به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ «شهر جهانی» به شهری گفته میشود که نقش مهمی در نظام اقتصاد جهانی دارد و اصفهان، نخستین شهر ایران بود که به ثبت در فهرست یونسکو رسید و «شهر جهانی صنایع دستی» لقب گرفت. پس از آن تبریز به عنوان «شهر جهانی فرش»، لالجین به اسم «شهر جهانی سفال» و مشهد با نام «سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی» معرفی و ثبت شدند.
ثبت چهار شهر از ایران در فهرست شهرهای جهانی صنایع دستی، آن هم در دو سال اخیر، اتفاق خوشایندی است که ما را بر آن داشت، تا هم به این بهانه و هم برگزاری اجلاس شورای جهانی صنایع دستی در اصفهان، با معاون صنایع دستی کشور به گفتگو بنشینیم و از او درباره ملاک و معیار ثبت این شهرها در فهرست یونسکو و نیز مزایای و برنامههای پس از ثبت بپرسیم.
گفتگوی مهر با بهمن نامور مطلق معاون صنایع دستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی را در ادامه میخوانید:
* پایه و اساس شکلگیری پرونده و ثبت شهرهای جهانی چیست و چرا صرفا در سالهای اخیر شاهد ثبت شهرهای کشورمان در این فهرست هستیم؟
ثبت شهرهای جهانی یک پدیده جدید در شورای جهانی صنایع دستی است. پس نمیتوان خردهای بر گذشته گرفت. اما سریع توانستیم خودمان را همراه کنیم و در حال حاضر، دومین کشور در دنیا هستیم که صاحب این تعداد شهر جهانی هست.
البته ما خودمان را کنترل کردیم چون معیارهای ما سختگیرانهتر از شورای جهانی بوده و حتی به این شورا در تدوین قاعدههایش کمک میکنیم و حتی بحث شهرهای ملی را ما مطرح کردیم که اگر مصوب شود، اتفاق خوشایندی است.
* چرا؟
چون تعداد شهرهایی که متقاضی ثبت در فهرست جهانی هستند، بسیار بسیار زیاد است؛ ضمن اینکه معتقد هستیم باید مراحلی پشت سر گذاشته شود و برای شهرها باید آیین تشرف یا یک حرکت فرآیندی وجود داشته باشد. در آن صورت، شهرهایی که به ثبت در فهرست جهانی میرسند بیشتر قدر این موقعیت و جایگاه را میدانند.
* ضوابط سختگیرانهای که از سوی معاونت صنایع دستی برای ثبت شهرها در فهرست جهانی در نظر گرفته میشود، کدام است؟
سال ۲۰۱۴، برای نخستینبار این پروژه شکل گرفت. ما بر کمیت و کیفیت، تاکید ویژه داریم.باید یک شرایط کیفی اولیه برای جهانی شدن شهرها وجود داشته باشد. این شرایط همان چیزی است که شورای جهانی صنایع دستی هم در نظر میگیرد و از آن میان میتوان به عواملی چون قدمت، اصالت، طراحی، کمک به رونق اقتصاد محلی و شهرت جهانی اشاره کرد اما ما با همین ضوابط، سختگیرانهتر برخورد میکنیم.
برای مثال، طرحها باید از اصالت بیشتری برخوردار باشند؛ به همین خاطر امسال، با وجود اینکه میتوانستیم سه شهر را به ثبت برسانیم تنها دو شهر مشهد و لالجین را در فهرست جهانی ثبت کردیم.
* اساسا فلسفه شهرهای جهانی چیست؟
ما یک خودارزیابی تطبیقی داریم. هر کدام از ما در تنهایی، ادعاهای بسیار داریم. زمانی میتوانیم جایگاه واقعی خود را تشخیص دهیم که یک ملاک و معیار تطبیقی وجود داشته باشد. به این معنی که باید رقبایی وجود داشته باشند و ما به رقابت با آنها بپردازیم. البته ما دیدیم که توان رقابت با کشورهایی چون هند و چین را داریم و شهرهای ما از این آزمون تطبیقی، سربلند بیرون آمدند. ما چهار پرونده تدوین و به شورای جهانی صنایع دستی ارسال کردیم و هر چهار پرونده هم ثبت شد.
* تا چه اندازه ثبت شهرها در فهرست جهانی به صنایع دستی ما هویت میدهد؟
مرحله نخست، خودارزیابی و مرحله دوم، هویتسازی است. یکی از مشکلات ما این بود که شهرهامان، آرام آرام، در حال از دست دادن هویت خود در زمینه صنایع دستی بودند. برای مثال از خود میپرسیدیم، شهر مشهد به چه چیز شهره است؟ یا چرا باید تبریز به عنوان شهر جهانی فرش، معرفی و ثبت بشود آن هم زمانی که در اغلب شهرها ما فرش و گلیم بافته میشود اما تبریز ثابت کرد که نسبت به شهرهای دیگر، وضعیت بهتری دارد. الان هویت همدان با سفال، مشهد با سنگهای قیمتی و تبریز با فرش شناخته میشوند.
* شعار معاونت صنایعدستی این بود که در هر استان یک برند جهانی و در هر شهرستان یک برند ملی داشته باشیم. چه ساختاری برای تحقق این شعار در نظر گرفته شده است؟
ثبت شهرهای جهانی و برندسازی و هویت بخشی که لازمه ثبت است به ما در جامه عمل پوشاندن به این شعار کمک میکند. ادر حال حاضر، قرار است در مشهد، یک برج تجاری ساخته بشود؛ در پی این هستیم تا ارزیابی گمرکی سنگهای قیمتی به این شهر منتقل شود.
* تجاریسازی مساله مهمی است که باید به آن توجه شود. ما نمیتوانیم شهری را به عنوان شهر جهانی ثبت کنیم بی آنکه اهمیت تجاری سازی را نادیده بگیریم؟
با ثبت شهرها در فهرست جهانی به تجاری سازی کمک میکنیم. برای مثال، شهردار لالجین در جشن جهانی شدن این شهر اعلام کرد که برتعداد سرمایهگذارانی که میخواهند در این شهر و در زمینه سفال فعالیت کنند، اضافه شده است. قرار است کمیته انجمن صادرکنندگان سفال در لالجین راه بیفتد و همه اینها به تجاری سازی کمک می کند. البته ما یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان برای شهرهای جهانی و ملی در نظر گرفتهایم.
* ما میتوانیم اصفهان را با جیپور یا مشهد را با تایلند مقایسه کنیم اما تبریز و لالجین را با کدام شهر یا کشور مشابه مقایسه کردهایم؟
وقتی میگوییم «تطبیقی» الزاما به این معنا نیست که باید چیزی از قبل باشد و ما خود را با ان بسنجیم چون در این صورت چیزی شروع نمیشود و شکل نمیگیرد. در حال حاضر ما می توانیم ملاک و معیار شهرهای دیگر باشیم در زمینه فرش. ضمن آنکه مقایسه تنها با حضور نیست؛ با غیاب هم هست. در دنیا فقط تبریز فرش ندارد. الان ترکیه، پاکستان و چین هم صاحب فرش هستند اما آنها غایباند و ما حاضریم و این حضور اهمیت دارد.
* ما کاشان، اردکان، قم، تبریز، کرمان و شهرهای دیگر را داریم. پس چرا تبریز انتخاب میشود؟
ما یک مقابسه تطبیقی در داخل ایران داریم. حجم و تنوع تولید، فعالیت اقتصادی، توسعه محلی و رونق بازار از جمله موارد مهمی است که برای انتخاب یک شهر در نظر میگیریم. بازار فرش تبریز، کم مانند است.
کارگاههای فرش دستبافت تبریز بسیار اندک است و بیشتر کارگاهها در زمینه فرش ماشینی فعالیت میکنند. ضمن اینکه ظرفیتهای ما محدود است ما اصفهان را به عنوان شهر جهانی صنایع دستی معرفی کردیم اگر کاشان هم شهر جهانی فرش میشد، این فرصت و مجال را از استانهای دیگر دریغ کرده بودیم.ما برآنیم تا این فرصت را بین استانها توزیع کنیم.
* فکر نمیکنید ثبت جهانی شهرها و ثبت ملی آنها شبیه به دو ماراتن نباشد؛ مثل همان رویهای که در حوزه میراث فرهنگی دنبال میشود؟
ما نسبت به کشورهای دیگر دنیا، در گرفتن سهم خود در سازمانهای بینالمللی عقب هستیم. ما در حوزه صنایع دستی با دنیا قطع رابطه کرده بودیم. ناچاریم که با سرعت جلو برویم اما استانداردها را در نظر میگیریم. برای ما کیفیت و توجه به شاخصهها مهمتر از تعداد است. ما فکر میکنیم درست رفتار کردهایم. علاوهبر این ما تجربههای خوبی داشته و آن را به شورای جهانی منتقل کردهایم.
* چه تجربههایی؟
ما پارسال دو کلانشهر را ثبت کردیم و با این کار رقابت بین کلان شهرها بالا رفت. امسال، یک کلان شهر و یک شهر کوچک انتخاب کردیم. حالا با انتخاب لالجین، این رقابت بین شهرهای کوچک و متوسط هم درمیگیرد. حالا به شورای جهانی صنایع دستی پیشنهاد دادهایم که علاوه بر کلانشهرا و شهرهای متوسط و کوچک را هم در نظر بگیریم و به توسعه روستایی فکر کنیم و عدالت محور باشیم.
* سهمیه خاصی برای هر کشور در ثبت جهانی شهرها در نظر گرفته شده است؟
در اصل سهم هر کشور دو شهر است اما کشورهای بزرگ و سابقهدار چون ایران و هند و چین میتوانند سه شهر را هم معرفی کنند. برای مثال در ارتباط با اعطای مهر اصالت یونسکو ابتدا سه و حالا ۱۴ سهم به ما اختصاص داده شده است و همه این امکانات به خاطر فعالیت ما در زمینه صنایعدستی و معرفی و ترویج آن در اختیار ما قرار گرفته است.
* چند روز آینده، اصفهان، میزبان شورای جهانی صنایع دستی خواهد بود. برنامههایی که تدارک دیده شده کدام است؟
ما امسال برای اولین بار در طول تاریخ، میزبان اجلاس شورای جهانی صنایع دستی هستیم و این گردهمآیی، بزرگترین اجلاس در تاریخ شورای جهانی است. ما آمدیم این شورا را به یک شورای علمی- تشکیلاتی کردیم. یک همایش، یک نمایشگاه تجاری و یک کارگاه آموزشی در حاشیه این اجلاس داریم که اگر به خوبی برگزار شود، روی ایران، حساب دیگری باز میکنند.
* نتیجه این جهانی شدن برای هنرمندان و تولیدکنندگان هر شهر چه بوده؛ معیشت قالیباف تبریز یا سفالگر لالجین تا چه اندازه تغییر کرده است؟
ما باید به خودمان فرصت دهیم. قرار نیست در یک مدت زمان کوتاه، همه چیز تغییر کند. دوم اینکه قرار نیست همه تغییرات در دوره ما اتفاق بیفتد. یک فرصت جهانی در اختیار ما گذاشته شده و ما موظف هستیم از این مجال، استفاده کنیم و آن را از دست ندهیم و توزیع کنیم.
* شما به عنوان معاون صنایع دستی در دولت تدبیر و امید چه کردهاید؟
ما در این مدت توانستهایم یک سری اعتبارات در اختیارشهرهای جهانی صنایع دستی بگذاریم. طرحهای اصیل را جمع آوری کنیم و همچنین زیرساختهایی را فراهم آوریم.
* این زیرساختها کدام است؟
یک سری از اینها تشکیلاتی است؛ مثل راهاندازی دبیرخانه. یک بخش هم به فراهم کردن تسهیلاتی برای کارگاههای تولیدی برمیگردد. ما داریم بانک طراحی شهرهای جهانی را آماده میکنیم. برای مثال ما هیچ کتاب و بروشوری نداشتیم که طرحهای ویژه خود لالجین کدام است و حالا با جهانی شدن این شهر، کتابی تدوین و منتشر میشود که بانک طراحیهای مختص لالجین را دربرمیگیرد.
به هر حال ثبت جهانی شهرها یک رخداد است و این مساله، ممکنهای تازهای را ایجاد میکند. برای مثال استاندارآذربایجان شرقی، بعد از جهانی شدن تبریز اعلام کرده که صادرات ما به حاشیه خلیج فارس آسانتر شده و همچنین زمینههای صادرات فرش به آمریکا هموارتر شده است. این مساله، تنها به تبریز و لالجین برنمیگردد. ما شاهد این هستیم که رفت و امدها به اصفهان بیشتر شده است.
* اصفهان، میزبان اجلاس شورای جهانی صنایع دستی است. برچه اساس این شورا، اصفهان را برای چنین کاری انتخاب کرد؟
یکی از دلایلی که اجلاس شورای جهانی صنایع دستی در اصفهان برگزار میشود، جهانی شدن این شهر است. برای مثال، آمریکا از جمله کشورهایی بود که با برگزاری اجلاس در ایران مخالفت کرد و گفت اگر نشست در ایران برگزار شود، به این کشور نمیآید اما خوشبختانه رای جهانی به نفع ما بود و این به دلیل جهانی شدن اصفهان بود.
به هر حال این رخدادها موجب میشوند که اسم ما مطرح شود و تصویرمان در اذهان مردم جهان، بهبود پیدا کند چرا که سرمایه هر کشور، تسویر اوست و ما داریم از نو تصویر خود را احیا میکنیم.برای مثال وقتی من میخواستم از مردم دنیا برای برگزاری اجلاس آسیا و اقیانوسیه دعوت کنم تا به تبریز بیایند، هیچ کس نمیپذیرفت. چون در دولت قبلی آنها را به ایران دعوت کرده و لحظه آخر به مهمانان گفته بودند برنامه به هم خورده و ما پذیرای شما نیستیم.
* برنامههای معاونت صنایع دستی در ارتباط با شهرهای جهانی چه هستند؟
اگر اصفهان در سطح جهانی، مشهد در ارتباط با سوغات زیارتی و تهران در زمینه بازار داخلی، وظیفه خود را به خوبی انجام دهند، مشکلات ما حل میشود. چون بزرگترین برندهای دنیا مایل هستند در تهران سرمایهگذاری کنند. ما درپی این هستیم تا بازارهامان را تخصصی کنیم.
* در تهیه و تدوین پروندههای مربوط به هر شهر برای ثبت در فهرست جهانی، از برخی هنرمندان و حتی کارگاههاشان تصویر گرفته شده؛ آیا قرار است تسهیلاتی در اختیار این افراد قرار بگیرد؟
ما در ارتباط با کارگاهها با دو مساله روبهرو هستیم. اگر کارگاهها وام کمتر از ۱۰۰ میلیون تومان بخواهند، هیچ سقفی وجود ندارد و حتی اگر ۱۰۰۰ کارگاه هم باشد ما به هر هزار، وام میدهیم، البته اگر شرایطش را داشته باشیم. گرچه تاکنون به لطف صندوق کارآفرینی امید، هیچ محدودیتی نداشته و تا ۱۰۰ میلیارد تومان، امکان پرداخت تسهیلات داریم. اما در ارتباط با کارگاههای بزرگ، تا ۵۰۰ میلیون تومان، گاهی تا یک میلیارد تومان تسهیلات دادهایم.
* الان اعتباری که برای شهرهای جهانی در نظر گرفته شده، چقدر است؟
ما ۱۰۰ میلیون تومان برای آذربایجان، ۲۲۰ میلیون برای خراسان رضوی، ۱۸۰ میلیون برای لالجین و با توجه به برگزاری اجلاس شورای جهانی صنایع دستی ۴۰۰ میلیون تومان در نظر گرفتهایم تا دبیرخانه، کارگاه آموزش تخصصی، انتشار بروشور و گردآوری کتاب بانک طراحی راه اندازی کنند.
* یکی از ضرورتها در حوزه صنایعدستی، شناخت بازارهای تازه و احیای بازارهای از دست رفته است. اما در شرایط فعلی ما بر صادرات به عراق متمرکز شده و بازارهای دیگر را فراموش کردهایم. معاونت در زمینه شناخت بازار چه کرده است؟
صادقانه باید بگویم کشور ما پس از برجام، یک برنامه جامع برای بازارهای خارجی نداشته است. البته امیدوارم خبرگزاری مهر، این جمله مرا برجسته نکند.... در هر حال، همه تمرکز ما بر کشور عراق نیست. اما عراق برای ما یک فرصت است و نمیخواهیم این فرصت را از دست بدهیم. البته این کشور برای ما یک فرصت پایدار نیست.
ما درخواستهای منطقی را رد نکردهایم. ما به ایرانیانی که در اروپا فعالیت میکنند وام دادهایم تا فروشگاهها و مراکز صنایع دستی راه اندازی کنند. اما اعتبارات ما کم است از سوی دیگر، هنوز روابط خارجی ما، تمام و کمال بهبود پیدا نکرده و این دو عامل باعث کندی ما در زمینه شناخت بازار میشود. الان در هلند و اسپانیا مراکز صنایع دستی راهاندازی شده و ما به دنبال افتتاح فروشگاهی در آمریکا هستیم.البته هنوز پیشنهاد جدی از سوی این کشور نداشتهایم.
* پس معاونت صنایع دستی این آمادگی را دارد که تسهیلاتی را در اختیار سرمایهگذاران قرار دهد؟
بله بخش خصوصی باید مشتاق باشد و اعلام آمادگی کند؛ ما هم حاضریم تسهیلاتی را در اختیار این بخش قرار دهیم.
* مشوقهای صادراتی ما خیلی کم است. برای افزایش این مشوقها چه کردهاید؟
ما گفتهایم بر اساس حجم صادرات، تسهیلاتی را در اختیار صادرکنندگان قرار دهیم. یکی دیگر از کمکهای ما در ارتباط با هزینههای بالای حمل و نقل است. ولی مساله عمده ما، مشکل ساختاری است؛ به این معنی که سازمان میراث فرهنگی، متولی هیچ کدام از این حوزهها نیست.
برای مثال وزارت صنعت و معدن، متولی چندین نهاد مرتبط با صادرات چون گمرک است اما صنایع دستی، مشکل ساختاری هم دارد. همین جدایی فرش و صنایع دستی از هم، ما را ضعیف کرده است و ما به دنبال این هستیم که ساختار به نفع منافع ملی تغییر پیدا کند.
* این تعامل بین معاونت صنایع دستی و مرکز ملی فرش برقرار نشده است؟
ما با رئیس مرکز ملی فرش، دوست و رفیق هستیم و این تعامل برقرار شده اما این همکاری مدیران با یکدیگر است. ما به همکاری تشکیلاتی نیاز داریم تا بتوانیم به رقابت با کشورهایی چون هند و چین بپردازیم. در حال حاضر اگر صادرات خود را در دو زمینه فرش و صنایع دستی و مبلمان جمع کنیم به یک میلیارد دلار هم نمیرسد در صورتیکه صادرات هند، به تنهایی، برابر با چهار و نیم میلیارد دلار است و ما تا ساختار خود را تقویت نکنیم قادر به رقابت با این کشورها نیستیم.
* مالیات بر ارزش افزوده، یکی از مشکلات تولیدکنندگان است. سیاست معاونت در این زمینه کدام است؟
به لحاظ قانونی نباید چنین چیزی وجود داشته باشد به این معنی که تولیدکنندگان نباید مالیات بپردازند و اگر غیر این را به ما گزارش بدهند با آن برخورد میکنیم.
* امسال ۱۰ اثر از میان ۱۴ اثر ایرانی، موفق به دریافت مهر اصالت یونسکو شدند. ما برای معرفی و تبلیغ این آثار چه کردهایم؟
ما این افراد را به نمایشگاههای مختلف دعوت میکنیم و تسهیلاتی را برای حضور در این نمایشگاهها در اختارشان میگذاریم اما قرار نیست از صفر تا ۱۰۰ کار را ما انجام دهیم. هم بازاریابی کنیم هم امتیاز دهیم. وطیفه ما ثبت و دفاع از حقوق هنرمندان در مجامع جهانی است اما معرفی یک هنرمند و تبلیغ کار، برعهده خودش است.
* به هر حال باید یک نهاد متولی وجود داشته باشد. آیا معاونت صنایعدستی متولی امور مربوط به هنرمندان هست. برای مثال اگر کسی بیاید و از شما مشاوره بخواهد، چنین امکانی را در اختیارش قرار میدهید؟
ما مشاوره میدهیم. اگر کسی بیاید و بگوید من نمیتوانم کار خود را تبلیغ کنم به او کمک میکنیم اما ما وابسته شدهام به دولت و هیچ کس در این جامعه به بلوغ نمیرسد. ما آمادهایم این تسهیلات را در اختیارشان قرار دهیم.