شناسهٔ خبر: 46155 - سرویس دیگر رسانه ها

خون‌هایی که دروغ بزرگ «آشتی ملی» شاه را افشا کرد

۱۷ شهریور ۱۳۵۷ یکی از تلخ‌ترین و البته خونبارترین روزهای تاریخ انقلاب اسلامی ایران بود که باعث افشا شدن دروغ بزرگ «دولت آشتی ملی» شاه شد.

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ یا همان جمعه سیاه، در تاریخ انقلاب اسلامی ما، تداعی کننده ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و به تعبیر حضرت امام(ره)، از ایام الله است؛ به بیان دیگر ملت ایران در این دو تاریخ، کشتار فجیع و غیر قابل باوری را به دست عوامل رژیم ستمشاهی به وضوح دیدند و البته تعجب کردند که چگونه سربازان یک ملت، به روی هموطنان خود آتش می‌گشایند!

شاید به همین دلیل بود که عده‌ای معتقدند که کشتار ۱۷ شهریور، به دست تعدادی از سربازان اسرائیلی و به دستور خود شاه انجام شده‌است. اگرچه دلیلی برای ردّ این فرضیه وجود ندارد؛ اما برخی شاهدان ۱۷ شهریور هم نقل می‌کنند که در آن روز، برخی سربازان از فرمان آتش فرماندهان امتناع کردند و پس از آنکه فرمانده خود را هدف قرار دادند، خود نیز خودکشی کردند.

۲۸ مرداد ۱۳۵۷ شاه فکر می‌کرد که معترضان، تعداد محدودی هستند، این بود که گفت: در بین یک ملت، دو سه تا معترض هم پیدا می‌شود!

اما وقتی در سیزدهم شهریورماه ۱۳۵۷ و مصادف با روز عید سعید فطر، جمعیت میلیونی مردم تهران به تپه‌های قیطریه آمدند و آن نماز عید باشکوه به همت افرادی چون دکتر مفتح و دکتر باهنر شکل گرفت و پس از آن هم راهپیمایی عظیمی به وقوع پیوست، همه و از جمله شاه متوجه شدند که بحث دو یا سه نفر نیست.

شاه پس از این تلاش کرد تا با تغییر کابینه، بیان شعار «آشتی ملی» و دادن تعدادی امتیاز به مردم، مثلا دل انقلابیون را به دست آورد! ولی دولت شریف امامی در خیابان‌ها و در برابر راهپیمایی‌های مکرر مردم، به زور و خشونت متوسل می‌شد. این راهپیمایی‌ها به دعوت رهبران انقلاب ادامه یافت تا اینکه در روز ۱۶ شهریور ماه ۱۳۵۷ و در پی راهپیمایی و اعتصاب گسترده مردم، هم مردم به تجمع در روز جمعه، هفده شهریور در میدان ژاله تهران و البته تجمع و راهپیمایی همزمان در بیش از ده شهر ایران دعوت شدند و هم رژیم به این نتیجه رسید که از ۱۷ شهریور، حکومت نظامی اعلام کند.

مردم اما بی‌توجه به این حکومت نظامی از همان ساعات نخست صبح روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در میدان ژاله تجمع کردند و شعارهایی مانند «ایران کشور ماست؛ خمینی رهبر ماست»، «استقلال آزادی جمهوری اسلامی»، «مرگ بر این سلطنت پر فریب»، «نصر من الله و فتح قریب» و همچنین «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی(ره)» سر دادند تا اینکه سرانجام نیروهای فراوان مستقر در میدان ژاله و خیابان‌های اطراف، به شدت به روی مردم آتش گشودند و یکی از خونبارترین فجایع تاریخ انقلاب اسلامی ملت ایران رقم خورد؛ حادثه‌ای که آنقدر تلخ و سیاه بود که آن جمعه را به نام «جمعه سیاه» ثبت کرد.

رژیم اگرچه کشته‌ها و زخمی‌های ۱۷ شهریور تهران را کمتر از ۲۵۰ نفر اعلام کرد، اما آمار شهدای این روز یقینا صدها نفر است که برخی سفرای خارجی حاضر در آن سال‌های ایران هم به آن اذعان کرده‌اند.

همان روز عصر بود که برخی نیروهای انقلابی مردمی در شبکه دو تلویزیون ایران، موسیقی غم انگیزی را روانه آنتن ساختند که با توجه به احتمال اعتراض گونه بودن این اقدام، بلافاصله این سرود قطع و آهنگی شاد به جای آن پخش شد. از این حرکت و البته امتناع برخی از سربازان گارد از دستور فرماندهان مبنی‌بر آتش گشودن به روی مردم، چنین بر می‌آید که ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ نشان داد که تیر خلاص بر پیکره رژیم ستمشاهی زده شده‌است و انقلاب اسلامی به زودی به پیروزی می‌رسد.

فردای آن روز یعنی هجدهم شهریورماه بود که امام‌ امت‌ در پیام به‌ ملت‌ ایران‌ آرزو کردند که‌ «ای‌ کاش‌ خمینی‌ در میان ‌شما بود و در کنار شما در جبهه‌ دفاع‌ برای‌ خدای‌ تعالی‌ کشته‌ می ‌شد.»

امام‌ خمینی‌(ره) کشتار ۱۷ شهریور را آشکار شدن‌ واقعیت‌ «دولت‌ آشتی‌ ملی‌» اعلام‌ کردند و فرمودند: «شاه‌ با حکومت‌ آشتی‌ ملی‌ می‌خواست‌ روحانیت‌ شریف‌ ایران‌ و سیاسیون‌ محترم‌ را در کشتار خود سهیم‌ گرداند، ولی‌ فریب‌ او خیلی‌ زود برملا گردید که (إن‌ّ کَیدَ الشّیطان‌ کان‌ ضَعیفا).» امام‌ در این پیام‌ بار دیگر از ارتش‌ خواستند تا به‌ مردم‌ بپیوندند و نام‌ خود را در تاریخ‌ که‌ به‌ سود ملت‌ ایران‌ به‌ راه‌ خود ادامه‌ می‌دهد هر چه‌ زودتر ثبت‌ کنند.

معظم له در این پیام همچنین خطاب به علما فرمودند: «در این‌ موقع‌ حساس‌ نه‌ تنها باید استقامت‌ کنید، بلکه‌ روحیه‌ عالی‌ مقاومت‌ جامعه‌ را هر چه‌ بیشتر تقویت‌ کنید و هر چه‌ بیشتر صفوف‌ خود را برای‌ مقابله‌ با دشمن‌ مردم‌ ایران‌ متشکل‌تر کنید.»

کشتار فجیع ۱۷ شهریور همچنین صدای اعتراض مراجع عظام و علمای اعلام را نیز در پی‌داشت که پیام آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی به شریف امامی از آن جمله است: «اخبار موحشه از کشتار و قتل عام مسلمانان در تهران می‌رسد. حقیر به جنابعالی اخطار می‌کنم این گونه برابر شدن با امواج احساسات مردم ناراضی، موجب مصائب عظیم‌تر و خطرات بزرگ تر برای مملکت است. جنابعالی در برابر خدا و تاریخ و ملت ایران مسئول هستید.»

و امروز، سی و هشتمین سالگرد آن روز تاریخی و فاجعه تلخ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است تا همچنان زبان ما با چنین اشعاری، یاد و خاطره شهدای بی شمار و البته مظلوم آن روز را گرامی بدارد:

شکسته سرو باغ آشنایی
چه سنگین است بار این جدایی

همه کوچه به کوچه، حجله حجله
وطن از خون پاکان گشته دجله

پرت در خون کشیدند ای چکاوک
تو را ای نازنین، منزل مبارک

تو ای فریاد در این بی‌صدایی
گشوده خلق، بال همگرایی

برادر با برادر، دوش بر دوش
غم بیگانگی کرده فراموش

همه سر داده بر فرمان رهبر
شعار وحدت و اللّه اکبر

به شانه پرچم نصر من اللّه
میان لب، گل اللّه اللّه...