به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست «فقه و موسیقی؛ تقابل یا تعامل» به همت انجمن اندیشه و قلم و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. در این نشست پیروز ارجمند موسیقی دان و آهنگساز و حجت الاسلام ابوالقاسم حسینی ژرفا استاد حوزه سخنرانی کردند.
موضع فقه شیعه نسبت به موسیقی
حجت الاسلام حسینی ژرفا در ابتدای جلسه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه موضع فقه شیعه نسبت به موسیقی چیست و تعاریف غنا و لهو و موسیقی مشروع و غیر مشروع چیست؟ گفت: موسیقی در آثار فقهی معمولا با عنوان غنا بیان شده و مقصود از غنا موسیقی آوازی است نه سازی. در کل غنا صدای موزون و خوش آهنگ است که خواه از گلوی انسان درآید و خواه از آلات موسیقی.
وی ادامه داد: غنا یعنی صدای امتداد یافته که در گلو غلت بخورد و موجب طرب شود. طرب یعنی نوعی از خود رهیدگی و سبکی، خواه از سر شادی باشد و یا از سر غم. بسیاری از نغمه ها و نوحه ها و بسیاری از قرائت های قرآن هم غنا هستند. فقیهی را نمی شناسیم که از این سنت ها نهی و پرهیز کرده باشد.
این استاد حوزه گفت: ذکر این مقدمه لازم است که دین یعنی نقشه راه زندگی. دین باید برای نیازهای اساسی انسان راهکار داشته باشد و در بنیادهای حکمت، فطرت و طبیعت نظر دهد. عالم دین با در نظر گرفتن این سه بنیاد باید به نیازهای اصلی انسان پاسخ دهد. از طرفی هنر پاسخی به نیازهای طبیعی و ضروری انسان است و در سه بنیاد حکمت و فطرت و طبیعت استوار است. هنر، تراوش روح انسان است. هنر براده روح انسان هنرمند است لذا می تواند روح مخاطب را درمان کند و جلا دهد. پیامبر فرمود گاهی به جان ها و دلهای خودتان لطافت و نشاط ببخشید. روح هنگام ملاقات با بخش مادی دنیا دچار زمختی و درشتی می شود. لذا هنر به کمک روح مخاطب می آید و به آن کمک می کند.
وی ادامه داد: برخی می گویند موسیقی وقتی می خواهد جلوه بیرونی پیدا کند، با گناه و آلودگی همراه می شود. دوم اینکه خود موسیقی خراش روح است و به سستی عقل منجر می شود که به آن تخدیر روح می گویند.
موسیقی مایه تخدیر روح نیست
حسینی ژرفا گفت: پاسخ این است که موسیقی می تواند مجلس آرایی کند و هیچ گناهی همراه خود نداشته باشد. برخی از نوازندگان ما در لحظه خلق اثر حالت عبادت دارند. پاسخ اشکال دوم این است که خالق اثر هنری ایثار می کند و براده های روح خود را به مخاطب تقدیم می کند. این مایه تخدیر روح نیست. اگر کسی با ذات موسیقی آشنا شود، می فهمد که این ایراد موجهی نیست.
وی با طرح این سوال که باید دید مخالفت بیشتر فقها در مورد موسیقی ریشه در کجا دارد، گفت: اول این است که فقها بر اساس روایات با موسیقی مخالفند. اما چرا ائمه ما در روایات چنین نگاهی در مورد موسیقی دارند؟
وی ادامه داد: امامان ما در قرن دوم با اواخر دوران امویان و اوایل عباسیان هم زمان بودند. لذا خلفا راه های مختلفی را تجربه کردند تا مردم را از خاندان پیامبر(ص) جدا کنند. یکی از راه ها استفاده از نیروی عظیم موسیقی بود. آنها بهترین افراد در این حوزه را به خدمت می گرفتند و در کنار موسیقی بساط عیاشی و می گساری برپا می کردند.
حسینی ژرفا افزود: امامان نه قدرت تعطیل کردن دستگاه حکومت را داشتند و نه فرصت کافی برای آگاهی بخشیدن به مردم. لذا گفتند که مردم به موسیقی نزدیک نشوند.
منابع دین ما در مورد موسیقی چه گفته است؟
وی با طرح سوال دیگری مبنی بر این که منابع دین ما در مورد موسیقی چه گفته است؟ گفت: در قرآن کریم نه تنها هیچ نکوهشی در مورد موسیقی نیست، بلکه در سه جا موسیقی ستایش می شود؛ آیه ۳۱ تا ۳۳ اعراف بر این نکته اشاره دارد که در روز قیامت از هر شاخسار درخت طوبی یک ملودی بر می خیزد. در ادامه آیات می فرماید که پروردگار فقط ۵ قسم گناه را حرام کرده و جز اینها هیچ منطقه حرامی وجود ندارد.
وی ادامه داد: آیه دیگری در مورد صدای خوش وجود دارد که آیه نخست سوره فاطر است، امام رضا(ع) به واسطه پدرش از رسول خدا(ص) روایت کرده که قرآن را با آواز خوش بخوانید و به همین آیه قرآن استناد می کند. آیه بعدی، آیه ۱۰ سوره سبا است که می فرماید و به راستی داوود را از جانب خویش مزیت و فضلی عطا کردیم و گفتیم ای کوهها با او در تسبیح خدا همصدا شوید.
حسینی ژرفا گفت: اما آنچه در قرآن نکوهش شده لهو، لغو و زور به معنی تزویر است و صحبتی از غنا نشده است. این سه تعبیر مورد اشاره امامان ما نیز در مورد موسیقی بوده است.
گزارشی آماری در مورد روایات موسیقی
وی ادامه داد: سیدجواد عاملی از علمای قرن ۱۲ و ۱۳ در جلد ۱۲ کتاب مفتاح الکرامه در مورد روایت موسیقی گزارشی آماری ارائه می دهد و می گوید در روایات ما ۲۵ روایت در نکوهش موسیقی و ۱۲ روایت در ستایش موسیقی وجود دارد. لذا نسبت این گزارش آماری ۲۵ به ۱۲ است. این تصوری که برای ما ساخته شده و می گویند روایات زیادی در نکوهش موسیقی وجود دارد، واقعی نیست.
این استاد حوزه با طرح این سوال که باید با روایت تندی که از اهل بیت در مورد موسیقی داریم، چه کنیم، گفت: شریعتی نتیجه ای در مورد موسیقی دارد که این اندیشه چکیده اندیشه ملامحسن فیض کاشانی و محقق سبزواری است. سخن این دو عالم این است که همه آن ۲۵ روایت یا روایت سرکوب گر موسیقی، فقط ناظر به موسیقی همان دوره هستند و منصرف به نوع خاصی از موسیقی می شود.
روایات مربوط به موسیقی ناظر به همان دوره است
وی ادامه داد: سبزواری می گوید «الف» و «لام» در «الغنا» در این روایات مربوط به موسیقی همان دوره است و آن را شامل همه انواع غنا نمی داند. بخش قابل توجهی از فقیهان ما در ۱۰۰ سال اخیر تحت تاثیر ادله این دو فقیه بودند. اما جرات نکردند نظر خود را به همین صراحت بیان کنند.
حسینی ژرفا گفت: به طور کلی روایاتی که در مورد نکوهش غنا آمده به آنچه در آن عهد جریان داشته منحصر است نه به ذات موسیقی. اما با وجود این عرایض چرا فقهای ما در مورد موسیقی به سختی موضع گرفته اند؟
وی در پاسخ به طرح سوال خود گفت: یک، نه تنها در حوزه بلکه در همه مجامع علمی مخالفت با نظریاتی که شکل بنیادین پیدا کرده بسیار دشوار است. بسیاری از علما در مورد ملامحسن فیض کاشانی و محقق سبزواری بدترین تعابیر را به کار می برند. دوم اینکه، فقه علم روایت محور است و تکیه بر ظواهر روایات بیشتر از روح روایات مطرح است.
در قرآن کریم حتی یک آیه در مورد تحریم موسیقی وجود ندارد
وی ادامه داد: سوال بنده این است که چرا در قرآن کریم حتی یک آیه در مورد تحریم موسیقی وجود ندارد؟ چرا خداوند صدای خوش را برای حضرت داود هدیه ای ویژه از جانب خود می داند؟ چرا در برخی از روایات صدای خوش ستایش شده و گفته شده از ما نیست کسی که قرآن را با صدای خوش نخواند؟
این استاد حوزه افزود: چرا امامان ما فرموده اند اگر موسیقی انسان را به یاد بهشت بیندازد، اشکالی ندارد؟ آیا شیخ انصاری و دیگران از ذات موسیقی و ذات فقه غافل بودند که موسیقی را ذاتاً حلال دانسته و حرمت آن را به خاطر این می دانستند که گناهانی با موسیقی همراه می شود.
حسینی ژرفا ادامه داد: دین خاتم برای یکی از مهمترین نیازهای انسان یعنی صدای خوش چه پاسخی داده است؟ اگر آنچه فقیهان ما در مخالف با موسیقی می گویند درست است، دین خاتم چگونه می تواند این نیاز انسان را برطرف کند؟
هم موسیقی سالم وجود دارد و هم ناسالم
وی افزود: هم موسیقی سالم وجود دارد و هم ناسالم. اگر بتوانیم آب سالم را به گلوی مردم بریزیم ولی این کار را نکنیم، جفا کرده ایم و اما چرا این جفا به اسم اسلام رخ دهد؟
وی در پاسخ به سوالی در مورد تعامل فقه و موسیقی و راهکاری برای تحقق این تعامل گفت: در درجه اول از ساده کردن این مساله باید پرهیز شود. استادی می گفت فقیهان نباید موسیقی دان ها را رقیب خود بدانند. وقتی اهل هنر از جمله اهل موسیقی قصه را ساده کنند، پیچ سیاسی می خورد و با بن مایه سیاسی به بحث ورود می شود.
این استاد حوزه افزود: بخشی از اظهارنظرهای امروز در مورد موسیقی به این خاطر است که صورت مسئله بی هویت شده است. برای اینکه به سمت گفتمان پیش برویم، باید مقومات و ارکان را اصلاح کنیم و در آن بازنگری داشته باشیم.
حسینی ژرفا گفت: وقتی امام فتوای حلال بودن شطرنج را مطرح کرد، بازتاب های تندی داشت. سید احمد خمینی چند ماه پس از فوت امام مصاحبه ای با روزنامه کیهان انجام داد که می گوید پدر به لحاظ فقهی تا دو سال قبل از وفات تقیه می کردند. همان جا سید احمد آقا مثال شطرنج را مطرح می کند. بحث این است که چرا رهبری یک حکومت تا دو سال پیش از فوت خود تقیه کرده است؟
وی گفت: در حسینیه جماران در محضر حضرت امام خمینی ارگ آورده شده و سرودی نواخته شده است و امام هیچ مخالفتی نکرده اند.
وی ادامه داد: تا تعامل فکری سازنده پیش نیاید، اساساً فضای گفتگو ایجاد نمی شود و تا گفتگو رخ ندهد، گفتمان شکل نمی گیرد. باید این گفتگوها آنقدر ادامه یابد تا هیچ سایه ای از سیاست بر سر فرهنگ باقی نماند.
ملاک لهو در موسیقی
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه ملاک لهو چیست و آیا لهو مسئله درونی است و یا از بیرون به موسیقی مترتب می شود؟ گفت: مرحوم امام و چند فقیه دیگر ملاک حرمت در موسیقی را شخصی می دانند. برخی دیگر ملاک نوعی دارند که مثلا اگر نوع انسان ها دچار انحراف شوند، آن موسیقی حرام است. نظر اکثر علما ملاک نوعی است.
حسینی ژرفا در پایان اظهار داشت: کسی خدمت امام معصوم آمد و گفت من وسایل موسیقی دارم و در مورد آنها کسب تکلیف کرد. امام فرمود مادامی که به عصیان نینجامد اشکالی ندارد. این روایت نص بر عدم حرمت است و هیچ اشکالی بر آن وارد نمی شود. رهبری تصریح کرد که باید روایات غنا را در چارچوب آیات بررسی کرد که متاسفانه این بیانات رهبری در رسانه ها منتشر نشده است.