد به این نتیجه رسیدم که باید به سراغ خود کانت برویم. بنابراین سعی کردم این کتاب را بفهمم تا بتوانم آن را ترجمه کنم. بنابراین از سنت واژگانی که از دوران محمد علی فروغی آغاز و در دانشگاه تهران قوام پیدا کرده بود، استفاده کردم.
وی با اشاره به اهمیت کتاب «نقد عقل محض» گفت: این کتاب در ذات خود مهم است. برای ورود به قلمرو علوم انسانی به کانت لازم داریم. در قلمرو های علوم نقد ادبی، مطالعات اجتماعی، مطالعات هنر و ... از کانت استفاده زیادی می شود.
نظری به نظر شوپنهاور در مورد کتاب«نقد عقل محض» اشاره کرد و گفت: او معتقد است این کتاب، مهمترین کتابی است که تاکنون اروپا نوشته است. این موضوع همیشه برای من سوال بود که آیا این مهمترین یک نوع تعارف است یا یک واقعیت. تحقیقات من شخصا من را راضی کرد که این کتاب می تواند مهمترین باشد و صحبت شوپنهاور را تائید می کنم.
وی در پایان گفت: کتاب تا حدودی جایگاهی پیدا کرده است. به طوری که شواهد نشان می دهد کتاب با تمام ضعف هایی که دارد خوانده می شود؛ چرا که ترجمه ای برای خواندن ارائه شده نه برای نخواندن.
حسین هوشنگی از دیگر سخنرانان این نشست، مدل هستی شناسانه در دوره کلاسیک، مدل معرفت محور و مدل زبان محور در دوره معاصر را سه گفتمان غالب بر فلسفه دانست و گفت: کانت نقطه اوج است و الگوی غالب معرفت محور است. او در اصطلاحات و واژگان فلسفه، رویکرد معرفت شناسی را به کار می برد و در کتاب هایی که نوشته در راس آنها کتاب «نقد عقل محض» توجه به این رویکرد را مد نظر قرار داده است.
هوشنگی ترجمه و فهم کتاب های کانت را دشوار توصیف کرد و گفت: این کتاب در گفتمان دیگری پرداخته شده و می خواهیم در سنت رئالیستی آن را ترجمه کنیم. ترجمه کتاب، روان و رسا است اما اشکالاتی دارد که در ساختار نحوی جمله این اشکالات را کمتر می بینیم. اینکه ترجمه ای روان و رسا باشد نشان دهنده این نیست که لزوما دقیق و وفادار به اصل است. اگر ترجمه ای روان نباشد و معنایی نداشته باشد می توانیم نتیجه بگیریم که مترجم معنای متن را درک نکرده است.
هوشنگی به آفت های نهضت ترجمه اشاره کرد وگفت: یکی از این آفت ها این است که کتاب های دسته دوم ترجمه می شوند نه آثار کلاسیک و دیگری اینکه، افراد متفنن به این ترجمه می پردازند. این کتاب به مشکل ترین اثر کلاسیک و فلسفی پرداخته است و از عهده ترجمه آن به خوبی برآمده است.
این استاد فلسفه ادامه داد: زبان ترجمه کتاب، امروزی، مفهوم، رسا و وفادار به اصل است. در ترجمه و ویراستاری کتاب تلاش شده جملات طولانی کانت تقطیع شود که افتی برای کار ترجمه محسوب می شود. اما چون اصل ترجمه بر اساس کتاب های گایر و ادیب سلطانی است وفادار به متن است.
در پایان این نشست، اردبیلی گفت: بررسی موشکافانه نکات کتاب نشان می دهد که از سطوح اولیه گذر کردیم و به عمق رسیدیم. ویراستاری این کتاب نیاز به تیمی داشت اما فراهم نشد. زمانی که تصمیم به ترجمه این کتاب گرفتم به دلیل عدم پختگی در مورد کانت و ضعف در زبان انگلیسی از ترجمه آن منصرف می شدم.
وی با بیان اینکه سی سال پیش باید کتاب« نقد عقل محض» ترجمه و خوانده می شد، گفت: معادل سازی ها در ترجمه، کانت را به یک هیولا تبدیل کرد. تعدادی از اساتید ما به علت دشواری کتاب های کانت از خواندن آن صرف نظر می کنند. بنابراین تصمیم گرفتیم که ترجمه دیگری از کتاب کانت ارائه کنیم.
اردبیلی عنوان کرد: ترجمه و ویرایش کتاب بسیار دشوار بود و بیش از یک سال برای ویرایش آن وقت صرف شد. با توجه به حدی که وجود دارد ویراستار و مترجم به خود اجازه می دهد کتاب را ترجمه کنند. بنابراین در ابتدا تصمیم گرفتیم کتاب را از اول تا آخر بفهمیم و سپس ترجمه کتاب را آغاز کنیم. این موضوع استاندارد ما در ترجمه کتاب بود چرا که ما به مخاطب متعهد هستیم.
وی در پایان گفت: ترجمه از متن ثانویه فی نفسه عیب و لزوما عیب نیست. بلکه ما به مترجم انگلیسی اعتماد کردیم. تجربه نشان می دهد که ترساندن ما از زبان اصلی باعث می شود ما کاری نکنیم؛ چرا که از ترجمه کتاب ادیب سلطانی سی سال گذشته و هر وقت به سراغ این کتاب می رفتیم ما را می ترساندند.